زبان و فرهنگ
علی عبداللهی نژاد؛ علی ایزانلو؛ اعظم استاجی
چکیده
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج ...
بیشتر
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج و دستهبندی نماید. بر این اساس، ابتدا 28 کاربرد مختلف واژۀ گوشت از جمله ماهیچه، چیز باارزش، اخلاق، حجم توپُر، اعصاب، حلال، زخم، و جز این شناسایی شد. سپس، انگیزشهای مجموع این کاربردها در هفت دستۀ مقدار، کیفیت، تعامل، شکل، مکان، مالکیت و ارزش مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دایرۀ انگیزشهای معناساز این مفهوم، محدود به امکانات محیطی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی جامعۀ زبانی است. این یافته در راستای نتایج تحقیقات قبلی قرار میگیرد و به همراه آنها سرنخی است برای یافتن الگوی کلی مفهومسازی نظام زبانی.
مژگان صبری؛ اعظم استاجی؛ محمود الیاسی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1397، ، صفحه 103-113
چکیده
اولین هدف این مقاله معرفی زبانشناسی اجتماعی حقوقی و کاربرد آن در تحلیل گفتمان قضایی است. زبانشناسی اجتماعی حقوقی شاخهای نوپا است که از زبانشناسی کاربردی منشعب شده و با فرایندهای حقوقی و قانونی جامعه در ارتباط است. در این حوزۀ علمی اعتقاد بر این است که در تحلیل گفتمان در بافت قضایی، عوامل اجتماعی باید در نظر گرفته شوند. دومین ...
بیشتر
اولین هدف این مقاله معرفی زبانشناسی اجتماعی حقوقی و کاربرد آن در تحلیل گفتمان قضایی است. زبانشناسی اجتماعی حقوقی شاخهای نوپا است که از زبانشناسی کاربردی منشعب شده و با فرایندهای حقوقی و قانونی جامعه در ارتباط است. در این حوزۀ علمی اعتقاد بر این است که در تحلیل گفتمان در بافت قضایی، عوامل اجتماعی باید در نظر گرفته شوند. دومین هدف، شناخت ساختار گفتمان پلیس- متهم و بررسی نقش پلیس در این گفتمان است. بدین منظور پانزده رویداد گفتمانی مربوط به جلسات بازجویی پلیس در موقعیت قضایی شهر تهران بهصورت توصیفی-تحلیلی موردبررسی قرار گرفتند. در تحلیل دادهها از روش مالکولم کلتارد و آلیسون جانسون (2007)، که در تحلیل جلسات بازجویی انگلیسیزبانان بهکار بردهاند، و از تقسیمبندی نقشهای اجتماعی زبان (هلیدی، 1973) استفاده شد و، در نتیجه، در این پژوهش چارچوبی توصیفی برای تحلیل گفتمان قضایی فارسیزبانان تدوین شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در جلسات بازجویی، پلیس تصویری از شرح واقعه را در ذهن دارد و بهمنظور ترغیب متهمان به اعتراف، اقدام به پرسشگری میکند. از اینرو، گفتمان پلیس-متهم در بازجویی قضایی از ساختاری هدفمند برخوردار است. نقشهای اجتماعی زبان که در حوزۀ زبانشناسی نقشگرا معرفی شدهاند در رسیدن به هدف قضایی، که گرفتن اقرار مکتوب و داوطلبانه از متهمان است، به پلیس کمک میکنند.