زبانشناسی اجتماعی
فیروزه اصغری
چکیده
خشونت کلامی یکی از موضوعات اصلی در حوزه مطالعات زبانشناسی اجتماعی است. پژوهش کیفی حاضر به مطالعه ابعاد خشونت کلامی جنسیتمحور در محیط کار بر اساس دیدگاه کالپپر پرداخته است. مشارکتکنندگان در پژوهش کارکنان زن شاغل در ادارات شهر تهران هستند که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته ...
بیشتر
خشونت کلامی یکی از موضوعات اصلی در حوزه مطالعات زبانشناسی اجتماعی است. پژوهش کیفی حاضر به مطالعه ابعاد خشونت کلامی جنسیتمحور در محیط کار بر اساس دیدگاه کالپپر پرداخته است. مشارکتکنندگان در پژوهش کارکنان زن شاغل در ادارات شهر تهران هستند که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند و پس از مقولهبندی بر اساس نظریة اجتماعی شناختی کالپپر بهعنوان یک رویکرد پسامدرن مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشاندهنده اشکال متفاوتی از خشونت در قالب خشونت کلامی آشکار و پنهان است که توسط مردان به شکل تحقیر، توهین، شماتت، تهدید، لاس زدن و محبت کاذب خود را آشکار ساخته است. بر اساس یافتهها استفاده از خشونت کلامی توسط مردان هدفمند، تعمدی وآگاهانه و درک زنان از خشونت کلامی بیادبانه، خصمانه و آزاردهنده است. نجارب زنان در پژوهش حاضر نشان میدهد که خشونت کلامی جنسیتمحور در محیط کار، استفاده هدفمند و منفعتطلبانه مردان از کلیشههای جنسیتی برای تهدید و تخریب وجهه زنان، ، حفظ و ارتقای وجهه مردانه، کامیابی و منفعت جنسی و درعینحال منفعت شغلی در رقابت با زنان در محیط کار است. نتایج پژوهش نشان میدهد که «زبان» چگونه متأثر از هنجارهای اجتماعی و کلیشههای جنسیتی، بافت، احساسات و امیال فردی میتواند فراتر از ابزار ارتباطی به ابزاری هدفمند برای خشونت کلامی در محل کار تبدیل شود.
زبانشناسی اجتماعی
علی رضا قلی فامیان؛ ماندانا کلاهدوز محمدی
چکیده
عنوان، خویشواژه و لقب آن دسته از نامهای الحاقی هستند که به اختیار در کنار نام فرد درج میشوند و در اغلب موارد بهمنظور ادای احترام و نشاندادن منزلت اجتماعی فرد و همچنین بازنمایی پیوندهای خویشاوندی به کار میروند. هدف مطالعۀ حاضر بررسی عنوان اجتماعی، خویشواژهها و لقب در ۴۲۴ اعلامیۀ ترحیم کاغذی گردآوری شده از مناطق مختلف ...
بیشتر
عنوان، خویشواژه و لقب آن دسته از نامهای الحاقی هستند که به اختیار در کنار نام فرد درج میشوند و در اغلب موارد بهمنظور ادای احترام و نشاندادن منزلت اجتماعی فرد و همچنین بازنمایی پیوندهای خویشاوندی به کار میروند. هدف مطالعۀ حاضر بررسی عنوان اجتماعی، خویشواژهها و لقب در ۴۲۴ اعلامیۀ ترحیم کاغذی گردآوری شده از مناطق مختلف سطح شهر تبریز است. تحقیق حاضر مطالعهای توصیفی - تحلیلی است و دادههای پژوهش بهصورت میدانی گردآوری شده است. یافتههای تحقیق حاکی از تفاوت فراوانی عنوانها و القاب اجتماعی و خویشاوندی در دو گروه زنان و مردان است. بر اساس یافتهها فراوانی عنوان یا لقب اجتماعی در گروه مردان (۲۷۸۱) بسیار بیشتر از فراوانی در گروه زنان (۳۲۸) است که بر اهمیت نقش اجتماعی مردان در ژانر مورد مطالعه تأکید می کند. از سوی دیگر تعداد عنوانهای خویشاوندی برای گروه زنان، هم از نظر نوع (۵۱ مورد) و هم از منظر بسامد (۱۵۹۹) بیشتر است که در واقع جبران کنندۀ محدودیت عنوانها و القاب اجتماعی برای زنان به شمار میآید. در خصوص اشاره به عنوانهای شغلی نظیر «دکتر» و «مهندس» نیز فراوانی بهکارگیری در گروه مردان بیش از زنان است.
زبانشناسی اجتماعی
طلایه جعفری؛ حیات عامری؛ ارسلان گلفام
چکیده
این پژوهش به بررسی تاثیر سن و نیز جنسیت بر درک استعارههای بدنمند در مرحله رشد شناختی عملیاتی عینی در کودکان فارسیزبان میپردازد. در این پژوهش براساس دو آزمون تجربی (آزمونی دیداری و آزمونی شنیداری) رشد درک کودکان از استعارههای بدنمند را در گذار از ۸سالگی به ۱۲سالگی مورد ارزیابی قرار دادیم و نقش جنسیت را در هر یک از این دو سن بررسی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تاثیر سن و نیز جنسیت بر درک استعارههای بدنمند در مرحله رشد شناختی عملیاتی عینی در کودکان فارسیزبان میپردازد. در این پژوهش براساس دو آزمون تجربی (آزمونی دیداری و آزمونی شنیداری) رشد درک کودکان از استعارههای بدنمند را در گذار از ۸سالگی به ۱۲سالگی مورد ارزیابی قرار دادیم و نقش جنسیت را در هر یک از این دو سن بررسی کردیم. نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان در این مرحله از رشد شناختی، رشد قابل توجهی را در درک استعارههای بدنمند تجربه میکنند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که هرچند در ۸سالگی تمایز معناداری بین دختران و پسران در درک استعارههای بدنمند مشاهده نمیشود، در ۱۲سالگی دختران عملکرد بهتری در این زمینه از خود نشان میدهند. این نتایج نشان میدهد که در طول مرحله عملیاتی عینی کودکان رشد شناختی متفاوتی را برحسب جنسیتشان تجربه میکنند که این تفاوت در درک استعارههای بدنمند بازتاب یافته است.
زبانشناسی اجتماعی
سارا واشقانی فراهانی؛ آزیتا عباسی
چکیده
یکی از تفاوتهای بین زنان و مردان تفاوت گونه زبانی آنها است. لیکاف (1975) از جمله زبانشناسانی است که به بررسی گونه زبانی زنانه پرداخته است. از نظر لیکاف، رسانه یکی از فضاهایی است که میتوان در آن زبان زنان را مورد بررسی قرار داد. اینستاگرام یکی از پرمخاطبترین رسانهها است و افراد بسیاری مانند نفوذگران در آن مشغول به کار هستند. یکی ...
بیشتر
یکی از تفاوتهای بین زنان و مردان تفاوت گونه زبانی آنها است. لیکاف (1975) از جمله زبانشناسانی است که به بررسی گونه زبانی زنانه پرداخته است. از نظر لیکاف، رسانه یکی از فضاهایی است که میتوان در آن زبان زنان را مورد بررسی قرار داد. اینستاگرام یکی از پرمخاطبترین رسانهها است و افراد بسیاری مانند نفوذگران در آن مشغول به کار هستند. یکی از نفوذگران زیبایی با نام تجاری صدفبیوتی به آموزش آرایش و تبلیغ محصولات آرایشی مشغول است. در پژوهش حاضر، براساس نظریه زبان و جنسیت لیکاف (1975) به بررسی گونه زبانی وی در ویدئوهای آموزشی و تبلیغاتیاش پرداخته میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از میان ابزارهای زبانی نظریه زبان و جنسیت لیکاف، این نام تجاری از تردیدنماهای واژگانی به میزان بیشتر استفاده میکند و استفاده از دستور فوق صحیح برای وی اهمیت کمتر دارد و در نتیجه به میزان کمتری استفاده میشود.
زبانشناسی اجتماعی
زهره شهرستانی؛ سید علی اصغر سلطانی؛ سید عبدالمجید طباطبایی لطفی
چکیده
بازنمایی جنسیت درروایتهای زنانه و مردانه و کاربرد استعارههای مفهومی و طرحوارههای مورد استفاده آنها در روایتها تفاوتهایی دارد که نشان از تفاوتهای ذهنی، روحی و شناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایتهای نویسندگان زن و مرد برای تعیین میزان تأثیر جنسیت در بهکارگیری استعارههای مفهومی و طرحوارهها ...
بیشتر
بازنمایی جنسیت درروایتهای زنانه و مردانه و کاربرد استعارههای مفهومی و طرحوارههای مورد استفاده آنها در روایتها تفاوتهایی دارد که نشان از تفاوتهای ذهنی، روحی و شناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایتهای نویسندگان زن و مرد برای تعیین میزان تأثیر جنسیت در بهکارگیری استعارههای مفهومی و طرحوارهها بر مبنای نظریه لیکاف و جانسون (1980) است. روش پژوهش مقاله تحلیل محتوای کیفی است. هشت داستان با مضمون جنگ، چهار روایت زنانه و چهار روایت مردانه مورد بررسی قرار گرفت که درنهایت حدود 3021 استعاره بدست آمد. نتایج بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد در آثار نویسندگان زن، بیشترین تعداد استعارهها هستیشناختی و کمترین استعاره جهتی، و در آثار راویان مرد بیشترین تعداد استعارهها ساختاری و کمترین آنها جهتی بود که این تفاوت در بهکارگیری نوع استعاره در زنان نسبت به مردان حاکی از نوع نگرش آنها و توانایی و یا تمایل بیشتر در بهعینیت درآوردن مفاهیم انتزاعی است. نتایج پژوهش گویای آنست که روش فوق میتواند روش مناسبی برای تحلیل روایت از منظر تحلیل انتقادی استعاره در ادبیات دفاع مقدس باشد، زیرا طرحوارهها از یکسو نشاندهنده ساختهای زبانی و از سوی دیگر نشاندهنده شکلگیری تصاویر ذهنی در نتیجه مفهومسازیاند.
تحلیل گفتمان
راضیه اسماعیلی؛ جلیل اله فاروقی هندوالان؛ حسین نویدی نیا
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ویژگیهای گفتمانی دانشآموزان دختر و پسر مقطع اول متوسطة شهر بیرجند بر اساس رویکرد تسلط لیکاف (۱۹۷۵) میپردازد. بر اساس این نظریه، زنان به دلایل فرهنگی، اجتماعی و... در فرودست مردان قرار میگیرند و این موضوع در گفتمان آنها بازتاب مییابد. جامعة آماری این تحقیق شامل ۲۷۸ دانشآموز دختر و ۲۷۸ دانشآموز پسر است که ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی ویژگیهای گفتمانی دانشآموزان دختر و پسر مقطع اول متوسطة شهر بیرجند بر اساس رویکرد تسلط لیکاف (۱۹۷۵) میپردازد. بر اساس این نظریه، زنان به دلایل فرهنگی، اجتماعی و... در فرودست مردان قرار میگیرند و این موضوع در گفتمان آنها بازتاب مییابد. جامعة آماری این تحقیق شامل ۲۷۸ دانشآموز دختر و ۲۷۸ دانشآموز پسر است که گفتمان کلاسی آنها در طول یک سال تحصیلی ضبط و پیادهسازی شده و با بهره-گیری از روش کدگذاری گلیزر و اشتروس و آزمون خیدو تحلیل شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اگرچه انتظار میرفت با ارتقاء سطح آگاهی جامعه به دلیل تحصیلات، فراگیر شدن فضای مجازی و تحولات اجتماعی، گفتمان جامعة هدف تحقیق حاضر از این تحولات تأثیرپذیری مثبت داشته باشد و به تعدیل رابطة فرادستی و فرودستی زبانی پسران و دختران منجر شده باشد، تمایزات زبانی مورد نظر لیکاف همچنان معتبر است و دختران نوجوان در تمامی معیارهایی که نشاندهندة بی-اعتمادبهنفسی، زبان عاری از قدرت و قرار گرفتن در جایگاه ضعیف است، بسامد بیشتر را با تفاوتی معنادار از آن خود کردهاند.
زبانشناسی اجتماعی
حسن بشیرنژاد؛ نرجس سعیدنیا
چکیده
راهبردهای ارتباطی به راهبردهایی اطلاق میشود که افراد برای برقراری ارتباط کارآمدتر به کار میگیرند. در این پژوهش به بررسی راهبردهای ارتباطی مورداستفاده در مصاحبههای تلویزیونی ایران بین گویندۀ تلویزیونی به عنوان مجری یا میزبان برنامه و یک فرد مدعو به عنوان کارشناس یا مهمان برنامه پرداخته شده است. مهمانان و میزبانان از هر دو ...
بیشتر
راهبردهای ارتباطی به راهبردهایی اطلاق میشود که افراد برای برقراری ارتباط کارآمدتر به کار میگیرند. در این پژوهش به بررسی راهبردهای ارتباطی مورداستفاده در مصاحبههای تلویزیونی ایران بین گویندۀ تلویزیونی به عنوان مجری یا میزبان برنامه و یک فرد مدعو به عنوان کارشناس یا مهمان برنامه پرداخته شده است. مهمانان و میزبانان از هر دو گروه جنسی انتخاب شدند تا تأثیر جنسیت در استفاده از این راهبردها مشخص گردد. در مجموع شش راهبرد (سه راهبرد تهاجمی و سه راهبرد حمایتی) تعیین و 26 مصاحبه تلویزیونی از شبکههای تلویزیونی ایران ضبط و پیادهسازی شد و میزان کاربرد این راهبردها در آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که زنان مهمان بیش از مردان مهمان از تعدیلگرها، تصدیقگرها ، تشدیدکنندهها و تأخیر استفاده میکردند. مردان میزبان نسبت به زنان میزبان از تشدیدکنندهها و سکوت بیشتری استفاده میکردند. همچنین، زنان مهمان نسبت به مردان میزبان از تعدیلگرها و تشدیدکنندههای بیشتری استفاده میکردند در حالیکه مردان مهمان بیش از زنان میزبان از استراتژی سکوت استفاده میکردند. با ملاحظۀ این یافتهها می توان مدعی شد که بین استراتژیهای ارتباطی مورداستفادۀ زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد، اما جنسیت به عنوان تنها متغیر تعیینکننده نیست و جایگاه و نقش افراد نیز در استفاده از راهبردهای ارتباطی توسط مردان و زنان مؤثر است.
زبان و فرهنگ
سهیل دانش زاده؛ بهروز محمودی بختیاری
چکیده
در شش دهۀ اخیر توصیف مصادیق جنسیتزدگی در زبان و ارزیابی انتقادی این مظاهر گسترش چشمگیری یافته است. انگیزۀ نظری این توجه کمسابقه این مدعای زبانشناسی انتقادی است که بر حسب آن رویدادهای زبانی، همزمان، مولّد و فراوردۀ ساختارهای اجتماعیاند و الگوهای حاکم بر بازنماییهای زبانی بالقوه متأثر از علایق گروههای اجتماعی مسلط هستند. ...
بیشتر
در شش دهۀ اخیر توصیف مصادیق جنسیتزدگی در زبان و ارزیابی انتقادی این مظاهر گسترش چشمگیری یافته است. انگیزۀ نظری این توجه کمسابقه این مدعای زبانشناسی انتقادی است که بر حسب آن رویدادهای زبانی، همزمان، مولّد و فراوردۀ ساختارهای اجتماعیاند و الگوهای حاکم بر بازنماییهای زبانی بالقوه متأثر از علایق گروههای اجتماعی مسلط هستند. در چارچوب چنین نگرشی است که ردیابیِ مصادیق جنسیتزدگی، به عنوان یک گرایش اجتماعی، در شیوههای کاربری زبان اهمیتی برونزبانی مییابد. جستوجوی نابرابری جنسیتی در آن دسته از فراوردههای زبانی که درآمیخته با فرهنگ عامه هستند، میتواند سرنخهای قابلاعتنایی از نظم اجتماعی مولد آنها به دست دهد. جوک را میتوان یکی از مصادیق پیشنمونهایِ چنین فرآوردههایی دانست. این پژوهش نیز میکوشد در چارچوب بصیرتهای زبانشناسی انتقادی و با نظر به کردارِ اجتماعی برسازندۀ جوک فارسی مصادیق جنسیتزدگی گفتمانی را در زبان- فرهنگ جوکگویی فارسی شناسایی، شمارش و تبیین کند. به منظور دستیابی به این هدف نُه شاخص جنسیتزدگی متناسب با ویژگیهای این گونۀ گفتمانی خاص استخراج شدند و در پیکرهای متشکل از جوکهای محبوب فارسی وارسی گشتند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مظاهر گوناگون جنسیتزدگی در زبان-فرهنگ جوکگویی فارسی فراوانیِ قابلاعتنایی دارند؛ افرونبراین، این نتیجه حاصل شده است که جنسیتزدگی در جوک منحصر به بهرهبرداری از درونمایههای جنسیتزده به عنوان عوامل خندهآفرین نیست و مظاهر زبانی- ساختاری جنسیتزدگی گفتمانی در کلیّت جوک فارسی و فراتر از محدودۀ جوکهای جنسیتزده حضوری چشمگیر دارند.
نرگس رحمانی؛ بهزاد رهبر؛ محمد رضا اروجی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد تابوهای زبانی سینمای معاصر ایران و تأثیر جنسیت شخصیتهای فیلمها و فیلمنامهنویسان در ابراز آنها میپردازد. بیست فیلم منتخب، در بازۀ زمانی سالهای 1376 تا 1396 بوده و پس از مشاهدۀ فیلمها، دادهها استخراج و یاداشتبرداری گردیدهاند. در این راستا، طبقهبندی وارداف (2006) اصلاح شده و با فرهنگ ایران ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد تابوهای زبانی سینمای معاصر ایران و تأثیر جنسیت شخصیتهای فیلمها و فیلمنامهنویسان در ابراز آنها میپردازد. بیست فیلم منتخب، در بازۀ زمانی سالهای 1376 تا 1396 بوده و پس از مشاهدۀ فیلمها، دادهها استخراج و یاداشتبرداری گردیدهاند. در این راستا، طبقهبندی وارداف (2006) اصلاح شده و با فرهنگ ایران تطابق یافته است. نتایج نشان میدهد از میان کارکردهای طبقهبندی مذکور، جلب توجه، تحریک و تحقیر در سینمای ایران مشاهده گردید. بهعلاوه، چهار کارکرد جدید شامل تأکید، تخلیۀ روانی، ترس و ابراز محبت نیز شناسایی شدند. بر اساس نتایج، دشواژههای مربوط به تخلیۀ روانی با فاصلهای قابلتوجه با سایر دشواژهها، با میزان 49% دارای بیشترین فراوانی هستند. در ارتباط با جنسیت، یافتههای این پژوهش مؤید آن است که کاربرد دشواژه در میان شخصیتهای مرد بیش از شخصیتهای زن است. از طرفی، فیلمنامهنویسان زن در قیاس با فیلمنامهنویسان مرد از دشواژههای بیشتری بهره بردهاند. نتایج حاصل در شناخت هرچه بیشتر جلوههای بیانی غیررسمی زبان مؤثر بوده و لایههای پنهان شیوههای بروز احساس در موقعیتهای انسانی مکالمه را واکاوی میکند. نمایشنامهنویسان، فیلمنامهنویسان، طراحان زبانی، زبانشناسان و حتی معلمان زبان میتوانند از یافتههای این پژوهش بهره ببرند.
زبانشناسی اجتماعی
رحیمه روح پرور؛ علی اصغر رستمی ابوسعیدی؛ علی حاج باقری؛ محسن مددی
چکیده
گردآوری و حفظ گویشها امری ضروری است که متأسفانه با بیتوجهی و سهلانگاری، شاهد نابودی گویشها در مناطق زیادی از ایران هستیم. پژوهش حاضر مطالعهای در حوزۀ زبانشناسی اجتماعی است که در آن میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی در دو گروه سنی و جنسیتی از گویشوران بومی شامل دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا ...
بیشتر
گردآوری و حفظ گویشها امری ضروری است که متأسفانه با بیتوجهی و سهلانگاری، شاهد نابودی گویشها در مناطق زیادی از ایران هستیم. پژوهش حاضر مطالعهای در حوزۀ زبانشناسی اجتماعی است که در آن میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی در دو گروه سنی و جنسیتی از گویشوران بومی شامل دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا 50 ساله بررسی شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و پرسشنامهای است که با روش خوداظهاری پر شدهاند. دادههای پرسشنامه ، 50 واژه از کلمات موجود در گویش کرمانی هستند. در این تحقیق تأثیر مؤلفههایی همچون سن، جنسیت و میزان تحصیلات والدین در میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی بررسی شدهاند. پس از تجزیه و تحلیل دادهها مشاهده شد که تفاوت معنیداری در میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان بین دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا 50 ساله وجود دارد؛ از سوی دیگر، جنسیت بر میزان «آشنایی» با واژگان در دانشآموزان 18 ساله تأثیر نداشت؛ اما بر «کاربرد» واژگان در بین آنها اثر معنادار داشت. در افراد 40 تا 50 ساله جنسیت بر «آشنایی» و «کاربرد» واژگان اثر نداشت. رابطۀ بین تحصیلات والدین و «آشنایی» با واژگان معنادار بود؛ اما تنها میزان تحصیلات مادران بر «کاربرد» واژگان گویشی توسط جوانان تأثیر معنادار داشت.
سید محمود متشرعی؛ فاطمه یوسفی راد
چکیده
این مقاله به بررسی چندمعنایی واژة «جیگر» در زبان فارسی در چارچوب زبانشناسی شناختی اجتماعی میپردازد، با این هدف که نشان دهد رویکرد زبانشناسیِ شناختیاجتماعی بهتر از رویکرد زبانشناسیِ شناختی میتواند از عهدة تبیین انعطاف در معانی مختلف واژههای چندمعنا برآید. در زبانشناسیِ شناختی چندمعنایی واژگانی را نمیتوان ...
بیشتر
این مقاله به بررسی چندمعنایی واژة «جیگر» در زبان فارسی در چارچوب زبانشناسی شناختی اجتماعی میپردازد، با این هدف که نشان دهد رویکرد زبانشناسیِ شناختیاجتماعی بهتر از رویکرد زبانشناسیِ شناختی میتواند از عهدة تبیین انعطاف در معانی مختلف واژههای چندمعنا برآید. در زبانشناسیِ شناختی چندمعنایی واژگانی را نمیتوان به مفهومی ایستا که نزد همۀ گویشوران زبان ثابت است، تقلیل داد و متغیرهای اجتماعی مثل سن، جنسیت، طبقة اجتماعی، سطح سواد و غیره در آن مؤثرند. در این مقاله به پیروی از مدل رابینسون (2010، 2012 الف، 2012 ب و 2014) بهطور خاص تأثیر دو متغیر اجتماعی سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژة چندمعنای «جیگر» نزد گویشوران بررسی میشود. اطلاعات به روش کتابخانهای، مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شدهاند. روش پژوهش توصیفیتحلیلی و نیز میدانی، و روش تحلیل دادهها تلفیقی (کمّی و کیفی) است. نتایج نشان داد که زبانشناسیِ شناختیاجتماعی میتواند تنوع معنایی واژههای چندمعنا و تأثیر متغیرهای اجتماعی جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی را دقیقتر تبیین کند. بهعبارتدیگر، نتایج نشان داد که معانی مختلف واژة چندمعنای مذکور در میان گویشوران زن و مرد متعلق به گروههای سنی متفاوت، توزیع یکسانی ندارد و تصادفی نیست، بلکه به میزان چشمگیری تحتتأثیر سن و جنسیت است.
زبان و ارتباطات
علی کریمی فیروزجایی؛ فاطمه جمشیدی
چکیده
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در ...
بیشتر
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در بازنمایی مسائل اجتماعی در فیلم سینمایی رگ خواب پرداخته که یکی از شاخههای زبانشناسی اجتماعی است. در پژوهش حاضر، فیلمهای سینمایی ایران بهعنوان جامعۀ آماری و فیلم رگ خواب به شیوه هدفمند بهعنوان نمونه تحقیق تحلیل و بررسی قرار شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که گفتمان فیلم رگ خواب جنسیت را چگونه بازنمایی میکند؟ و زن و مرد داستان فیلم چگونه بازنمایی شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شخصیتِ زن داستان خوشبختیاش را وامدار حضور مردی میداند که شناخت درستی از او ندارد و با باورهای احساسی و شکننده، دنیایی برای خود میسازد که نشئتگرفته از نگاه اشتباهش به زندگی است. شخصیت مرد داستان، با خیانت به زن و سوءاستفاده از شرایط شکنندۀ روحی وی بعد از جدایی، درنهایت عشق را در دل زن میکُشد، اما قسمتی از وجود زنِ قصه است. این زن نمایندۀ بخشی از زنان جامعه است که بدون آگاهی و بیتوجه به محیط پیرامون خود رشد یافتهاند و نصیحت پدر را که در این فیلم نمود جامعه است، در نظر نگرفتهاند؛ درنتیجه، با حقیقت تلخ «فریب» مواجه میشوند و سرانجام، این فروپاشی درونی آنان را از نو میسازد و معنا میکند.
زبانشناسی اجتماعی
عباسعلی آهنگر؛ محبوبه شاهسوار
چکیده
گویشوران مختلف گونههای زبان فارسی دارای گویشهای اجتماعی هستند که تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی شکل میگیرند. پژوهش حاضر، که از نوع توصیفی-تحلیلی است، قصد دارد تنوعات واکهای فارسی معیار در گویش نهبندانی را توصیف و تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، سن و تحصیلات بر میزان استفاده از آنها را بررسی و تحلیل نماید. به این منظور، ...
بیشتر
گویشوران مختلف گونههای زبان فارسی دارای گویشهای اجتماعی هستند که تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی شکل میگیرند. پژوهش حاضر، که از نوع توصیفی-تحلیلی است، قصد دارد تنوعات واکهای فارسی معیار در گویش نهبندانی را توصیف و تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، سن و تحصیلات بر میزان استفاده از آنها را بررسی و تحلیل نماید. به این منظور، گفتار 24 گویشور نوجوان، جوان و مسن نهبندانی واجد شرایط، به منظور استخراج تنوعات واکهای مربوط، به روش میدانی (مصاحبه) ضبط و سپس آوانویسی شد. نمونهها به دلیل مهاجرپذیر بودن منطقه به صورت هدفمند انتخاب شدند. آنگاه فراوانی آن دسته از تنوعات واکهای، که در گفتار گویشوران بسامد وقوع بالایی داشتند، تحلیل و بقیه تنوعات فقط توصیف گردید. یافتههای پژوهش نشان داد تحصیلات عامل مهمی در شکلگیری گویش اجتماعی است. گفتار جنس مونث در هر دو گروه باسواد و بیسواد، بهجز زنان مسن بیسواد، به فارسی معیار نزدیکتر است. افزایش سن در گروه جوانان و گویشوران مسن، در تنوعات واکهای مختلف نتایج متفاوتی در بر داشته است. نتایج، همچنین، آشکار ساخت که نوجوانان در برخی تنوعات مورد مطالعه که ریشۀ تاریخی داشتند، درصد کمتر و در بقیه موارد درصد بیشتری از صورتهای غیر معیار را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مشخص شد جنسیت نقش مهمی در تمایز گفتار گویشوران دارد. در گروه نوجوانان، گفتار دختران نوجوان، در هر دو گروه دارای والدین باسواد و بیسواد، نسبت به پسران همان گروهها به فارسی معیار نزدیکتر است. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که گویشهای اجتماعی فارسی حتی در جوامع زبانی کوچکی که به گونۀ زبانی محلی خودشان صحبت میکنند و همبستگی زبانی آنها زیاد است نیز وجود دارند.
زبان و ارتباطات
حسین رحمانی
چکیده
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در برخورد با بیادبی نیز بررسی کند. هدف انواع بیادبی صدمه زدن به وجهۀ مخاطب است. بر اساس مدل بیادبی بوسفیلد، فردی که مورد بیادبی قرارگرفته میتواند سکوت کند یا واکنشی تدافعی یا تهاجمی از خود نشان دهد. این واکنشها بر اساس جنسیت و قدرت افراد متغیر است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که شخصیتهای فرادست و فرودست، به ترتیب، از بیادبی مستقیم و بیادبی غیرمستقیم استفاده میکنند؛ شخصیتهای فرادست و مردان نسبت به بیادبی واکنش تهاجمی دارند؛ و شخصیتهای فرودست و زنان نسبت به آن واکنش تدافعی نشان میدهند. از نظر استفاده از استراتژی بیادبی، میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
زبان و فرهنگ
رزا میرزایی؛ نگار داوری اردکانی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 28-36
چکیده
دُشواژهها بهعنوان یکی از ابزارهای زبانی توأمان بیانگر عواطف و احساسات فردی و شاخصهای جامعهشناختی هر منطقه است. هدف از انجام این پژوهش، طبقهبندی دشواژههای رایج در شهر شوشتر و مطالعۀ تفاوت کاربرد آنها تحت تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت، قومیت و تحصیلات است. ابزار این پژوهش توصیفی-تحلیلی مشاهده و پرسشنامه بود. 140 نفر از ...
بیشتر
دُشواژهها بهعنوان یکی از ابزارهای زبانی توأمان بیانگر عواطف و احساسات فردی و شاخصهای جامعهشناختی هر منطقه است. هدف از انجام این پژوهش، طبقهبندی دشواژههای رایج در شهر شوشتر و مطالعۀ تفاوت کاربرد آنها تحت تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت، قومیت و تحصیلات است. ابزار این پژوهش توصیفی-تحلیلی مشاهده و پرسشنامه بود. 140 نفر از میان 160 آزمودنی به سوالات پرسشنامه بهطور کامل پاسخ گفتند و پاسخها با توجه به آزمونهای آماری مورد تحلیل قرار گرفتند. بررسیها نشان داد که هم زنان و هم مردان شهر شوشتر، بیشتر به هنگام عصبانیت و ناراحتی، از دشواژه استفاده میکنند و این دشواژهها را میتوان در یازده طبقه جای داد. نتایج نشان میدهد که از بین متغیرهای اجتماعی مورد بحث سن و جنسیت بر میزان بهکارگیری دشواژهها تأثیر معناداری دارد (015/0P=). مردان بیش از زنان و ردة سنی 15 تا 19 سال بیش از دیگر ردهها از دشواژه استفاده میکنند. علاوه بر این، قومیت و سطح تحصیلات اثر معناداری بر کاربرد دشواژهها ندارد (89/0P=).
زبان و ارتباطات
مهناز طالبی دستنایی؛ ابوالفضل خوشبخت آرانی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 75-86
چکیده
دشواژهها یا تابوهای زبانی بخشی از زبان مردم هر منطقه را تشکیل میدهند و کاربرد آنها در میان گویشوران هر منطقه تحت تأثیر عوامل جامعهشناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و طبقهبندی انواع دشواژههای زبانی در گویش آران و بیدگل و سنجش تفاوت کاربرد آنها بر حسب متغیرهای اجتماعی سن و جنس در محیط تکجنسیتی و محیط مختلط بوده است. حجم ...
بیشتر
دشواژهها یا تابوهای زبانی بخشی از زبان مردم هر منطقه را تشکیل میدهند و کاربرد آنها در میان گویشوران هر منطقه تحت تأثیر عوامل جامعهشناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و طبقهبندی انواع دشواژههای زبانی در گویش آران و بیدگل و سنجش تفاوت کاربرد آنها بر حسب متغیرهای اجتماعی سن و جنس در محیط تکجنسیتی و محیط مختلط بوده است. حجم نمونة پژوهش 180 نفر (90 مرد و 90 زن) است. جامعة آماری پژوهش، مردم شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان است. جنسیت، سن، وضعیت تأهل و تحصیلات، متغیرهای مستقل این پژوهش هستند که تأثیر هریک از آنها بر میزان کاربرد دشواژهها در هر دو گویش به طور جداگانه محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مردان بیشتر از زنان، و افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل از دشواژهها استفاده میکنند. همچنین، با افزایش سن، میزان استفاده از دشواژهها کاهش مییابد.
نیلوفر کشتیاری
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 87-99
چکیده
لازمة تعامل اجتماعیمؤثر پردازش ودرک صحیحنوای عاطفی گفتار گوینده است. گفتار عاطفی، که حاوی اطلاعات زیادی دربارة احساسات و مقاصد اجتماعی گوینده است،خود از تفاوتهایی فردی-جامعهشناختی همچون سن و جنس تاثیر میپذیرد که از این میان نقش جنسیت به اندازة کافی مطالعه نشده و هنوز محل بحث است. همچنین معدودمطالعات انجامشده، تنها عملکرد ...
بیشتر
لازمة تعامل اجتماعیمؤثر پردازش ودرک صحیحنوای عاطفی گفتار گوینده است. گفتار عاطفی، که حاوی اطلاعات زیادی دربارة احساسات و مقاصد اجتماعی گوینده است،خود از تفاوتهایی فردی-جامعهشناختی همچون سن و جنس تاثیر میپذیرد که از این میان نقش جنسیت به اندازة کافی مطالعه نشده و هنوز محل بحث است. همچنین معدودمطالعات انجامشده، تنها عملکرد گویشورانزبانهای دارای وزن تکیهای (همچون آلمانیو انگلیسی)را بررسی کردهاند. اما از آنجا کهنوای عاطفی گفتار، خود، متاثر از شاخصههایزبان-ویژه، مانند تقسیم وزنیِ زمان، است و این شاخصه زبانهای دارای وزن تکیهای را از زبانهای دارای وزن هجایی تفکیک میکند نگارنده بر آن شد تا قابلیت کاربرد نتایج این تحقیقات را در زبانهایی که تقسیم زمانی متفاوتی دارد بررسی کند. بنابراین، پژوهش حاضر نقش جنسیت را در تشخیص و درک نوایعاطفی گفتار در زبان فارسی، به عنوان زبانی که وزن هجایی دارد و تقسیموزنی-زمانیِ آنمتفاوت است، مورد مطالعه قرار میدهد. بدین منظور در یک آزمایش رفتاری، از66 گویشور فارسیزبان خواسته شد تا نوایعاطفی مجموعهای از متون صوتی نمایشنامههای معتبر را تشخیصدهند. این متون حاوی مجموعه جملاتی بود که واژگان موجود در آنها به لحاظ محتوایی خنثی بودند و در پنج حالت عاطفی خشم، تنفر، ترس، شادی و غم توسطیک بازیگر خانم و یک بازیگرآقااجرا شده بودند. دادههای این آزمونبا مدل رگرسیون لجستیکبررسی شدندو به طور کلی، نتایج نشان میدهند که: ۱) میزان تشخیص نوای عاطفی گفتار به صورت معناداری با جنسیتشنونده ارتباط دارد؛ بدین معنا که آزمودنیهای مؤنث در مقایسه با آزمودنیهای مذکرتوانمندی بیشتری در تشخیص تمامی مقولههای عاطفی گفتار دارند؛ ۲)تقسیم وزنی زمان (یعنی وزن تکیهای در مقابل وزن هجایی) بر تشخیص نوای عاطفی گفتار تاثیری ندارد.