برخورد زبانها
سمیه مروتی؛ علی جمالی
چکیده
اگرچه در مواردی بسیار، به مشکلات کودکان تکزبانۀ اُتیستیک در روایت داستان و کارکردهای اجرایی آن اشاره و پرداخته شده است اما در رابطه با تأثیر دوزبانگی بر این مهارتها، در افراد دوزبانه، به ویژه در کودکان دوزبانۀ ایرانی، اطلاعات کافی در دسترس نیست. پژوهش حاضر تأثیر دوزبانگی بر روایت داستان و کارکردهای اجرایی 20 کودک 7 تا 12 سالۀ دوزبانۀ ...
بیشتر
اگرچه در مواردی بسیار، به مشکلات کودکان تکزبانۀ اُتیستیک در روایت داستان و کارکردهای اجرایی آن اشاره و پرداخته شده است اما در رابطه با تأثیر دوزبانگی بر این مهارتها، در افراد دوزبانه، به ویژه در کودکان دوزبانۀ ایرانی، اطلاعات کافی در دسترس نیست. پژوهش حاضر تأثیر دوزبانگی بر روایت داستان و کارکردهای اجرایی 20 کودک 7 تا 12 سالۀ دوزبانۀ کردی-فارسیزبان و تکزبانۀفارسیزبان اُتیستیک را با 20 کودک دوزبانه و تکزبانۀ طبیعی مورد مقایسه قرار داده است. داستانهای روایت شدۀ آزمودنیها، در سطح ریزساختار، مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین تکالیف کارکردهای اجرایی یعنی تکلیف توجه دیداری کلی-جزئی و تکلیف حافظۀ فعال 2-Back نیز اجرا گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که کودکان دوزبانۀ اُتیستیک در مقایسه با کودکان تکزبانۀ اُتیستیک عملکرد بهتری در پیچیدگی ساختار داستان و استفاده از بندهای قیدی دارند. در انجام بخش کلی تکلیف توجه دیداری، کودکان دوزبانۀ اُتیستیک در مقایسه با کودکان تکزبانۀ اُتیستیک که در مقایسه با سایر گروهها بیشتر از اطلاعات جزئی استنتاج میکردند، سرعت و صحت پاسخهای آزمودنیهای دوزبانۀ اُتیستیک در انجام تکلیف 2-back در مقایسه با آزمودنیهای تکزبانۀ همتای آنها بالاتر بود. تحلیلهای همبستگی بین روایت داستان و کارکردهای اجرایی نشان داد که آزمودنیهای دوزبانۀ اُتیستیک در مقایسه با کودکان تکزبانۀ همتای خود از گسترۀ وسیعتری از کارکردهای اجرایی خویش در روایت داستان بهره میجویند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کودکان دوزبانۀ اُتیستیک در مقایسه با همتایان تکزبانۀ خود از نظر تولید عناصر ریزساختار داستان و همچنین توجه دیداری و مهارتهای حافظۀ فعال عملکرد بهتری دارند.
برخورد زبانها
معصومه ملکیان؛ ناهید جلیله وند
چکیده
میانگین طول گفته (MLU) مقیاسی برای ارزیابی و توصیف نظاممند رشد زبان در کودکان بهشمار میرود. هدف از این پژوهش آن است که به شیوه توصیفی-تحلیلی به مقایسه رشد زبان در کودکان فارسیزبان و فارسی-ترکیزبان به کمک این شاخص نحوی بپردازد. برای انجام این پژوهش، 30 کودک فارسیزبان و 30 کودک فارسی-ترکیزبان در سه گروه سنی 37-46، 47-56 و 57-66 ماهه انتخاب ...
بیشتر
میانگین طول گفته (MLU) مقیاسی برای ارزیابی و توصیف نظاممند رشد زبان در کودکان بهشمار میرود. هدف از این پژوهش آن است که به شیوه توصیفی-تحلیلی به مقایسه رشد زبان در کودکان فارسیزبان و فارسی-ترکیزبان به کمک این شاخص نحوی بپردازد. برای انجام این پژوهش، 30 کودک فارسیزبان و 30 کودک فارسی-ترکیزبان در سه گروه سنی 37-46، 47-56 و 57-66 ماهه انتخاب شدند. پس از گردآوری نمونههای زبانی، تحلیل دادهها با نرمافزار آماری SPSS انجام شد. یافتههای پژوهش حاضر، نشاندهنده همبستگی بالا بین دو شاخص میانگین طول گفته بر حسب تکواژ و واژه است. این نتیجهگیری با یافته پارکر (2005) مبنی بر اینکه به شکل مؤثری میتوان از یکی از این دو شاخص بهجای دیگری برای اندازهگیری رشد زبان در کودکان استفاده کرد، همسو است. از سوی دیگر، تنها در بازه سنی 57-66 ماهه بین دو گروه زبانی فارسیزبان و فارسی-ترکیزبان تفاوت قابل ملاحظهای در رشد زبان کودکان دیده میشود. این نتیجهگیری، یافتههای پژوهشهایی از قبیل دالگرِن و همکاران (2017) مبنی بر برتری عملکرد کلامی کودکان تکزبانه به کودکان دوزبانه را مورد تأیید قرار میدهد. هر دو گروه زبانی در سنین پایینتر عملکرد کلامی مشابه دارند و روند رشد زبانی مشابهی را به موازات افزایش سن نشان میدهند.
برخورد زبانها
عبدالحسین حیدری
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات حاصل از تأثیر زبان فارسی بر کاربرد ساختهای سببی ترکیآذربایجانی است. دادهها از تعاملات زبانی گویشوران ترکیآذربایجانی در استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات حاصل از تأثیر زبان فارسی بر کاربرد ساختهای سببی ترکیآذربایجانی است. دادهها از تعاملات زبانی گویشوران ترکیآذربایجانی در استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای سببی طبقهبندی شد. سپس از منظر دو دیدگاه مطرح در پدیدۀ برخورد زبانها (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل گردید. با بررسی دادهها براساس معیارهای تمایز وامگیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی بهصورت وامواژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکیآذربایجانی بهکار برده میشوند؛ درصورتیکه سایر جزءهای غیرفعلی فارسی بهعنوان عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانهها پدیدار میشوند. یافتهها در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (1993 و 2006) است که فرایند تکمیل و تثبیت راهیابی سازهها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وامگیری پیشنهاد کرده است. وجود جملات مرکب با فعلهای سببی بومی در میان دادهها نشان میدهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در ترکیآذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکیآذربایجانی از میان ساختهای سببی زبان خود، الگوی منطبق با ساخت متناظر در زبان فارسی را برگزیدهاند و با وامگیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش دادهاند.روش پژوهش: این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. دادههای اصلی پژوهش از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای سببی طبقهبندی شده و سپس از منظر دو دیدگاه مذکور (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل شده است.یافتهها: با بررسی دادهها براساس معیارهای تمایز وامگیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی (اجازه، مجبور و ...) بهصورت وامواژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکی آذربایجانی بهکار برده میشوند؛ درصورتیکه سایر جزءهای غیرفعلی فارسی بهعنوان عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانهها پدیدار میشوند. بنابراین، جزءهای غیرفعلی فارسی همچون «متقاعد، ترغیب و ...» که بهصورت عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانههای ترکی آذربایجانی-فارسی نمایان میشوند، ممکن است با گذشت زمان و با کاربرد روزافزون توسط گویشوران به وامواژه تبدیل شوند.بحث و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (2006، 1993) است که فرایند تکمیل و تثبیت راهیابی سازهها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وامگیری پیشنهاد کرده است. برخلاف نتایج مطالعات پیشین، که ساخت سببی تحلیلی در ترکی آذربایجانی را ساخت قرضی از زبان فارسی تصور میکنند، وجود جملات مرکب با فعلهای سببی بومی در میان دادهها نشان میدهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در زبان ترکی آذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکی آذربایجانی از میان ساختهای سببی زبان خود الگوی منطبق با ساخت مشابه و متناظر در زبان فارسی (ساخت سببی تحلیلی) را برگزیدهاند و با وامگیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش دادهاند. تغییرات حاصل در کاربرد ساختهای سببی ترکی آذربایجانی بهدلیل همگرایی این زبان با زبان فارسی اتفاق افتاده است که از نتایج مستقیم برخورد و تماس زبانها به شمار میرود. زبان فارسی بهسبب جایگاه رسمی، فرهنگی و ادبی بهعنوان زبان زبرین عمل میکند و ویژگیها و مؤلفههای ردهشناختی خود را بر اثر پدیدۀ تماس زبانی و تحت پیوستار رمزگردانی-وامگیری به سایر زبانها و گویشهای کشورمان منتقل میکند.
برخورد زبانها
سهیل دانش زاده؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی ...
بیشتر
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی باور اول با کاربست تحلیل کیفی این نتیجه حاصل شده است که درجهبندی صورتهای زبانی بر حسب میزان صراحت آنها، بدون در نظر گرفتن بافت و دانش دایرةالمعارفیِ مشترک میان اعضای جامعه امکانپذیر نیست. در نقد باور دوم با تحلیل ثانویۀ دادههایی که در پژوهشهای پیشین نقل شدهاند، نشان دادهایم که تصریحِ معنی، منحصر به عملیات تعبیرگریِ مشخصسازی نیست و دگرگونی در دیگر عملیاتهای تعبیرگری نیز منجر به تصریح ترجمهای میشود؛ دگرگونیهایی که متناسب با زبان-فرهنگ مقصد به کار بسته میشوند. بنابراین، این باورها قابل اتکا به نظر نمیرسند، و غلبۀ آنها بر پژوهشهای حوزۀ تصریح مانع از بازشناسیِ دیگر مصداقهای بالقوۀ تصریح و تبیین آنها شده است. نظر به اتکاناپذیری باورها و رویههای پیشگفته، پیشنهاد میشود که پژوهشهای حوزۀ تصریح بدون اتکا به این باورها و با توجه به انگیزههای شناختی-اجتماعی وقوع این تغییر ترجمهای و تنوع فرایندهای مفهومسازی دخیل در آن انجامپذیرند
برخورد زبانها
موسی غنچه پور
چکیده
پژوهش پیشرو که از نوع مورد-شاهد است به بررسی فرسایش آوایی در گویشوران بزرگسال دوزبانۀ بلوچی- فارسی بهلحاظ زمان آغاز واکداری (زآو) همخوانهای [p]، [t] و [k] میپردازد. در این راستا، رفتار زبانی 12 آزمودنی در دو گروه شاهد و یک گروه آزمایشی توصیف و تحلیل شد. هرگروه از آزمودنیها متشکل از چهار شرکتکننده (دو مرد و دو زن) بود. محرکهای پژوهش ...
بیشتر
پژوهش پیشرو که از نوع مورد-شاهد است به بررسی فرسایش آوایی در گویشوران بزرگسال دوزبانۀ بلوچی- فارسی بهلحاظ زمان آغاز واکداری (زآو) همخوانهای [p]، [t] و [k] میپردازد. در این راستا، رفتار زبانی 12 آزمودنی در دو گروه شاهد و یک گروه آزمایشی توصیف و تحلیل شد. هرگروه از آزمودنیها متشکل از چهار شرکتکننده (دو مرد و دو زن) بود. محرکهای پژوهش مشتملبر 40 واژۀ اسم دو هجایی پربسامد زبانهای فارسی و بلوچی بودند. برای سنجش زآو محرکها ازطریق نرم افزار پرات، گویشوران اسامی را تکرار کردند. تحلیل دادهها نشان داد که زآو همخوانهای انسدادی بیواک [p]، [t] و [k] در گویشوران زبان فارسی بیشتر از گویشوران بلوچی بود. همچنین، الگوی یکسان میانگین زآو در گروههای متفاوت ارتباط بین زآوِ همخوانهای انسدادی بیواک و جایگاه تولید آنها را تأیید کرد. زبان فارسی فرسایش آوایی زبان بلوچی را در گویشوران دوزبانۀ بلوچی- فارسی که مهارت پیشرفتهای در زبان فارسی داشتند رقم میزد؛ زآوِ همخوانهای بلوچی را بهسوی زآوِ همخوانهای فارسی سوق داده و در آنها همگرایی ایجاد میکرد. افزونبراین، زبان بلوچی نیز با کاهش زآو همخوانهای زبان فارسی و با فرسایش آوایی در آن تداخل ایجاد میکرد.
برخورد زبانها
منیژه میرمکری؛ غلام حسین کریمی دوستان؛ یادگار کریمی؛ وحید غلامی
چکیده
پژوهش حاضر، مطالعهای تجربی برای اندازهگیری قابلیت فهم متقابل بین گونة مهابادی از آذربایجان غربی و گونة بدرهای از استان ایلام، مطابق معیارهای زبانشناختی و فرازبانشناختی در چارچوب اصل چندزبانهپذیری است. به این منظور، از آزمونهای عملکردی برای سنجش فهم زبانی و برای بررسی عوامل فرازبانشناختی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، مطالعهای تجربی برای اندازهگیری قابلیت فهم متقابل بین گونة مهابادی از آذربایجان غربی و گونة بدرهای از استان ایلام، مطابق معیارهای زبانشناختی و فرازبانشناختی در چارچوب اصل چندزبانهپذیری است. به این منظور، از آزمونهای عملکردی برای سنجش فهم زبانی و برای بررسی عوامل فرازبانشناختی مانند نگرش زبانی و برخورد زبانی از آزمون نظرسنجی استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی هدفمند بود. آزمونها در چهار سطح ترجمة جمله، مثل واژه و بازگویی متن، ضبط شدند و به سمع آزمودنیها رسیدند. آزمودنیها ترجمة مواد شنیداری گونة مقابل را به زبان فارسی در پاسخنامه قید میکردند. یافتهها نشان دادند قابلیت فهم دو گونة موردبررسی متقارن نیست و بهرغم آنکه نگرش گویشوران بدرهای نسبت به گونة مهابادی مثبتتر بود، نمرات گویشوران مهابادی در آزمونهای زبانی بالاتر بود. این نتیجه با مطالعات ماورود (1976) و نیز دلسینگ و آکسون (٢٠٠٥) که مدعی بودند میان نگرش مثبت و قابلیت فهم زبانی همبستگی مثبت وجود دارد، مغایرت داشت. همچنین یافتهها نشان داد از میان یازده خصیصة واژگانی که بهعنوان عوامل مؤثر بر قابلیت فهم، مورد تأکید کورشنر و همکاران (٢٠٠٨) است تفاوت آوایی و ریشهشناسی واژگانی نقشی مهمتر در میزان قابلیت فهم میان گویشوران این دو گونة زبانی دارند.
زبان و ارتباطات
مریم تفرجی یگانه؛ زهرا انصاری
چکیده
زبان مهمترین ابزار برای ایجاد ارتباط است، اما گونهای رمزی از آن، برای محدود کردن ارتباط بهکار میرود .زبان رمزی جابری یکی از ناشناختهترین زبانهای رمزی در ایران است که در گذشته بر حسب نیاز، توسط مردم روستای جابر (از توابع شهرستان بدره، استان ایلام) ساخته شده است. این زبان در گویش محلی به (rzuwânakiêž) معروف است. هدف ...
بیشتر
زبان مهمترین ابزار برای ایجاد ارتباط است، اما گونهای رمزی از آن، برای محدود کردن ارتباط بهکار میرود .زبان رمزی جابری یکی از ناشناختهترین زبانهای رمزی در ایران است که در گذشته بر حسب نیاز، توسط مردم روستای جابر (از توابع شهرستان بدره، استان ایلام) ساخته شده است. این زبان در گویش محلی به (rzuwânakiêž) معروف است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای زبانشناختی زبان رمزی جابری است و دادهها به صورت میدانی، بر اساس شمّ زبانی نگارنده و مصاحبه با گویشوران بومی این زبان بهدست آمدهاند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که زبان رمزی جابری از لحاظ دستگاه واجی، صرف و نحو، همچون زبان معیار در این منطقه است ولی از لحاظ واژگانی کاملاً با آن متفاوت است. مبدعان این زبان نیز دعانویسان جابری هستند که در گذشته برای دعانویسی به نواحی مختلف سفر میکردند و نیاز به یک زبان مخفی داشتند که به وسیلۀ آن بتوانند اسرار خود را از غریبهها مخفی نگهدارند. بررسیها نشان میدهد که مبدعان زبانهای رمزی و از جمله زبان رمزی جابری، معمولاً صاحبان مشاغلی هستند که برای حفظ اسرار شغلی خود، دست به ابداع چنین زبانهایی زدهاند.
برخورد زبانها
جاوید فریدونی؛ نفیسه تدین چهارطاق
چکیده
رمزگردانی یکی از پدیدههای ناشی از تماس زبانی است که در بسیاری از جوامع چندزبانه، از جملۀ جامعۀ شهرستان ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، مشاهده میشود. هدف از مقالۀ حاضر بررسی مقایسهای میزان، جهت (از ترکی به فارسی یا بالعکس) و سطح رمزگردانی (وند، کلمه، گروه یا جمله) در گفتار روزمرۀ جمعیت مورد پژوهش است. این پژوهش، مطالعهای میدانی ...
بیشتر
رمزگردانی یکی از پدیدههای ناشی از تماس زبانی است که در بسیاری از جوامع چندزبانه، از جملۀ جامعۀ شهرستان ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، مشاهده میشود. هدف از مقالۀ حاضر بررسی مقایسهای میزان، جهت (از ترکی به فارسی یا بالعکس) و سطح رمزگردانی (وند، کلمه، گروه یا جمله) در گفتار روزمرۀ جمعیت مورد پژوهش است. این پژوهش، مطالعهای میدانی و پیکرهبنیاد بود و جمعیت نمونۀ آن تمام دانشآموزان دختری بودند که در مدارس دورۀ اول دبستان و دورۀ دوم متوسطه در سه منطقۀ کمدرآمد، متوسط و پردرآمد شهرستان ارومیه تحصیل میکردند. دادههای مورد نیاز پژوهش عبارات رمزگردانیشدهای بودند که در گفتار روزمرۀ جمعیت مورد پژوهش اتفاق میافتادند. برای دستیافتن به دادههای مذکور، ابتدا دادههای خام با استفاده از روش مشاهدۀ غیرمشارکتی و ابزار ضبط صدا در مکانهای عمومی به دست آمد؛ سپس دادههای اصلی، یعنی همان عبارات رمزگردانیشده، از میان دادههای خام استخراج شدند. طبق یافتههای پژوهش، پدیدۀ رمزگردانی در میان دانشآموزان مقطع متوسطه و طبقۀ اجتماعی متوسط رایجتر بود. بهعلاوه، بیشترین و کمترین میزان رمزگردانی بهترتیب در سطح کلمه و وند صورت گرفته بود. همچنین جهت غالب رمزگردانی از زبان مادری به فارسی بود. بهعلاوه، نتایج نشان داد که دانشآموزان مقطع متوسطه بیشتر در سطح کلمه و دانشآموزان دبستانی در سطح جمله رمزگردانی میکردند.
برخورد زبانها
میلاد امینی ماسوله؛ حسن بافنده قراملکی؛ عزت الله احمدی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 37-45
چکیده
پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که دو یا چندزبانگی میتواند بر بهبود یا افت کارکردهای شناختی کودکان نقش داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که آیا این یافتههای پیشین قابلتعمیم به جامعۀ دوزبانههای بزرگسال آذری-فارسیزبان نیز هست؟ بهعبارت دیگر، آیا دوزبانگی بر انعطافپذیری شناختی، بازداری و همچنین باورهای ...
بیشتر
پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که دو یا چندزبانگی میتواند بر بهبود یا افت کارکردهای شناختی کودکان نقش داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که آیا این یافتههای پیشین قابلتعمیم به جامعۀ دوزبانههای بزرگسال آذری-فارسیزبان نیز هست؟ بهعبارت دیگر، آیا دوزبانگی بر انعطافپذیری شناختی، بازداری و همچنین باورهای فراشناختی افراد بزرگسال نیز تاثیر دارد؟ بدین منظور 60 آزمودنی (30 دوزبانه و 30 تکزبانه، 30 مرد و 30 زن) از بین انشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به روش نمونهگیری در دسترس در گسترۀ سنی 18 تا 27 سال انتخاب شدند. برای انجام مطالعۀ حاضر از آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST) برای سنجش انعطافپذیری شناختی و از پرسشنامۀ 30-MCQ برای سنجش باورهای فراشناختی استفاده شد. نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که انعطافپذیری شناختی در افراد دوزبانه بهطور معناداری بالاتر از تکزبانهها است (004/0P = ). اما در خردهمقیاسهای باورهای فراشناختی، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تفاوت معناداری را نشان نداد (43/0P =). نتایج بهدستآمده نشان میدهد که دوزبانگی میتواند در افزایش انعطافپذیری شناختی نقش مهمی ایفا کند.
زبان و ارتباطات
شهین شیخ سنگ تجن؛ آزاده یوسفی گراکوئی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 46-63
چکیده
کاربرد عبارات خطاب نوعی رعایت ادب اجتماعی در جامعه محسوب میگردد و گویشوران هر زبان به روش خاص خود این عبارات را بهکار میبرند. مقالۀ حاضر مطالعهای تحلیلی - توصیفی است که به روش میدانی به بررسی و مقایسه عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی پرداخته است. در این تحقیق 50 گویشور گیلکیزبان و 50 گویشور فارسیزبان در ردۀ سنی 25-40 سال به عنوان ...
بیشتر
کاربرد عبارات خطاب نوعی رعایت ادب اجتماعی در جامعه محسوب میگردد و گویشوران هر زبان به روش خاص خود این عبارات را بهکار میبرند. مقالۀ حاضر مطالعهای تحلیلی - توصیفی است که به روش میدانی به بررسی و مقایسه عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی پرداخته است. در این تحقیق 50 گویشور گیلکیزبان و 50 گویشور فارسیزبان در ردۀ سنی 25-40 سال به عنوان نمونههای تحقیق انتخاب شدهاند. محققان در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشها هستند: 1) پربسامدترین عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی کدامند و 2) چه تفاوتی میان عبارات خطاب در این دو زبان وجود دارد؟ نتایج تحقیق بیانگر آن است که گویشوران زبان فارسی و گیلکی در کاربرد عبارات خطاب «نام کوچک» و «عبارات خویشاوندی» مشابه هستند، اما پس از این دو دسته، گویشوران فارسیزبان بیشتر از «عناوین احترامآمیز» و گویشوران گیلکی بیشتر از عبارات «عناوین» برای خطاب قرار دادن یکدیگر استفاده میکنند. علاوه بر این، عبارات خطاب «کوتاهشدگی»، «اسامی مذهبی» و «سایر نامها» نیز دارای کمترین میزان کاربرد در زبان فارسی و گیلکی هستند. اگرچه تفاوت معناداری میان شیوة کاربرد عبارات خطاب در این دو زبان دیده نمیشود اما وجود افتراقات فوقالذکر نشانگر اختلافهای فرهنگی دو جامعة نمونه است.
برخورد زبانها
جهاندوست سبزعلیپور؛ راحله دلگرم
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 36-47
چکیده
از منظر جامعهشناسی زبان، یکی از پدیدههای زبانی قابل توجه هر جامعهای چگونگی شکلگیری زبانهای مخفی و توصیف ساختار آنهاست. زبان مخفی به زبان یا گویش هر گروه اجتماعی اطلاق میشود که اعضای آن تمایل به پنهان نگه داشتن محتوای کلام خود از گروه دیگر یا به طور کلی، از اکثریت جامعه نشان میدهند. از چند دهة قبل در برخی از روستاهای ...
بیشتر
از منظر جامعهشناسی زبان، یکی از پدیدههای زبانی قابل توجه هر جامعهای چگونگی شکلگیری زبانهای مخفی و توصیف ساختار آنهاست. زبان مخفی به زبان یا گویش هر گروه اجتماعی اطلاق میشود که اعضای آن تمایل به پنهان نگه داشتن محتوای کلام خود از گروه دیگر یا به طور کلی، از اکثریت جامعه نشان میدهند. از چند دهة قبل در برخی از روستاهای شهرستان خلخال، از توابع استان اردبیل، در میان مردانی که برای نجاری به شمال کشور میروند، زبانی معروف به قَرقَهدیلی یا اَرّانجی رایج شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که قرقهدیلی چگونه زبانی است، به چه قصدی ایجاد شده و ویژگیهای ساختاری آن کدام است؟ دادههای این پژوهش به روش میدانی از مردان میانسال دو روستای لِرد و کَرنَق از طریق مصاحبه به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که قرقهدیلی یک زبان مخفی است که برای حفظ اسرار شغلی بهکار میرود و از نظر آواشناسی، ساختواژه و نحو همانند زبان تاتی در همان مناطق است، ولی از نظر واژگانی با آن متفاوت است. غیر از واژههای تاتی که در این زبان معنای مخفی به خود گرفتهاند، واژههایی از ترکی آذربایجانی نیز در آن یافت میشوند. تحلیل دادهها نشان میدهد تعداد زیادی دشواژه (تابو) و الفاظ جنسی در این زبان وجود دارد که علت کثرت آنها تکجنسیتی بودن این کارگران و نیز دوری آنها از خانواده بودهاست.
برخورد زبانها
بیستون عباسی؛ آرزو نجفیان
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 57-74
چکیده
هورامی زبانی از خانوادۀ گورانی- هورامی- زازا، از زبانهای ایرانی شاخۀ شمال غربی است. بسیاری این خانوادۀ زبانی را جزء زبانهای کردی به شمار میآورند، اما این موضوع محل اختلاف بسیار است و تفاوتهای ساختاری که میان این زبانها وجود دارد به این اختلاف دامن میزند. یکی از وجوه تفاوت این زبان با زبانهای کردی نظام غنی و پیچیدۀ زمان- ...
بیشتر
هورامی زبانی از خانوادۀ گورانی- هورامی- زازا، از زبانهای ایرانی شاخۀ شمال غربی است. بسیاری این خانوادۀ زبانی را جزء زبانهای کردی به شمار میآورند، اما این موضوع محل اختلاف بسیار است و تفاوتهای ساختاری که میان این زبانها وجود دارد به این اختلاف دامن میزند. یکی از وجوه تفاوت این زبان با زبانهای کردی نظام غنی و پیچیدۀ زمان- وجه- نمود است، که هدف پژوهش حاضر معرفی و توصیف آن بوده است. دادههای این پژوهش به صورت پیکرهای از فایلهای صوتی و یادداشتهای آوانویسی شده، از گویشوران هنجار این زبان در شهر پاوه و در طی سالهای 1389-1392 گردآوری شدهاست. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که نظام زمان- وجه- نمود در هورامی (گونۀ پاوه) دارای دو زمان حال و گذشته، پنج نمود تام، ناقص استمراری، ناقص غیراستمراری، کامل و ناکامل و پنج وجه اخباری، اخباری/تأکیدی، التزامی، امری و شرطی/آرزویی است که با هم هفده مقولۀ مختلف میسازند. مشخص شد که در هورامی نمودهای تام و ناقص در کنار نمودهای کامل و ناکامل وجود دارند. از هفده برشی که هورامی در نظام زمان- وجه- نمود زده، چهار مورد در زمان حال و سیزده مورد در زمان گذشته است. علاوه بر این، مشخص شد که هورامی زبانی عمدتاً کنایی است. یازده زمان از دوازده زمانی که در تقسیمبندی زمان گذشته قرار میگیرند دارای ساخت کنایی، و دو زمان گذشته و چهار زمان حال، جمعاً شش زمان، دارای ساخت فاعلی- مفعولی هستند. ساخت کنایی در این زبان خود را با مطابقۀ مفعولی و افزودن واژهبستهای ضمیری خاص به فعل نشان میدهد.