با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان‌شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

2 عضو علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی ( دانشنامه جهان اسلام )

چکیده

در سال 1960، مورگنستیرنه فرضیة وجود گویشی باستانی در جنوب ایران (در کنار فارسی باستان) را مطرح کرد. او تفاوت­های گویشی واژة شپش در استان فارس، به ویژه تفاوت آن در گویش کلیمیان و گویش لارستانی در برابر دیگر گویش­های فارس و گویش­های لُری را یکی از شواهد این تحول دانست. در سال 1382، رضایی باغ­بیدی شواهدی مطرح نمود که گویش شیرازی قدیمِ به­جامانده در دیوان شاعران شیرازی، بازمانده­ای از گویشی قدیم­تر است که پیشینة آن به دورة باستان می­رسد. مبنای نظر او بقای صامت “Ө” باستانی جنوب ایران در گویش قدیم شیراز، برخلاف تبدیل آن به“s”  در زبان فارسی میانه است. پیش­تر و برخلاف آن­ها، بنابر نظر هنینگ (1934) تحول“s”  به “Ө” در دوره­ای متاخر از دورة میانه رخ داده­است که اثر آن در گویش شیرازی قدیم و فارسی میانة مانوی باقی است. در این پژوهش، شواهدی از ابدال“s”  به “Ө” در بعضی زبان­ها و گویش­های ایرانی همسو با نظر هنینگ ارائه می­شود که بیشتر در تقابل با نظر مورگنستیرنه است. شواهدی که در این پژوهش ارائه می­شود نشان می­دهد که پذیرفتن فرضیه وجود گویشی باستانی غیر از فارسی باستان در شیراز یا فارس با تردید و سوال­هایی مواجه است که بی­پاسخ ماندن آن­ها فرضیه هنینگ را قوت می­بخشد و برعکس، فرضیه­های مورگنستیرنه و رضایی باغ­بیدی را با سؤال و فرض­های دیگری مواجه می­سازد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

 
منابع
آذرلی، غلام­رضا. (1387). فرهنگ واژگان گویش­های ایران. تهران: نشر هَزار.
ادیب­­طوسی، محمدامین. (1345). کان ملاحت، نشریةدانشکدة ادبیات و علوم انسانی. دوره 18، ش 80، ش پیاپی 80، صص 459-475.
جلیلیان، عباس. (1385). فرهنگ باشور. تهران: پرسمان.
حسن­دوست، محمد. (1389). فرهنگ تطبیقی-موضوعی زبانها و گویشهای ایرانی نو. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
خال، شیخ محمد. (2005). فه­رهه­نگی خال. چاپ دوم. هه­ولیر (اربیل): ئاراس.
رجبی، سید صفر. (1370). راههای دیرینة خووزستان، آینده. سال هفدهم، شماره 1-4، صص 27-34.
رستم­نژاد دشتی، یوسف. (1386). میراث نیاکان: پژوهشی در گویش دشتی و برخی از ضرب المثلها، عقاید، باورها، بازیهای محلی و آثار تاریخی شهرستان گاوبندی. شیراز: ایلاف.
رضایی باغ­بیدی، حسن. (1382). شیرازی باستان، ویژه­نامه فرهنگستان (گویش شناسی)، شماره (1)، صص 32-40.
ستوده، منوچهر. (1365). فرهنگ نائینی. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
ستوده، منوچهر.(1390). فرهنگ گیلکی. چاپ دوم، رشت: فرهنگ ایلیا.
سلامی، عبدالنبی. (1383-1393).  گنجینه گویش­شناسی فارس. دفتر 1-7، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
صادقی، علی­اشرف. (1357). تکوین زبان فارسی. تهران: دانشگاه آزاد ایران.
صادقی، علی­اشرف. (1394). صامت “Ө” «ث» در زبان فارسی و پهلوی، فرهنگ نویسی. (9)، صص 3-44.
صادقی، علی­اشرف. (1392). فوائد زبانی و لغوی تصحیح الفصیح ابن درستویه فسایی، فرهنگ نویسی (7)، صص 3-22.
کلباسی، ایران. (1373). گویش کلیمیان اصفهان. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مرادی، محمدرئوف. جلیلیان، عباس. (1396). گنجینه گویش­های ایرانی (استان کرمانشاه). تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
مردوخ روحانی، محمدماجد. (1389). فرهنگ جیبی فارسی-کُردی دانشگاه کردستان. چاپ دوم، سنندج: دانشگاه کردستان.
 
Borjian, H. (2020). The perside language of Shiraz Jewry: A historical-comparative phonology, Iranian Studies, 35(3-4), 403-415.
Borjian, H. 2015. Judeo-Iranian Languages. In Lily Kahn & Aaron D. Rubin (eds.), Handbook of Jewish Languages, pp. 234–296. (Brill’s Handbooks in Linguistics). Leiden: Brill.
 
Buyaner, D. B. (2020). On the etymology of the old Iranian term for ‘iron’. zaraθuštrōtəma (Zoroastrian and Iranian studies in honour of Philip G. Kreyenbroek), Ancient Iran Series,10, 51-67.
Durkin-Meisterernst, D. (2004). Dictionary of manichaean middle Persian and Parthian, Turnhout: Brepols.
Gershevitch, I. (1964). Dialect variation in early Persian. Transactions of the Philological Society. 63, 1-29.
Henning, W. B. (1958). Mitteliranisch, Handbuch der Orientalistik. B. 4 (Iranistik), Leiden: Brill.
Kent, R. G. (1953). Old Persian (grammar, text, lexicon) (2nd ed.). United States: American Oriental Society.
Kuiper, F. B. J. (1971). [1972] Review: die Rekonstruktion des Medischen by Manfred Mayrhofer. Indo-Iranian Journal, 13(4), 277-279.
Morgenstierne, G. (1927). An etymological vocabulary of Pashto. Oslo: Jacob Dybwad.
Morgenstierne, G. (1960). Stray notes on Persian dialects II. Norsk Tidsskrift for Sprogvidenskab, 19, 73-140.
Peyrot, M., Dragoni, F., & Bernard, C. (2022). The spread of iron in Central Asia: On the etymology of the word for “Iron” in Iranian and Tocharian. Bulletin of the School of Oriental and African Studies, 85(3), 403-422.
Rastorgueva, V. S., & Edelman, D. I. (2000). Etymological dictionary of the Iranian languages, (Vol. 1). Moscow: Eastern Literature.
Schwartz, M. (1970). On the vocabulary of the KhwarezmianMuqaddimatu l-Adab. In J. Benzing (Ed.). Zeitschrift der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft (Vol. 120) , No. 2. 288-304.
Skjaervo, P. O. (1994). Of lice and men and the Manichean anthropology, Studien zur Indologie und Iranistik, 19, 269-286.
 
منابع آلمانی
Bartholomae, C. (1895-1901). Awestasprache und Altpersisch, Grundriss der Iranischen Philologie, Band. 1, Strassburg.
Henning, W. B. (1934). Zum Zentralasiatischen Manichaismus, OLZ, 37, 1-11.
Henning, W. B. (1933). Das Verbum des Mittelpersischen der Turfanfragmente.ZII (9), 158-252 [= in selected papers (1), pp. 65-160].
MacKenzie, D. N. (1990). The Kwarezmian Element in the Qunyat al-Munya, United Kingdom: School of Oriental and African Studies, University of London.
Mayrhofer, M. )1968). Die Rekonstruktion des Medischen, Österreichischen Akademie der Wissenschaften
 
منابع فرانسه
Lazard, G. (1963). La Langue des Plus Anciens Monuments De La Prose Persane, Paris: libraire C. Klincksieck.
Meillet A. Benveniste E. (1931). Grammaire du Vieux-Perse, 2nd Ed. Collection Linguistique Publiée par la Société de Linguistique de Paris-XXXIV. Paris: Libr. Edouard Champion.