نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نورتهران، ایران
3 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نو ر، تهران، ایران
چکیده
رویکرد اجتماعی نشانهمعناشناسی تعاملی اریک لاندوفسکی که در ادامۀ باورهای زیبایی شناسی حضور و لحظۀ ناب گرمس مطرح شده، رهیافتی کارا و سازنده در نقد ادبی است. پژوهندگان این پژوهش از این رهیافت در بررسی تعامل و تطبیق نشانهمعناهای جسمانۀ عاشقانه در سرودههای فرامعنایی و چندلایهای فروغ فرخزاد بهره بردهاند. تعامل شرکای گفتمانی در فرایند گفتمان عاشقانۀ شاعر، با دگرسانی نشانههای جسمانۀ شوشگر تندار در رخدادمعنایی لحظهای و گاه دیرشی، در پی وحدت من و دیگری، معناهای ناب و بیکرانی خلق میکند. در جریان سرودههای عاشقانۀ فروغ، سوژه و ابژۀ تندار در تجربهای زیستی با یکدیگر و جهان پیرامون در درک پدیدارشناسانه، با مجموعۀ نشانهمعناهای جسمانۀ پویا در زنجیرۀ منسجم واژگان چندمعنایی و ترکیبات مبهم، بافتی پویا و زایشی در متن خلسهای میآفریند که به سردرگمی و حظ خلسهای خوشایند در اتحاد شرکای گفتمانی میانجامد. در پژوهش حاضر با کاربست نقد با رویکردی کلنگر، سه سرودۀ «وصل»، «باد ما را با خود خواهدبرد»، «فتح باغ» و سرودههایی با درونمایۀ تعامل تصادفی و لحظهای و برنامهمدار، به روش تحلیلی-پژوهشی تفسیر شدهاست. نتیجۀ بررسی نشان می دهد تعامل عاشقانۀ طرفین گفتمان با نشانهمعناهای جسمانه، جهت رسیدن به وحدت و تطبیق و آفرینش معناهای نو ادامهدار و در خدمت انسجام بیشتر متن بوده-است.
کلیدواژهها
موضوعات