نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری زبانشناسی و مدرس مدعو، دانشگاه علوم پزشکی تهران
2 دانشجوی دکتری زبانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود
3 دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود
چکیده
هاینه (2013) نقش اصلی گفتماننماها را برقراری ارتباط میان گفتار و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل میان گوینده و شنونده، بیان عقاید گوینده و سازماندهی متن میداند. این عناصر به لحاظ ساخت نحوی مستقل از محیط نحوی جمله هستند. از آنجا که واحدهای مذکور، بهعنوان ابزارهای ویژۀ کاربرد زبان و انتقال مؤثرتر پیام، در ارتباطات اجتماعی نقش برجستهای بر عهده دارند، بخشی از مطالعات زبانشناسی اجتماعی را تشکیل میدهند. در این مختصر به بررسی دستهای از گفتماننماها در فارسی میپردازیم که نقش و تا حدود زیادی ساخت نحوی ثابت و مشخصی دارند (مانند «حقیقت این است که ...»). این عبارات را بهخاطر نقش آنها در آمادهسازی روند گفتگو و شخص مخاطب برای افشای حقایق، گفتماننماهای «افشا» نامیدهایم. دادههای پژوهش از میان متون مکتوب فارسی امروز و نیز گفتار فارسیزبانان گردآوری شدهاست. مبنای نظری پژوهش دو انگارۀ دستورشناختی و دستوریشدگی اِیجمر (2007) است. تحلیل دادهها نشان میدهد که گفتماننماهای افشا در زبان فارسی تصویری دستوریشده از بند پایه را به نمایش میگذارند چراکه دیگر حامل مفهوم اصلی جمله نیستند. تصویر حاصل لزوم بازنگری در مفاهیم نحوی بند پایه و بند پیرو را از رهگذر حضور عناصر گفتمانی در جمله تقویت میکند.
کلیدواژهها
موضوعات