نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار زبانشناسی، دانشگاه پیامنور، تهران، ایران
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی فرایند کاربرد اسم عام بعضی از حیوانات، بعنوان نام خاص انسانها، از منظر شناختی است. چارچوب این مطالعه، برگرفته از نظریات بارسلونا (2003) در فرایند ساخت معنای تمثیلی نامهای خاص افراد مشهور، و الگوی طبقه-شمول درک استعارههای مفهومی گلوکسبرگ و کیسر (1990) است. بر این اساس، اعمال حلقههای مختلف استعاره و مجاز مفهومی، به ترتیب، باعث نمود یافتن ویژگی بارز واقعی یا منتسب به یک حیوان، شکلگیری طبقهای متشکل از آن حیوان و افراد جامعه زبانی حائز آن ویژگی، شناسایی اسم عام حیوان بعنوان سرنمون طبقه و کاربرد تمثیلی آن اسم بجای نام خاص سایر افراد طبقه است. در بعضی موارد و بنا به دلایلی از جمله مثبت بودن ویژگی بارز، ساختار واژه شناختی اسم حیوان و باورهای فرهنگی نسبت به آن حیوان، بتدریج، افرادی نیز که حائز آن ویژگی بارز نیستند عضو طبقه میشوند. این پدیده باعث رنگ باختن ویژگی بارز مشترک و تهی شدن طبقه از آن ویژگی و نهایتاً استعمال اسم عام حیوان بعنوان نام خاص برای نامیدن افراد جامعه زبانی میشود. کنش متوالی استعاره و مجازهای مفهومی و تعامل آنها با یکدیگر نشان از شکلگیری پدیده استعجاز در این فرایند دارد.
کلیدواژهها
موضوعات