نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
ادبیات با امکانات گونهگون با مداخلۀ تجربه و حواس و از همه مهمتر با درگیر کردن ذهن پویای مخاطب بالقوه به ساخت و روایت داستانهای خلاقانه میپردازد و ازاینجهت نویسندگان و هنرمندان را با گزینههای فراوانی در چگونگی آفرینش هنری روبهرو میکند. هدف از این پژوهش تحلیل شناختی مبناسازی در گفتمان داستان بر پایۀ شبکههای آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر است. مطالعۀ حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد توصیفی-تفسیری، شیوههای انطباق و عناصر سازندۀ شبکۀ مفهومی آمیختۀ داستان پرندۀ من از فریبا وفی را ازنظر میگذراند. نظریۀ آمیختگی مفهومی نظامی از شناخت پشتصحنه را نشان میدهد که دربرگیرندۀ مقولهبندی، نگاشتها، فرافکنیهای ساختاری و محرکهای ذهنی پویا است. وجود فضاهای درونداد متعدد، روابط حیاتی مختلف چون هویت، تغییر، زمان و بازنمایی ازجمله مواردی است که به پرندۀ یک ساختار آمیختۀ مفهومی میدهد نتایج این مطالعه بر ضرورت توجه به ذهن در مطالعات گفتمانی تأکید میکند و نشان میدهد گسترش کاربرد نظریۀ آمیختگی مفهومی به واکاوی گفتمان رمان میتواند در تبیین شیوههای مبناسازی متون ادبی مؤثر باشد.
کلیدواژهها
موضوعات