نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران. ایران.
2 دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
3 دانشیار ادبیات فارسی،دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
4 دانشیار ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
چکیده
داستان جمشید و ضحاک سنگ بنای اولیۀ تمایز ایران و هویت ایرانی از سایر هویتهاست. نخستین بار در این داستان به غیریت سازی اشاره شده و هویت، جغرافیای مستقل ایرانی و همچنین مؤلفههایِ منحصر به فردِ ایران و شاهان ایرانی بازنمایی میشود. فارغ از دوگانههایی مانند فرّ کیانی شاهان ایرانی و خوی اهریمنی ضحاک، بهمثابه خط اصلی تمایز و غیریت سازی هویت ایرانی؛ این تمایز بهویژه در بستر جغرافیا و هویت سرزمینی نیز خود را نشان میدهد. مانند تمایز ایران از سرزمینهایی همچون سرزمین تازیان یا هندوستان. نظر به اهمیت داستان در شکلدهی به رخدادها و روایتهای بعدی شاهنامه، هدف این مقاله تبیین و بازنمایی مؤلفههای هویت سرزمینی ایران در داستان جمشید و ضحاک از رهگذر کاربستِ روش تحلیل گفتمان ون دایک است. از این منظر با کاربست روش یاد شده، ابیات منتخب از داستان با استفاده از راهبردهای گفتمانی تبیین شدهاند. بر این اساس، نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهندۀ آن است که ابیات منتخب از داستان جمشید و ضحاک هویت ایرانی در برابر هویت غیرایرانی را منطبق بر سرزمین و تمایز سرزمینی قرار داده که میتوان آنرا بخشی از فرایند هویت یابی ایرانیان دانست.
کلیدواژهها
موضوعات