نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای، تحصیلات تکمیلی پیام نور، تهران، ایران
2 استاد گروه زبان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3 دانشیار گروه زبان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
ارتباط نزدیک زبان و فرهنگ منجر به تاثیر متقابل آن دو بر یکدیگر میشود. بسیاری از محققان در بحث آموزش زبان؛ فرهنگ را در کنار زبان هدف اصلی در نظرگرفتهاند. پژوهش حاضر به پرسشهای زیر پاسخدادهاست: مولفههای فرهنگی ارائهشده در چارچوب مشترک اروپایی کدامند و از نظر مدرسان فارسی به غیر فارسیزبانان کدام در اولویتاند. مقاله در نهایت به فهرستی طبقهبندی شده و سطحبندی شده از مولفههای فرهنگی دستیافت. مبنای تدوین پژوهش، پرکاربردترین انگارههای فرهنگی در آموزش زبان مانند انگاره ریزاگر و بایرام است. گرداوری دادهها به صورت کتابخانهای و میدانی است. تعداد 20 مدرس آزفا پرسشنامهها را پاسخ دادند. تحلیل پرسشنامهها از نظر فراوانی رای به مولفهها صورت گرفت و نتایج با محتوای فرهنگیِ چارچوب مشترک اروپایی تطبیق دادهشد. پژوهش با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) انجام شد. نتایج نشان میدهند که تمدن و تاریخ ایران بیشترین بسامد را ازآن خود میکند و خلقیات منفی و چالش-ها کمترین فراوانی را دارند. درنهایت با حذف و اضافهی مولفههای پیشنهادیِ مدرسان، به 33 مولفه و 99 زیرمولفه حائز اهمیت دستیافتیم که قابل دستهبندی در 7 طبقه است. یافته-های این پژوهش در جهت بازنگری متون آموزش زبان راهگشا است.
کلیدواژهها
موضوعات