با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان‌شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان

2 استادیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه قم

3 کارشناسی ارشد زبان‌شناسی

چکیده

ادوات تکریمی آن دسته از صورت‏های اشاری اجتماعی هستند که به عنوان نشانه‏های ادب و احترام نسبت به برخی مصادیق اسمی و در جهت رمزگذاری شأن اجتماعی بالای مخاطب به کار می‌روند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسۀ الفاظ و عبارات تکریمی در متون دینی اسلام و آیین زرتشتی است. پیکرۀ مورد بررسی، آن دسته از ادوات تکریمی بود که از متون کتبی و شفاهی متعلق به دو دین جمع‏آوری شد و سپس به ‏لحاظ ساختاری، معنایی و کاربردشناسی مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی داده‏ها بیانگر یافته‏های زیر بود: در هر دو پیکره، عبارات تکریمی هم در جایگاه قبل و هم پس از هسته قرار می‏گیرند؛ با این تفاوت که در اسلام ادوات تکریم دارای گستره و تنوع بیشتری بوده و ساختار طولانی‏تری دارند و در زرتشتی، عبارات دعایی در جایگاه پس از هستۀ اسمی قرار می‏گیرند. در هر دو پیکره، علاوه بر شخصیّت‌های مذهبی، ازمنه، مکان‏ها، اجسام و پدیده‏های مرتبط با دین که دارای وجهۀ دینی هستند نیز مورد تکریم قرار می‌گیرند. علاوه بر ادوات تکریم عام، داده‏های متعلق به هر دو پیکره حاوی اقلام نشان‏داری بود که در همنشینی با هسته‏های اسمی مشخصی می‏آیند. داده‏ها و مشاهدات متعلق به هر دو دین همچنین شامل رفتارهای کلامی و غیر کلامی ممنوعه (تابوها) بود که می‏توان سکوت را وجه مشترک رفتارهای ممنوعۀ متعلق به دو دین به‏حساب آورد. نکتۀ آخر اینکه نظام‏های تکریمی هر دو دین در سوی مقابل خود حاوی الفاظ و عباراتی هستند که بیانگر نفرت و بیزاری مذهبی است. در کنار شباهت‏هایی که عنوان شد، مهم‌ترین تفاوت بین اقلام تکریمی در دو پیکره را، صرف نظر از فراوانی و گوناگونی این القاب، می‌توان در انگیزۀ کاربرد این اقلام در دین اسلام به‏عنوان یک تکلیف دینی جستجو کرد که آن را تحت عنوان تولّی و تبرّی می‏شناسیم.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

آسموسن، کای بار و مری بویس (1386). دیانت زرتشتی. گردآورنده و مترجم: فریدون وهمن. چاپ دوم. تهران: جامی.
اوستا. ترجمۀ هاشم رضی. تهران: فروهر، 1363.
بویس، مری (1381). زردتشتیان: باورها و آیین دینی آن‌ها. مترجم: عسکر بهرامی. چاپ دوم. تهران: قفنوس.
بهار، مهرداد. (1369). بندهشن/ فرنبغ دادگی. تهران: توس.
پورداوود، ابراهیم. (1347). ادبیات مزدیسنا یشت‏ها. تهران: اساطیر.
___________ (1336). یادداشت‏های گاثا‏ها. تهران: دانشگاه تهران.
___________ (1357). یادداشت ویسپرد. تهران: دانشگاه تهران.
 
فخر روحانی، محمدرضا (1382). کاربردشناسی ادوات تکریم در متون دینی فارسی معاصر. پایان‌نامۀ دکتری، تهران: دانشگاه تهران.
قرآن کریم. (1373). ترجمۀ ناصر مکارم شیرازی. قم: دارالقران الکریم.
میرفخرایی، مهشید (1367). روایات پهلوی (متنی به زبان فارسی میانه). تهران: موسسۀ مطالعات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی.
ناشناخته. (1354). مینوی خرد. ترجمۀ احمد تفضلی. تهران: توس.
نغزگوی کهن، مهرداد (1395). امکانات تکریمی ارجاعی در فارسی نو: زبان فارسی در گذر زمان (مجموعه مقالات). تهران: کتاب بهار.
 
Agha, A. (1993). Grammatical and indexical convention in honorific discourse. Journal of Linguistic Anthropology, 3, 131-163.
Agha, A.  (1994). Honorification. Annual Review of Anthropology, 23, 277-302.
Agha, A. (1998). Stereotypes and registers of honorific language. Language in Society, 27, 151-193.
 Brown, P. (2015). Politeness and language. In J. D. Write (Ed.), International encyclopedia of the social & behavioral sciences (2nd ed.)(pp. 326-330). Amsterdam: Elsevier.
Brown, P. & Levinson, S. C. (1987). Politeness: Some iniversals in language usage. Cambridge: Cambridge University Press.
Brown, K. & Miller, J. (2013). Dictionary of linguistics. Cambridge: Cambridge University Press.
Irvin, J. (1992). Ideologies of honorific language. Pragmatics, 2(3), 251-262.
Irvin, J. (1995). Honorifics. In J. Verschueren et al. (eds.). Handbook of Pragmatics (pp. 1-22). Manual, Amsterdam: John Benjamins.
Keshavarz, M. H. (1988). Forms of address in Post-revolutionary Iranian Persian: A sociolinguistic analysis. Language in Society, 17(4), 565-575.
Lehman, W. P. (1988). Historical linguistics: An introduction (4th ed.). New York: New York University Press.
Murphi, G.L. (1998). Personal references in English. Language in Society, 17(3), 317-349.
Shibatani, M. (1998). Honorifics. In: J. Mey (Ed.). The concise encyclopedia of pragmatics (pp. 341-350). Amsterdam- Lausanne- New York: Elsevier.
Sifianou, M. (1992). Politeness phenomena in England and Greece: A cross-cultural perspective. Oxford: Clarendon Press.
Sohn, H. M. (1983). Power and solidarity in Korean language, Korean linguistics, 14(3). 97-122.