زبانشناسی اجتماعی
حسن بشیرنژاد؛ نرجس سعیدنیا
چکیده
راهبردهای ارتباطی به راهبردهایی اطلاق میشود که افراد برای برقراری ارتباط کارآمدتر به کار میگیرند. در این پژوهش به بررسی راهبردهای ارتباطی مورداستفاده در مصاحبههای تلویزیونی ایران بین گویندۀ تلویزیونی به عنوان مجری یا میزبان برنامه و یک فرد مدعو به عنوان کارشناس یا مهمان برنامه پرداخته شده است. مهمانان و میزبانان از هر دو ...
بیشتر
راهبردهای ارتباطی به راهبردهایی اطلاق میشود که افراد برای برقراری ارتباط کارآمدتر به کار میگیرند. در این پژوهش به بررسی راهبردهای ارتباطی مورداستفاده در مصاحبههای تلویزیونی ایران بین گویندۀ تلویزیونی به عنوان مجری یا میزبان برنامه و یک فرد مدعو به عنوان کارشناس یا مهمان برنامه پرداخته شده است. مهمانان و میزبانان از هر دو گروه جنسی انتخاب شدند تا تأثیر جنسیت در استفاده از این راهبردها مشخص گردد. در مجموع شش راهبرد (سه راهبرد تهاجمی و سه راهبرد حمایتی) تعیین و 26 مصاحبه تلویزیونی از شبکههای تلویزیونی ایران ضبط و پیادهسازی شد و میزان کاربرد این راهبردها در آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که زنان مهمان بیش از مردان مهمان از تعدیلگرها، تصدیقگرها ، تشدیدکنندهها و تأخیر استفاده میکردند. مردان میزبان نسبت به زنان میزبان از تشدیدکنندهها و سکوت بیشتری استفاده میکردند. همچنین، زنان مهمان نسبت به مردان میزبان از تعدیلگرها و تشدیدکنندههای بیشتری استفاده میکردند در حالیکه مردان مهمان بیش از زنان میزبان از استراتژی سکوت استفاده میکردند. با ملاحظۀ این یافتهها می توان مدعی شد که بین استراتژیهای ارتباطی مورداستفادۀ زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد، اما جنسیت به عنوان تنها متغیر تعیینکننده نیست و جایگاه و نقش افراد نیز در استفاده از راهبردهای ارتباطی توسط مردان و زنان مؤثر است.
زبانشناسی اجتماعی
یوسف آرام؛ مرضیه کوثری فرد
چکیده
امکانات تکریمی صورتهای زبانی خاص هستند که برای ابراز ادب به مصداقهای اسمی یا مخاطبان رمزگذاری شدهاند. بررسی انواع امکانات تکریمی در منشآت قائممقام فراهانی (1386) در دورة قاجار انگیزة اصلی تدوین این پژوهش قرار گرفته است . پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیکره بنیاد میباشد .دادههای پژوهش مشتمل بر 2221 واژة تکریمی است ...
بیشتر
امکانات تکریمی صورتهای زبانی خاص هستند که برای ابراز ادب به مصداقهای اسمی یا مخاطبان رمزگذاری شدهاند. بررسی انواع امکانات تکریمی در منشآت قائممقام فراهانی (1386) در دورة قاجار انگیزة اصلی تدوین این پژوهش قرار گرفته است . پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیکره بنیاد میباشد .دادههای پژوهش مشتمل بر 2221 واژة تکریمی است که از پیکرة پژوهش استخراج شدهاند. این دادهها بر اساس الگوی شیباتنی (2006) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس این چارچوب نظری، امکانات تکریمی به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از «تکریمیهایارجاعی»، «تکریمیهایمخاطب»، «زبانهای اجتنابی» و «زیباسازی». بر اساس یافتههای این پژوهش، مشخص گردید که تکریمیهای ارجاعی در پیکرة مورد نظر از بسامد بیشتری برخوردارند و تکریمیهای مخاطب که ناظر بر استفاده از ادات، پیشوند و پسوند میباشد، در پیکرة پژوهش یافت نشد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که علاوه بر طبقهبندی شیباتنی (2006)، تکریمیهای توصیفی و دعایی را نیز میتوان در زمرة دیگر امکانات تکریمیهای ارجاعی زبان فارسی قرار داد. همچنین، در این پژوهش مشخص گردید که موقعیت اجتماعی، قدرت و رسمیّت در استفاده از امکانات تکریمی در دورة قاجار تأثیرگذار بودهاند.
و سایر موضوعات پیشنهادی
سیده فاطمه هاشمی؛ فاطمه علوی؛ فاطمه کرمپور
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی نحوۀ فضاسازی و چگونگی انتقال فضا طی فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی با تکیه بر نظریۀ فضاهای ذهنی فوکونیه (1998) است. این مقاله بر آنست که نقش و بسامد عناصر فضاساز در تشکیل فضاهای ذهنی و میزان همسویی فضاهای ذهنی نزد مخاطبان دو زبان را ارزیابی نماید. نقش عوامل بافتی، کاربردشناختی و تأثیر مترجم در انتقال فضاهایی ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی نحوۀ فضاسازی و چگونگی انتقال فضا طی فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی با تکیه بر نظریۀ فضاهای ذهنی فوکونیه (1998) است. این مقاله بر آنست که نقش و بسامد عناصر فضاساز در تشکیل فضاهای ذهنی و میزان همسویی فضاهای ذهنی نزد مخاطبان دو زبان را ارزیابی نماید. نقش عوامل بافتی، کاربردشناختی و تأثیر مترجم در انتقال فضاهایی همسان از دیگر مواردیست که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. پیکرۀ دادههای پژوهش مشتمل بر 100 جمله از دو رمان بادبادکباز (حسینی، 2003) و پیرمرد و دریا (همینگوی، 1990) و معادل فارسی این دو اثر (غبرائی، 1396؛ دریابندری، 1385) است که با یکدیگر مقایسه و به صورت توصیفی تحلیلی ارزیابی گردیدهاند. یافتههای پژوهش گویای آنست که بیشترین بسامد عناصر فضاساز به گروههای حرف اضافه و عناصر قیدی اختصاص دارد و علیرغم برخی تفاوتها در نوع و تعداد فضاسازهای دو زبان، فضاسازی به صورت تقریبا همسان صورت میپذیرد. نقش عوامل بافتی و کاربردشناسی نیز از طریق ابهامزدایی از برخی واژهها، در ترجمۀ صحیح متن و انتقال جزئیّات فضای ذهنی، مهم ارزیابی گردید.
زبانشناسی اجتماعی
رحیمه روح پرور؛ علی اصغر رستمی ابوسعیدی؛ علی حاج باقری؛ محسن مددی
چکیده
گردآوری و حفظ گویشها امری ضروری است که متأسفانه با بیتوجهی و سهلانگاری، شاهد نابودی گویشها در مناطق زیادی از ایران هستیم. پژوهش حاضر مطالعهای در حوزۀ زبانشناسی اجتماعی است که در آن میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی در دو گروه سنی و جنسیتی از گویشوران بومی شامل دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا ...
بیشتر
گردآوری و حفظ گویشها امری ضروری است که متأسفانه با بیتوجهی و سهلانگاری، شاهد نابودی گویشها در مناطق زیادی از ایران هستیم. پژوهش حاضر مطالعهای در حوزۀ زبانشناسی اجتماعی است که در آن میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی در دو گروه سنی و جنسیتی از گویشوران بومی شامل دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا 50 ساله بررسی شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و پرسشنامهای است که با روش خوداظهاری پر شدهاند. دادههای پرسشنامه ، 50 واژه از کلمات موجود در گویش کرمانی هستند. در این تحقیق تأثیر مؤلفههایی همچون سن، جنسیت و میزان تحصیلات والدین در میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان گویش کرمانی بررسی شدهاند. پس از تجزیه و تحلیل دادهها مشاهده شد که تفاوت معنیداری در میزان «آشنایی» و «کاربرد» واژگان بین دانشآموزان 18 ساله و افراد 40 تا 50 ساله وجود دارد؛ از سوی دیگر، جنسیت بر میزان «آشنایی» با واژگان در دانشآموزان 18 ساله تأثیر نداشت؛ اما بر «کاربرد» واژگان در بین آنها اثر معنادار داشت. در افراد 40 تا 50 ساله جنسیت بر «آشنایی» و «کاربرد» واژگان اثر نداشت. رابطۀ بین تحصیلات والدین و «آشنایی» با واژگان معنادار بود؛ اما تنها میزان تحصیلات مادران بر «کاربرد» واژگان گویشی توسط جوانان تأثیر معنادار داشت.
گلنار قلعه خانی؛ مجتبی دورودی
چکیده
از جمله واژگانی که در برابر دگرگونیهای زبان ایستادگی بیشتری از خود نشان میدهند و ساختار کهن آنان کمتر دستخوش تغییر میگردد جاینامها و نام مکانها در حوزههای جغرافیایی فرهنگی است. گسترش زبان فارسی معیار بسیاری از ساختارِ واژگانِ کهن را در نمودگاه زدایش و دگرسانی قرار میدهد؛ هر چند که نمیتوان جاینامها را از این روند ...
بیشتر
از جمله واژگانی که در برابر دگرگونیهای زبان ایستادگی بیشتری از خود نشان میدهند و ساختار کهن آنان کمتر دستخوش تغییر میگردد جاینامها و نام مکانها در حوزههای جغرافیایی فرهنگی است. گسترش زبان فارسی معیار بسیاری از ساختارِ واژگانِ کهن را در نمودگاه زدایش و دگرسانی قرار میدهد؛ هر چند که نمیتوان جاینامها را از این روند جدا دانست، ایستادگی این واژگان در خاطرۀ جمعی مردمانِ هر سرزمین ضامن ماندگاری آنهاست؛ نامهایی که از گذشتههای دور با ما سخن میگویند. امروزه به خاطر عدم آشنایی با ساختارِ کهنِِ چنین جاینامهایی، داستانها و روایتهای عامیانهای پیرامون معنای آنها شکل گرفته است که میتوان از آنها با عنوان ریشهشناسی عامیانه نام برد. پژوهش حاضر کوششی است در شناساندن، معرفی و بررسی ریشهشناختی پارهای از جاینامها در شهر شیراز که دارای ساختاری کهن هستند و هنوز در میان گویشورانِ این شهر بهکار برده میشوند؛ نامهایی چون: بالاکفت، برمدلک، پایِکُتا، تاقِ اُسکرو، تُلپَروَست، تلخدِش، دراک، دَرکی، دهکُرِه، دُزَک، فهندژ، قلات، قُمشه، کَتَسبِس، کُشَن، کفترک و گویم. جاینامهایی که با وجود دیرینگی هنوز به همان شکل کهن در میان گویشورانِ شهر شیراز خوانِش میشوند؛ هر چند که از معنای نهفته در آنها آگاهی چندانی وجود ندارد.