زبان و فرهنگ
نگار داوری اردکانی؛ مریم پورنوروز؛ فرشته باقری؛ مرضیه کلانتری
چکیده
بیش از دو دهه است که در آموزش زبان خارجی، فرهنگ به عنوان مهارت پنجم تدریس میشود. تعارف راهبردی ارتباطی است که فارسیآموزان خارجی در اولین مواجهات خود با زبان فارسی با آن روبهرو میشوند و نداشتن دانش و مهارت فهم و به کارگیری آن میتواند منجر به سوء ارتباط شود. مروری بر برخی از رایجترین کتابهای آزفا نیاز به یک زیرساخت زبانی و ...
بیشتر
بیش از دو دهه است که در آموزش زبان خارجی، فرهنگ به عنوان مهارت پنجم تدریس میشود. تعارف راهبردی ارتباطی است که فارسیآموزان خارجی در اولین مواجهات خود با زبان فارسی با آن روبهرو میشوند و نداشتن دانش و مهارت فهم و به کارگیری آن میتواند منجر به سوء ارتباط شود. مروری بر برخی از رایجترین کتابهای آزفا نیاز به یک زیرساخت زبانی و آموزشی برای آموزش تعارف را نشان می دهد. مقاله حاضر تلاشی است در جهت فراهم آوردن این زیرساخت از طریق ترسیم تصویر نسبتا منسجمی از موقعیتها، کارکردها و ساختارهای زبانی تعارفات روزمرۀ فارسیزبانان بومی. در این تتبع پیکره تعارفات فراهم آمده توسط کلانتری ( 1398) در چهارچوب طرح ادب و تعارف کوتلاکی(۱۳۹۷) بررسی شد. در مجموع 9 موقعیت پرکاربرد تعارف شامل آغاز دیدار/ مکالمه، پذیرایی، درخواست و پرسش، سپاسگزاری، همدلی و همدردی، تمجید و تشویق، داد و دهش، حضور و غیاب، آمد و رفت و پایان دیدار تشخیص داده شد. سپس کارکردهای هر موقعیت مشخص و سازوکارهای زبانی بیان تعارفات نیز جستجو شد. این پژوهش گامی مقدماتی به سوی تدوین دستور تعارف برای بهرهگیری در تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان فارسی است و طبعا در تسهیل آموزش و یادگیری تعارف تاثیر گذار است.
زبان و فرهنگ
حامد مولایی کوهبنانی؛ عالیه نخعی پور
چکیده
رنگواژهها در زبانشناسی اجتماعی عاملی برای ارتباط میان زبان و فرهنگ محسوب میشوند. در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریۀ برلین و کای (1969) و نظریۀ مکنیل (1972) به بررسی تاثیرپذیری رنگواژههای کرمانی از منابع و ذخایر طبیعی و همچنین تحلیل رنگواژههای مورد استفاده در قالی کرمان پرداخته خواهد شد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. ...
بیشتر
رنگواژهها در زبانشناسی اجتماعی عاملی برای ارتباط میان زبان و فرهنگ محسوب میشوند. در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریۀ برلین و کای (1969) و نظریۀ مکنیل (1972) به بررسی تاثیرپذیری رنگواژههای کرمانی از منابع و ذخایر طبیعی و همچنین تحلیل رنگواژههای مورد استفاده در قالی کرمان پرداخته خواهد شد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. جامعه زبانی مشتمل بر دو گروه 15 نفره از افراد بالای 55 سال بومی مناطق کرمان و راور است. گروه اول دارای سابقه و مهارت در قالیبافی و گروه دوم فاقد آن بودند. داده-های پژوهش در دو مرحله و از طریق مصاحبه جمعآوری شده است. نتایج بخش اول نشان میدهد که رنگواژههای اصلی گونۀ کرمانی شباهت نسبتا بالایی با همگانیهای برلین و کای (1969) و همچنین رنگواژههای اصلی فارسی علیزاده-صحرایی و راسخمهند (1395) دارند. با اینحال، حضور رنگ-واژۀ پستهای در بین رنگواژههای پربسامد گونۀ کرمانی نشان میدهد که مطابق با فرضیۀ مکنیل (1972) ذخایر طبیعی نیز در انتزاعیسازی رنگواژهای این منطقه موثر هستند. نتایج بخش دوم پژوهش نشان داد که رنگواژههای رایج در قالی کرمان اگرچه در گونۀ گفتاری عامه مردم وارد شدهاند، اما این تاثیرگذاری به حدی نیست که بتوان با قاطعیت از دیدگاه نسبیتگرایی صحبت کرد.
زبان و فرهنگ
علی عبداللهی نژاد؛ علی ایزانلو؛ اعظم استاجی
چکیده
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج ...
بیشتر
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج و دستهبندی نماید. بر این اساس، ابتدا 28 کاربرد مختلف واژۀ گوشت از جمله ماهیچه، چیز باارزش، اخلاق، حجم توپُر، اعصاب، حلال، زخم، و جز این شناسایی شد. سپس، انگیزشهای مجموع این کاربردها در هفت دستۀ مقدار، کیفیت، تعامل، شکل، مکان، مالکیت و ارزش مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دایرۀ انگیزشهای معناساز این مفهوم، محدود به امکانات محیطی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی جامعۀ زبانی است. این یافته در راستای نتایج تحقیقات قبلی قرار میگیرد و به همراه آنها سرنخی است برای یافتن الگوی کلی مفهومسازی نظام زبانی.