مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
بهزاد رهبر؛ ارسام بابائی
چکیده
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ ...
بیشتر
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ دشواژهها در ورزشگاه و نیز تأثیر دو متغیر اجتماعیِ سن و تحصیلات بر ایجاد همگرایی و تولید دشواژهها از سوی تماشاگران است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با ۵۲ تماشاگر در ۴ مسابقه در ورزشگاه آزادی جمعآوری شده است. شرکتکنندگان در پژوهش از سنین مختلف و دارای سطوح متفاوت تحصیلی بودند. نتایج پژوهش نشان داد میان متغیر سن و همگرایی زبانی و نیز تولید دشواژه رابطهای معنادار وجود دارد. از سوی دیگر متغیر تحصیلات با همگرایی زبانی رابطهای معنادار دارد اما با تولید دشواژه رابطهای معنادار را نشان نمیدهد. در نهایت، پژوهش به طبقهبندیِ ۷۶ شعار بیانشده در ورزشگاه براساس ساختار و کارکرد آنها در ۷ گروه مختلف میپردازد. نتایج این پژوهش میتواند به زبانشناسان، جامعهشناسان و مدیران ارشد و پژوهشگران حوزة فرهنگ برای شناسایی هرچه بهتر فرهنگ و زبان در ایران و در شبکههای اجتماعیِ سست یاری رساند.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
فرزانه خدابنده؛ سمیرا شریفی
چکیده
در راستای اهمیت نام و تأثیر آن بر روابط اجتماعی، هدف از پژوهش حاضر بررسی نام رستورانها برای شناسایی گرایش صاحبان آنها به عوامل نامشناختی ـ اجتماعی نظیر هویتهای ملی، بینالمللی و مذهبی در نامگذاری رستورانها در دو منطقه از شهر شیراز با وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی برخوردار و کمتربرخوردار بوده است. نمونۀ مورد مطالعه با استفاده ...
بیشتر
در راستای اهمیت نام و تأثیر آن بر روابط اجتماعی، هدف از پژوهش حاضر بررسی نام رستورانها برای شناسایی گرایش صاحبان آنها به عوامل نامشناختی ـ اجتماعی نظیر هویتهای ملی، بینالمللی و مذهبی در نامگذاری رستورانها در دو منطقه از شهر شیراز با وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی برخوردار و کمتربرخوردار بوده است. نمونۀ مورد مطالعه با استفاده از نظرسنجی از ۶۰ صاحب رستوران در دو منطقه از شهر شیراز جمعآوری شده است. برای جمعآوری داده از پرسشنامة طراحیشده در حسین، نوفال و منصور (2015) استفاده شد. نتایج نشان داد گرایش صاحبان رستورانها در مناطقی از شهر با موقعیت اجتماعی _ اقتصادی بهتر با گرایش صاحبان رستورانها در مناطق کمتربرخوردار شهر متفاوت بوده است. این گروه بیشتر به نامهای خارجی گرایش داشته، معتقد بودند اینگونه نامها به جذب درآمد بیشتر و موفقیت تجاری منجر شده، جذاب، منحصربهفرد و آبرومندند. در مقابل، صاحبان رستورانها در مناطقی از شهر با موقعیت اجتماعی - اقتصادی پایینتر بیشتر به نامهای مذهبی گرایش داشته، این نامها را منحصربهفرد و آبرومند میدانستند. نتایج این پژوهش کاربردهای ارزشمندی در حوزۀ مطالعات نامشناسی اجتماعی برای زبانشناسان، اساتید و دانشجویان به همراه دارد.
مقاله پژوهشی
برخورد زبانها
سهیل دانش زاده؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی ...
بیشتر
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی باور اول با کاربست تحلیل کیفی این نتیجه حاصل شده است که درجهبندی صورتهای زبانی بر حسب میزان صراحت آنها، بدون در نظر گرفتن بافت و دانش دایرةالمعارفیِ مشترک میان اعضای جامعه امکانپذیر نیست. در نقد باور دوم با تحلیل ثانویۀ دادههایی که در پژوهشهای پیشین نقل شدهاند، نشان دادهایم که تصریحِ معنی، منحصر به عملیات تعبیرگریِ مشخصسازی نیست و دگرگونی در دیگر عملیاتهای تعبیرگری نیز منجر به تصریح ترجمهای میشود؛ دگرگونیهایی که متناسب با زبان-فرهنگ مقصد به کار بسته میشوند. بنابراین، این باورها قابل اتکا به نظر نمیرسند، و غلبۀ آنها بر پژوهشهای حوزۀ تصریح مانع از بازشناسیِ دیگر مصداقهای بالقوۀ تصریح و تبیین آنها شده است. نظر به اتکاناپذیری باورها و رویههای پیشگفته، پیشنهاد میشود که پژوهشهای حوزۀ تصریح بدون اتکا به این باورها و با توجه به انگیزههای شناختی-اجتماعی وقوع این تغییر ترجمهای و تنوع فرایندهای مفهومسازی دخیل در آن انجامپذیرند
مقاله پژوهشی
گویششناسی
عزت الله سپه وند
چکیده
در منابع مختلفی با رویکرد غیرردهشناختی، بدون توجه دقیق به اجتماع متراکم و متکثر گویشوران غرب کشور، گونة زبانی دوبیتیهای باباطاهر، غالباً لری، کردی و لکی دانسته شدهاست؛ یعنی خانوادهای از زبانهای ایرانیِ غربی، که خود به دو شاخۀ شمال غربی و جنوب غربی تقسیم شدهاند و دربارة وجوه اشتراک و افتراق آنها اختلافاتی هست. ...
بیشتر
در منابع مختلفی با رویکرد غیرردهشناختی، بدون توجه دقیق به اجتماع متراکم و متکثر گویشوران غرب کشور، گونة زبانی دوبیتیهای باباطاهر، غالباً لری، کردی و لکی دانسته شدهاست؛ یعنی خانوادهای از زبانهای ایرانیِ غربی، که خود به دو شاخۀ شمال غربی و جنوب غربی تقسیم شدهاند و دربارة وجوه اشتراک و افتراق آنها اختلافاتی هست. در این جُستار، پس از نگاهی به پیشینة بحث، زبانهای مورد مناقشه از منظر ردهشناسی تفکیک میشوند و سپس با نگاهی سبکشناسانه به بسامد برخی عناصر یا مؤلفههای زبانی، از قبیل ساختار کنایی، تمایز افعال و... امکانِ تعلق دوبیتیهای باباطاهر به یکی از این گونههای کهن زبانهای ایرانی بررسی میشود. نتایج این بررسیها قرابت بیشتر این اشعار به زبان لکی را نشان میدهد که از زبانهای رایج در میان بخشی از ساکنان استانهای همدان، لرستان و کرمانشاه است.
مقاله پژوهشی
برخورد زبانها
موسی غنچه پور
چکیده
پژوهش پیشرو که از نوع مورد-شاهد است به بررسی فرسایش آوایی در گویشوران بزرگسال دوزبانۀ بلوچی- فارسی بهلحاظ زمان آغاز واکداری (زآو) همخوانهای [p]، [t] و [k] میپردازد. در این راستا، رفتار زبانی 12 آزمودنی در دو گروه شاهد و یک گروه آزمایشی توصیف و تحلیل شد. هرگروه از آزمودنیها متشکل از چهار شرکتکننده (دو مرد و دو زن) بود. محرکهای پژوهش ...
بیشتر
پژوهش پیشرو که از نوع مورد-شاهد است به بررسی فرسایش آوایی در گویشوران بزرگسال دوزبانۀ بلوچی- فارسی بهلحاظ زمان آغاز واکداری (زآو) همخوانهای [p]، [t] و [k] میپردازد. در این راستا، رفتار زبانی 12 آزمودنی در دو گروه شاهد و یک گروه آزمایشی توصیف و تحلیل شد. هرگروه از آزمودنیها متشکل از چهار شرکتکننده (دو مرد و دو زن) بود. محرکهای پژوهش مشتملبر 40 واژۀ اسم دو هجایی پربسامد زبانهای فارسی و بلوچی بودند. برای سنجش زآو محرکها ازطریق نرم افزار پرات، گویشوران اسامی را تکرار کردند. تحلیل دادهها نشان داد که زآو همخوانهای انسدادی بیواک [p]، [t] و [k] در گویشوران زبان فارسی بیشتر از گویشوران بلوچی بود. همچنین، الگوی یکسان میانگین زآو در گروههای متفاوت ارتباط بین زآوِ همخوانهای انسدادی بیواک و جایگاه تولید آنها را تأیید کرد. زبان فارسی فرسایش آوایی زبان بلوچی را در گویشوران دوزبانۀ بلوچی- فارسی که مهارت پیشرفتهای در زبان فارسی داشتند رقم میزد؛ زآوِ همخوانهای بلوچی را بهسوی زآوِ همخوانهای فارسی سوق داده و در آنها همگرایی ایجاد میکرد. افزونبراین، زبان بلوچی نیز با کاهش زآو همخوانهای زبان فارسی و با فرسایش آوایی در آن تداخل ایجاد میکرد.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
آزاده شریفی مقدم؛ فاطمه طهماسبی
چکیده
زبانشناسی اجتماعی - شناختی شاخهای میانرشتهای است که با تلفیق آموزههای دو حوزۀ تشکیلدهندۀ آن سعی در توصیف شناختی تنوعات زبان در جامعه دارد. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی و توصیف شناختی استعارههای مفهومی حوزۀ معنایی مرگ در بافت اجتماعی و کلام عامیانه است. دادهها مجموعهای است شامل ۳۳۲ نمونۀ زبانی (واژه، عبارت و جمله) ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی - شناختی شاخهای میانرشتهای است که با تلفیق آموزههای دو حوزۀ تشکیلدهندۀ آن سعی در توصیف شناختی تنوعات زبان در جامعه دارد. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی و توصیف شناختی استعارههای مفهومی حوزۀ معنایی مرگ در بافت اجتماعی و کلام عامیانه است. دادهها مجموعهای است شامل ۳۳۲ نمونۀ زبانی (واژه، عبارت و جمله) که از میان ضربالمثلها، رقعههای ترحیم و سنگقبرنوشتههای حاوی استعارۀ مفهومی حوزۀ معنایی مرگ انتخاب شده و سپس بهلحاظ شیوۀ مفهومسازی و نیز حوزههای مبدأ بهکاررفته مورد بررسی قرار گرفته است. دادهها نشان میدهند که مفهومسازی مرگ عمدتاً با مفاهیم جانبخشی، جهت، فاصله، هستی، تخریب و اسارت صورت میگیرد. در میان حوزههای مفهومی یادشده، مفاهیم جانبخشی و تخریب نگاهی واحد و بدبینانه به مرگ را نشان میدهند، درحالیکه در سایر حوزههای مبدأ هر دو طیف معنایی (مثبت و منفی) به کار میرود، که بیانگر ماهیت دوگانۀ مرگ در اذهان عامۀ مردم است. در استعارههای جانبخشی هر دو عامل کنشگر و کنشپذیر از مفهوم اولیۀ خود دور شده، با حوزههای مبدأ مختلف مفهومسازی میشوند. به علاوه، رقعههای ترحیم در مقایسه با سنگقبرنوشتهها نگاهی خوشبینانهتر و عرفانیتر به مقولۀ مرگ دارند. یافتههای این پژوهش دوگانگیها و ابعاد مثبت و منفی نگرش حاکم بر مقولۀ مرگ را در بین عامۀ مردم نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
زبان و ارتباطات
مرتضی دستلان؛ مهشید ده بزرگی؛ بهزاد مریدی؛ محسن امامی
چکیده
اخبار جعلی ورزشی که در شبکههای اجتماعی پخش میشوند برای ورزشکاران، باشگاههای ورزشی، ورزش دوستان و ... ناخوشایند هستند، پس تشخیص اخبار جعلی و غیرجعلی امری مهم و کاربردی است. این پژوهش، در چارچوب زبانشناسی رایانهای انجامگرفته است. پیکرهی زبانی این تحقیق بر اساس بارگیری اخبار ورزشی از تارنمای ایسنا و برنامۀ اینستاگرام بوده ...
بیشتر
اخبار جعلی ورزشی که در شبکههای اجتماعی پخش میشوند برای ورزشکاران، باشگاههای ورزشی، ورزش دوستان و ... ناخوشایند هستند، پس تشخیص اخبار جعلی و غیرجعلی امری مهم و کاربردی است. این پژوهش، در چارچوب زبانشناسی رایانهای انجامگرفته است. پیکرهی زبانی این تحقیق بر اساس بارگیری اخبار ورزشی از تارنمای ایسنا و برنامۀ اینستاگرام بوده است؛ بدین صورت که اخبار ورزشی از تارنمای ایسنا در یک محدودۀ زمانی بارگیری شده است و سپس در چند صفحه برنامۀ اینستاگرام، اخبار ورزشی بارگیری شده و از لحاظ جعلی بودن یا غیرجعلی بودن با هم مقایسه شدهاند. برای شناسایی اخبار جعلی از غیرجعلی از روش ان-گرم و روش حافظه طولانی کوتاه-مدت (ال اس تی ام) استفاده شده است. روش پیشنهاد شده در این مقاله روی چهار دیتاست معتبر و موجود پیاده سازی شده و با شش روش پیشین مقایسه شده است. دقت این روش نسبت به دیگر روشها قابل قبول میباشد و نتایج به دست آمده، بیانگر این است که برای شناسایی اخبار جعلی، در میان خبرهای منتشر شده در اینستاگرام، این روش، مناسب میباشد و دقت کافی را دارد.