مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
نسترن کیانپور؛ محمد رضا اروجی؛ بهزاد رهبر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای آماری منویتنی نیز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد سخنرانی هر دو رئیسجمهور خالی از ایدئولوژی نیست و آمریکاستیزی در گفتمان روحانی و ایرانهراسی در گفتمان ترامپ نمایان است. در سخنان هر دو رئیسجمهور برجستگی نکات مثبت خودی و نکات منفی دیگری مشهود است و هر دو درصدد بودند یکدیگر را مقصر اوضاع نابسامان منطقه نشان دهند. روحانی بر وحدت ملی، نقش سپاه پاسداران در یاری رساندن به مردم مظلوم منطقه، و نقش حکومت ایران در ایجاد صلح و آرامش در منطقه تأکید داشت درحالیکه ترامپ به جاهطلبی ایران در توسعۀ انرژی هستهای و نقش مخرب سپاه در برافروختن آتش درگیری و بیثباتی در منطقه اشاره میکند. دستور نقشگرایی بهتنهایی میتواند از پس تحلیل انتقادی گفتمانهای سیاسی برآید. همچنین این مدل زبانی با کمک سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی میتواند سخنان هر دو رئیسجمهور را تحلیل و براساس عناصر موجود در هر یک از فرانقشها از قبیل کاربرد ضمیر، زمان، افعال وجهی، فرایندها و آغازگرهای بهکاررفته در هر دو متن، ایدئولوژی نهفته در پس هر یک را شناسایی و اهدافشان را مشخص کند.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
یایان تانگ؛ لیلا گل پور
چکیده
در این پژوهش سعی شده است با بررسی تفاوتهای فکری که نشأتگرفته از شغل و اقلیم و محیط زیست بوده است و همچنین بررسی مقایسهای تعدادی از ساختارهای صرفی و نحوی زبان فارسی، انگلیسی و چینی به این پرسش پاسخ داده شود که چه رابطهای میان تفکرات اشخاص و روابط فکر و زبان در سه زبان چینی، فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ در این پژوهش از چارچوب ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شده است با بررسی تفاوتهای فکری که نشأتگرفته از شغل و اقلیم و محیط زیست بوده است و همچنین بررسی مقایسهای تعدادی از ساختارهای صرفی و نحوی زبان فارسی، انگلیسی و چینی به این پرسش پاسخ داده شود که چه رابطهای میان تفکرات اشخاص و روابط فکر و زبان در سه زبان چینی، فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ در این پژوهش از چارچوب نظری نسبیت زبانی (ساپیر، ۱۳۷۶: ۳۶) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که چینیزبانان و فارسیزبانان موضوعات را به طور کلی و احساساتی توصیف میکنند و به گروه خیلی اهمیت میدهند؛ بنابراین زبانهای چینی و فارسی به معنای خارج از زبان توجه بیشتری دارند. انگلیسیزبانها به تفکر تحلیلی مسلطترند و موضوعات را جزءبهجزء تحلیل میکنند و از نظر ساختار جمله، به شخص و کامل بودن جمله توجه میکند. با بررسی جملات این سه زبان مشخص شد که افعال زبان انگلیسی و زبان فارسی، بر خلاف زبان چینی دارای زمان است، فاعل غیرجاندار در این زبانها میتواند در جایگاه نهاد قرار گیرد، عبارتهای اسمی از از لحاظ شناختگی (معرفه) و ناشناختگی (نکره) اسم، دارای نشانه است. اما در زبان چینی عبارتهای اسمی دارای نشانه نیستند و فاعل غیرجاندار در جایگاه نهاد قرار نمیگیرد. زبان فارسی از نظر ساختار بیشتر شبیه انگلیسی است و از نظر تفکر و فرهنگ با چینیها شباهت بیشتری دارند.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
زهرا باباسالاری؛ غزل باغبانی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی روابط زبان و تصویر در تبلیغات مجلات فارسیزبان در چارچوب مدل معنای اندیشگانی آنزورس (2006) است. در پژوهش حاضر از شیوة کتابخانهای استفاده شده و پژوهش از نوع کیفی است. همچنین برای این کار از ۱۰۰ آگهی تبلیغاتی موجود در مجلات فارسیزبان بهره گرفته شد که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. جامعة آماری پژوهش تبلیغات موجود ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی روابط زبان و تصویر در تبلیغات مجلات فارسیزبان در چارچوب مدل معنای اندیشگانی آنزورس (2006) است. در پژوهش حاضر از شیوة کتابخانهای استفاده شده و پژوهش از نوع کیفی است. همچنین برای این کار از ۱۰۰ آگهی تبلیغاتی موجود در مجلات فارسیزبان بهره گرفته شد که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. جامعة آماری پژوهش تبلیغات موجود در مجلات خانواده سبز، خانواده، روزهای زندگی، عکس، مزرعه، فیلم، سنبله و ثانیه، چاپ ۱۳۹۸، است. نتایج این بررسی بر اساس روابط زبان ـ تصویر در ساختمان معنی اندیشگانی آنزورس (2006) نشان داد که رابطة بسط کاربرد زیادی دارد و از زیرشاخههای بسط، رابطههای همجریانی و مکملسازی بیشتر از رابطة گسترش در این تبلیغات نمود مییابند. همچنین این پژوهش نشان داد که بهکارگیری روابط زبان ـ تصویر با توجه به مدل معنای اندیشگانی آنزورس بر تبلیغات و با در نظر گرفتن علایق افراد و پیشرفتهای روزافزون جامعه، برای ترغیب مخاطبان بسیار مناسب است و با کمک این مدل میتوان تبلیغات مجلات را تحلیل کرد.
مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
مودت سعیدی؛ زهرا چراغی؛ ملیحه موسوی
چکیده
این پژوهش در چارچوب نظریة ارزیابی مارتین و وایت (2005) به بررسی تطبیقی تأثیر گروه مخاطب دانشگاهی و عام بر گزینش ابزارهای گفتمانی در متون علمی تخصصی و عمومی منتشرشده به زبان فارسی در مجلات پژوهشی و عمومی دربارة تغذیه میپردازد. پیکرة این پژوهش از ۸۰ مقاله شامل ۴۰ مقالة تخصصی و ۴۰ مقالة عمومی تشکیل شده است. نتایج تحلیل براساس نظریة ارزیابی ...
بیشتر
این پژوهش در چارچوب نظریة ارزیابی مارتین و وایت (2005) به بررسی تطبیقی تأثیر گروه مخاطب دانشگاهی و عام بر گزینش ابزارهای گفتمانی در متون علمی تخصصی و عمومی منتشرشده به زبان فارسی در مجلات پژوهشی و عمومی دربارة تغذیه میپردازد. پیکرة این پژوهش از ۸۰ مقاله شامل ۴۰ مقالة تخصصی و ۴۰ مقالة عمومی تشکیل شده است. نتایج تحلیل براساس نظریة ارزیابی مشخص کرد که نویسندگان این دو گروه مقاله برای ارتباط با مخاطبان خود بهترتیب بیشتر از ابزارهای نگرشی، مشارکتی و درجهبندی استفاده میکنند. گفتنی است از میان ابزارهای نگرشی، نویسندگان مقالات تخصصی و عمومی بیشتر از ابزارهای تداعی نگرش استفاده کردند. همچنین، نتایج چندین آزمون خی نشان میدهد تفاوتی معنادار بین مقالات تخصصی و عمومی از نظر فراوانی ابزارهای نگرشی و مشارکتی وجود دارد درحالیکه از نظر فراوانی ابزارهای درجهبندی تفاوتی معنادار میان آنها مشاهده نشد. نتایج این پژوهش میتواند در زمینههای آموزشی و با گنجاندن ابزارهای ارزیابی در مطالب درسی نگارش علمی دانشگاهی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، آموزش این ابزارها در ارتقاء سطح کیفی تعامل بین دانشمندان نویسنده و جامعة مخاطب آنها، خواه مخاطب پژوهشگر و خواه مخاطب عام، مؤثر است.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
محمد باقر میرزایی حصاریان
چکیده
بررسی نامهای موجود در درسنامههای آزفا بر دانش مؤلفان و آموزشکاوان فارسی میافزاید. در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، تعداد نامهای ایرانی و غیرایرانی، نسبت کاربرد نامهای خانم و آقا، طبقة هویتی و میزان کاربرد نامهای پربسامد بهکاررفته در سه درسنامة زبان فارسی، فارسی بیاموزیم و مینا مورد بررسی قرار گرفته است. ...
بیشتر
بررسی نامهای موجود در درسنامههای آزفا بر دانش مؤلفان و آموزشکاوان فارسی میافزاید. در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، تعداد نامهای ایرانی و غیرایرانی، نسبت کاربرد نامهای خانم و آقا، طبقة هویتی و میزان کاربرد نامهای پربسامد بهکاررفته در سه درسنامة زبان فارسی، فارسی بیاموزیم و مینا مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها بیانگر آن است که درسنامهی مینا در مقایسه با دو درسنامة دیگر، بیشترین فراوانی و تناسب جنسیتی نامهای ایرانی و کمترین فراوانی نامهای غیرایرانی را دارد. درسنامة فارسی بیاموزیم و پس از آن درسنامة مینا بیشترین فراوانی هویت ملی ـ مفهومی و مذهبی را در خود دارند. درسنامة فارسی بیاموزیم بیشترین فراوانی نامهای پربسامد صد سال اخیر را نیز به خود اختصاص داده است؛ پس از آن، درسنامة مینا قرار دارد. درسنامة زبان فارسی با فراوانی بسیار کمتر نامها در مقایسه با دو درسنامة دیگر، در رتبة سوم قابل ارزیابی است.
مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
عباسعلی آهنگر؛ امیرعلی خوشخونژاد؛ سهیلا خادمی
چکیده
سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی نیز با تکیه بر مؤلفههایی چون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست، واقعیتهای متن زبانی را بازنمایی میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی گفتمانهای اجتماعی فیلم گاو بر اساس ابزارهای گفتمانی لاکلا و موف (2001) است. بدین منظور، ابتدا متن کامل مکالمههای ...
بیشتر
سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی نیز با تکیه بر مؤلفههایی چون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست، واقعیتهای متن زبانی را بازنمایی میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی گفتمانهای اجتماعی فیلم گاو بر اساس ابزارهای گفتمانی لاکلا و موف (2001) است. بدین منظور، ابتدا متن کامل مکالمههای فیلم گاو بررسی شد. سپس همة دادههای فیلم با استفاده از مؤلفههای گفتمانی مطرحشده در نظریة گفتمان لاکلا و موف (2001) توصیف و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد گفتمان فیلم گاو با تکیه بر دال مرکزی «مرگ گاو» و دالهای شناوری از قبیل «فقر»، «مذهبی بودن»، «بیکاری»، «جامعة بسته»، «دروغگویی»، «وابستگی به گاو»، «اتحاد»، «ناآگاهی» و «مسخشدگی» مفصلبندی شدهاند. به علاوه، گفتمانهای غالب در این فیلم گفتمانهای مذهبی، سنتی و جمعگرا است. در ادامه، با بررسی مؤلفههای برجستهسازی و حاشیهرانی در شخصیتهای بازیگران فیلم گاو، مشخص شد دالهای «دروغگویی»، «مسخشدگی» و «فقر» در این فیلم برجسته شده و دال شناور «مذهبی بودن» به حاشیه کشیده شده است.
مقاله پژوهشی
برخورد زبانها
عبدالحسین حیدری
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات حاصل از تأثیر زبان فارسی بر کاربرد ساختهای سببی ترکیآذربایجانی است. دادهها از تعاملات زبانی گویشوران ترکیآذربایجانی در استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات حاصل از تأثیر زبان فارسی بر کاربرد ساختهای سببی ترکیآذربایجانی است. دادهها از تعاملات زبانی گویشوران ترکیآذربایجانی در استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای سببی طبقهبندی شد. سپس از منظر دو دیدگاه مطرح در پدیدۀ برخورد زبانها (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل گردید. با بررسی دادهها براساس معیارهای تمایز وامگیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی بهصورت وامواژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکیآذربایجانی بهکار برده میشوند؛ درصورتیکه سایر جزءهای غیرفعلی فارسی بهعنوان عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانهها پدیدار میشوند. یافتهها در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (1993 و 2006) است که فرایند تکمیل و تثبیت راهیابی سازهها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وامگیری پیشنهاد کرده است. وجود جملات مرکب با فعلهای سببی بومی در میان دادهها نشان میدهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در ترکیآذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکیآذربایجانی از میان ساختهای سببی زبان خود، الگوی منطبق با ساخت متناظر در زبان فارسی را برگزیدهاند و با وامگیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش دادهاند.روش پژوهش: این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. دادههای اصلی پژوهش از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. ابتدا دادهها براساس پارامترهای صوری مطالعۀ ساختهای سببی طبقهبندی شده و سپس از منظر دو دیدگاه مذکور (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل شده است.یافتهها: با بررسی دادهها براساس معیارهای تمایز وامگیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی (اجازه، مجبور و ...) بهصورت وامواژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکی آذربایجانی بهکار برده میشوند؛ درصورتیکه سایر جزءهای غیرفعلی فارسی بهعنوان عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانهها پدیدار میشوند. بنابراین، جزءهای غیرفعلی فارسی همچون «متقاعد، ترغیب و ...» که بهصورت عناصر رمزگردانیشده در گفتار دوزبانههای ترکی آذربایجانی-فارسی نمایان میشوند، ممکن است با گذشت زمان و با کاربرد روزافزون توسط گویشوران به وامواژه تبدیل شوند.بحث و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (2006، 1993) است که فرایند تکمیل و تثبیت راهیابی سازهها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وامگیری پیشنهاد کرده است. برخلاف نتایج مطالعات پیشین، که ساخت سببی تحلیلی در ترکی آذربایجانی را ساخت قرضی از زبان فارسی تصور میکنند، وجود جملات مرکب با فعلهای سببی بومی در میان دادهها نشان میدهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در زبان ترکی آذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکی آذربایجانی از میان ساختهای سببی زبان خود الگوی منطبق با ساخت مشابه و متناظر در زبان فارسی (ساخت سببی تحلیلی) را برگزیدهاند و با وامگیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش دادهاند. تغییرات حاصل در کاربرد ساختهای سببی ترکی آذربایجانی بهدلیل همگرایی این زبان با زبان فارسی اتفاق افتاده است که از نتایج مستقیم برخورد و تماس زبانها به شمار میرود. زبان فارسی بهسبب جایگاه رسمی، فرهنگی و ادبی بهعنوان زبان زبرین عمل میکند و ویژگیها و مؤلفههای ردهشناختی خود را بر اثر پدیدۀ تماس زبانی و تحت پیوستار رمزگردانی-وامگیری به سایر زبانها و گویشهای کشورمان منتقل میکند.