مقاله پژوهشی
زبان و ارتباطات
سید علی اصغر سلطانی؛ زهرا کرمی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 9-20
چکیده
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که این نکته مطالعة آنها را ارزشمند میسازد. اگرچه ترانههای مردمپسند دارای مضامین مختلفی هستند اما، همواره، «عشق» از مفاهیم کلیدی و تکرارشونده در آنهاست. پژوهش حاضر به بررسی این نکته میپردازد که در هر برهة تاریخی، این مفهوم چگونه در ترانههای بیانشده انعکاس یافته است. همچنین در پی آن است که از دریچة نظریه و روشِ تحلیل گفتمان و با تمرکز بر نظریة گفتمان پساساختگرای لاکلا و موف، چگونگی تعریف مفهوم عشق و بهویژه شگردهای گفتمانی استفادهشده برای تثبیت معنای پیشنهادی ترانه از این مفهوم، و نیز زنجیرههای همارزی و تفاوت شکلگرفته حول آن را بررسی کند. نمونۀ مورد تحلیل 16 ترانة عاشقانة ایرانی را شامل میشود که از میان ترانههای اجراشده توسط خوانندگان مرد و زن، در فاصلة سالهای 1350 تا 1357 ش، به روش نمونهگیری اتفاقی انتخاب شده است. نتایج نشان میدهد که ترانههای بررسیشده از «حضور طبیعت»، «ارجاع به گذشته»، «جاودانهسازی» و توسل به «نظم گفتمانهای حاضر»، بهخصوص «نظم گفتمانهای دینی و سیاسی»، برای تثبیت معنا بهره بردهاند.
مقاله پژوهشی
گویششناسی
عباسعلی آهنگر؛ پاکزاد یوسفیان؛ حسنعلی کدخدا
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 21-35
چکیده
هر زبانی در قالب تعدادی از گونههای زبانی به حیات خویش ادامه میدهد. یکی از زیرحوزههای مطرح در علم جامعهشناسی زبان بررسی پراکنشهای جغرافیایی این تنوعات زبانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی توزیع جغرافیایی برخی از تنوعات واکهای در گویش سیستانی در دو بخش شهرکی-نارویی و میانکنگی منطقة سیستان است. بدین منظور، در 28 روستا، ...
بیشتر
هر زبانی در قالب تعدادی از گونههای زبانی به حیات خویش ادامه میدهد. یکی از زیرحوزههای مطرح در علم جامعهشناسی زبان بررسی پراکنشهای جغرافیایی این تنوعات زبانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی توزیع جغرافیایی برخی از تنوعات واکهای در گویش سیستانی در دو بخش شهرکی-نارویی و میانکنگی منطقة سیستان است. بدین منظور، در 28 روستا، از گویشوران زن و مرد مسن و بیسواد یا کمسواد بالای 50 سال گفتار آزاد تهیه شد. علاوه بر آن، پرسشنامهای حاوی فهرستی از واژهها تهیه شد و معادلهای گویشی آنها استخراج گردید. سرانجام، حوزة دقیق توزیع هر تنوع واکهای با استفاده از نقشههای زبانی و ترسیم خط مرزهای همگویی، از طریق نرمافزار GISمشخص شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فرایندهای افراشتگی، افتادگی، پیشینشدگی، پسینشدگی و سادهسازی واکهای به طور بارزی در این دو بخش دیده میشود. همچنین، میتوان به بقایای قابل توجه برخی از واکههای فارسی میانه و نیز برخی از ویژگیهای آن دوره، همچون فرایند کشش واکهای، اشاره کرد. بعلاوه، علیرغم شباهتهای زبانی، به دلیل وجود پارهای از تفاوتها در گفتار گویشوران مورد مطالعه میتوان در گویش سیستانی این دو بخش لهجههایی را شناسایی کرد. بارزترین آنها لهجة بارانی، با تلفظ محلی /bârni/، در بخش میانکنگی است که کاربرد تنوعات واکهای در میان سخنگویان آن به زبان فارسی معیار نزدیکتر است.
مقاله پژوهشی
برخورد زبانها
جهاندوست سبزعلیپور؛ راحله دلگرم
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 36-47
چکیده
از منظر جامعهشناسی زبان، یکی از پدیدههای زبانی قابل توجه هر جامعهای چگونگی شکلگیری زبانهای مخفی و توصیف ساختار آنهاست. زبان مخفی به زبان یا گویش هر گروه اجتماعی اطلاق میشود که اعضای آن تمایل به پنهان نگه داشتن محتوای کلام خود از گروه دیگر یا به طور کلی، از اکثریت جامعه نشان میدهند. از چند دهة قبل در برخی از روستاهای ...
بیشتر
از منظر جامعهشناسی زبان، یکی از پدیدههای زبانی قابل توجه هر جامعهای چگونگی شکلگیری زبانهای مخفی و توصیف ساختار آنهاست. زبان مخفی به زبان یا گویش هر گروه اجتماعی اطلاق میشود که اعضای آن تمایل به پنهان نگه داشتن محتوای کلام خود از گروه دیگر یا به طور کلی، از اکثریت جامعه نشان میدهند. از چند دهة قبل در برخی از روستاهای شهرستان خلخال، از توابع استان اردبیل، در میان مردانی که برای نجاری به شمال کشور میروند، زبانی معروف به قَرقَهدیلی یا اَرّانجی رایج شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که قرقهدیلی چگونه زبانی است، به چه قصدی ایجاد شده و ویژگیهای ساختاری آن کدام است؟ دادههای این پژوهش به روش میدانی از مردان میانسال دو روستای لِرد و کَرنَق از طریق مصاحبه به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که قرقهدیلی یک زبان مخفی است که برای حفظ اسرار شغلی بهکار میرود و از نظر آواشناسی، ساختواژه و نحو همانند زبان تاتی در همان مناطق است، ولی از نظر واژگانی با آن متفاوت است. غیر از واژههای تاتی که در این زبان معنای مخفی به خود گرفتهاند، واژههایی از ترکی آذربایجانی نیز در آن یافت میشوند. تحلیل دادهها نشان میدهد تعداد زیادی دشواژه (تابو) و الفاظ جنسی در این زبان وجود دارد که علت کثرت آنها تکجنسیتی بودن این کارگران و نیز دوری آنها از خانواده بودهاست.
مقاله پژوهشی
زبان و ارتباطات
پارسا بامشادی؛ زینب محمد ابراهیمی؛ شادی انصاریان
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 48-56
چکیده
متون خبری، بهویژه عناوین خبری، باید دارای زبانی جذاب و ترغیبکننده باشند تا توجه مخاطب را جلب کنند و او را به مطالعه و پیگیری خبر تشویق نمایند. یکی از شیوههای دستیابی به این هدف، استفادۀ مناسب از استعاره و مجاز در زبان رسانه است. این دو فرایند شناختی-مفهومی ریشه در فرایندهای تفکر و مفهومسازی دارند و اجزای نظام شناختی انسان هستند. ...
بیشتر
متون خبری، بهویژه عناوین خبری، باید دارای زبانی جذاب و ترغیبکننده باشند تا توجه مخاطب را جلب کنند و او را به مطالعه و پیگیری خبر تشویق نمایند. یکی از شیوههای دستیابی به این هدف، استفادۀ مناسب از استعاره و مجاز در زبان رسانه است. این دو فرایند شناختی-مفهومی ریشه در فرایندهای تفکر و مفهومسازی دارند و اجزای نظام شناختی انسان هستند. در این پژوهش نقش و اهمیت این دو فرایند شناختی در گفتمان رسانههای اقتصادی فارسیزبان بررسی میگردد و تلاش میشود تا استعارهها و مجازهای بنیادین این حوزه شناسایی و تبیین و ارتباط سلسلهمراتبی احتمالی میان آنها بررسی شود. این پژوهش دارای رویکردی شناختی و پیکرهبنیاد است و دادههای آن از عناوین خبری اقتصادی روزنامۀ دنیای اقتصاد در همۀ شمارههای آذر 1394 و نیز عناوین اخبار اقتصادی دو خبرگزاری «باشگاه خبرنگاران جوان» و درگاه «امروزآنلاین» در آذر 1394 گرفته شده است که بیش از هفتصد عنوان خبری را شامل میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهمترین استعارههای مفهومی یافتشده در حوزۀ گفتمان اقتصادی عبارتاند از: «اقتصاد یک موجود زنده است»، «اقتصاد انسان است»، «اقتصاد مسیر است»، «اقتصاد یک فضا/ ظرف است»، «اقتصاد یک پدیدۀ طبیعی است»، «اقتصاد خودرو است» و «اقتصاد ماده/ شیء است». افزون بر این، برخی استعارههای جهتی نیز نمودی چشمگیر در زبان اقتصاد دارند.
مقاله پژوهشی
برخورد زبانها
بیستون عباسی؛ آرزو نجفیان
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 57-74
چکیده
هورامی زبانی از خانوادۀ گورانی- هورامی- زازا، از زبانهای ایرانی شاخۀ شمال غربی است. بسیاری این خانوادۀ زبانی را جزء زبانهای کردی به شمار میآورند، اما این موضوع محل اختلاف بسیار است و تفاوتهای ساختاری که میان این زبانها وجود دارد به این اختلاف دامن میزند. یکی از وجوه تفاوت این زبان با زبانهای کردی نظام غنی و پیچیدۀ زمان- ...
بیشتر
هورامی زبانی از خانوادۀ گورانی- هورامی- زازا، از زبانهای ایرانی شاخۀ شمال غربی است. بسیاری این خانوادۀ زبانی را جزء زبانهای کردی به شمار میآورند، اما این موضوع محل اختلاف بسیار است و تفاوتهای ساختاری که میان این زبانها وجود دارد به این اختلاف دامن میزند. یکی از وجوه تفاوت این زبان با زبانهای کردی نظام غنی و پیچیدۀ زمان- وجه- نمود است، که هدف پژوهش حاضر معرفی و توصیف آن بوده است. دادههای این پژوهش به صورت پیکرهای از فایلهای صوتی و یادداشتهای آوانویسی شده، از گویشوران هنجار این زبان در شهر پاوه و در طی سالهای 1389-1392 گردآوری شدهاست. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که نظام زمان- وجه- نمود در هورامی (گونۀ پاوه) دارای دو زمان حال و گذشته، پنج نمود تام، ناقص استمراری، ناقص غیراستمراری، کامل و ناکامل و پنج وجه اخباری، اخباری/تأکیدی، التزامی، امری و شرطی/آرزویی است که با هم هفده مقولۀ مختلف میسازند. مشخص شد که در هورامی نمودهای تام و ناقص در کنار نمودهای کامل و ناکامل وجود دارند. از هفده برشی که هورامی در نظام زمان- وجه- نمود زده، چهار مورد در زمان حال و سیزده مورد در زمان گذشته است. علاوه بر این، مشخص شد که هورامی زبانی عمدتاً کنایی است. یازده زمان از دوازده زمانی که در تقسیمبندی زمان گذشته قرار میگیرند دارای ساخت کنایی، و دو زمان گذشته و چهار زمان حال، جمعاً شش زمان، دارای ساخت فاعلی- مفعولی هستند. ساخت کنایی در این زبان خود را با مطابقۀ مفعولی و افزودن واژهبستهای ضمیری خاص به فعل نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
زبان و ارتباطات
مهناز طالبی دستنایی؛ ابوالفضل خوشبخت آرانی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 75-86
چکیده
دشواژهها یا تابوهای زبانی بخشی از زبان مردم هر منطقه را تشکیل میدهند و کاربرد آنها در میان گویشوران هر منطقه تحت تأثیر عوامل جامعهشناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و طبقهبندی انواع دشواژههای زبانی در گویش آران و بیدگل و سنجش تفاوت کاربرد آنها بر حسب متغیرهای اجتماعی سن و جنس در محیط تکجنسیتی و محیط مختلط بوده است. حجم ...
بیشتر
دشواژهها یا تابوهای زبانی بخشی از زبان مردم هر منطقه را تشکیل میدهند و کاربرد آنها در میان گویشوران هر منطقه تحت تأثیر عوامل جامعهشناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و طبقهبندی انواع دشواژههای زبانی در گویش آران و بیدگل و سنجش تفاوت کاربرد آنها بر حسب متغیرهای اجتماعی سن و جنس در محیط تکجنسیتی و محیط مختلط بوده است. حجم نمونة پژوهش 180 نفر (90 مرد و 90 زن) است. جامعة آماری پژوهش، مردم شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان است. جنسیت، سن، وضعیت تأهل و تحصیلات، متغیرهای مستقل این پژوهش هستند که تأثیر هریک از آنها بر میزان کاربرد دشواژهها در هر دو گویش به طور جداگانه محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مردان بیشتر از زنان، و افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل از دشواژهها استفاده میکنند. همچنین، با افزایش سن، میزان استفاده از دشواژهها کاهش مییابد.
مقاله پژوهشی
نیلوفر کشتیاری
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، صفحه 87-99
چکیده
لازمة تعامل اجتماعیمؤثر پردازش ودرک صحیحنوای عاطفی گفتار گوینده است. گفتار عاطفی، که حاوی اطلاعات زیادی دربارة احساسات و مقاصد اجتماعی گوینده است،خود از تفاوتهایی فردی-جامعهشناختی همچون سن و جنس تاثیر میپذیرد که از این میان نقش جنسیت به اندازة کافی مطالعه نشده و هنوز محل بحث است. همچنین معدودمطالعات انجامشده، تنها عملکرد ...
بیشتر
لازمة تعامل اجتماعیمؤثر پردازش ودرک صحیحنوای عاطفی گفتار گوینده است. گفتار عاطفی، که حاوی اطلاعات زیادی دربارة احساسات و مقاصد اجتماعی گوینده است،خود از تفاوتهایی فردی-جامعهشناختی همچون سن و جنس تاثیر میپذیرد که از این میان نقش جنسیت به اندازة کافی مطالعه نشده و هنوز محل بحث است. همچنین معدودمطالعات انجامشده، تنها عملکرد گویشورانزبانهای دارای وزن تکیهای (همچون آلمانیو انگلیسی)را بررسی کردهاند. اما از آنجا کهنوای عاطفی گفتار، خود، متاثر از شاخصههایزبان-ویژه، مانند تقسیم وزنیِ زمان، است و این شاخصه زبانهای دارای وزن تکیهای را از زبانهای دارای وزن هجایی تفکیک میکند نگارنده بر آن شد تا قابلیت کاربرد نتایج این تحقیقات را در زبانهایی که تقسیم زمانی متفاوتی دارد بررسی کند. بنابراین، پژوهش حاضر نقش جنسیت را در تشخیص و درک نوایعاطفی گفتار در زبان فارسی، به عنوان زبانی که وزن هجایی دارد و تقسیموزنی-زمانیِ آنمتفاوت است، مورد مطالعه قرار میدهد. بدین منظور در یک آزمایش رفتاری، از66 گویشور فارسیزبان خواسته شد تا نوایعاطفی مجموعهای از متون صوتی نمایشنامههای معتبر را تشخیصدهند. این متون حاوی مجموعه جملاتی بود که واژگان موجود در آنها به لحاظ محتوایی خنثی بودند و در پنج حالت عاطفی خشم، تنفر، ترس، شادی و غم توسطیک بازیگر خانم و یک بازیگرآقااجرا شده بودند. دادههای این آزمونبا مدل رگرسیون لجستیکبررسی شدندو به طور کلی، نتایج نشان میدهند که: ۱) میزان تشخیص نوای عاطفی گفتار به صورت معناداری با جنسیتشنونده ارتباط دارد؛ بدین معنا که آزمودنیهای مؤنث در مقایسه با آزمودنیهای مذکرتوانمندی بیشتری در تشخیص تمامی مقولههای عاطفی گفتار دارند؛ ۲)تقسیم وزنی زمان (یعنی وزن تکیهای در مقابل وزن هجایی) بر تشخیص نوای عاطفی گفتار تاثیری ندارد.