زبانشناسی اجتماعی
فهیمه فرازمند؛ سید علی اصغر سلطانی؛ محمد جواد حجازی
چکیده
نظام آموزش عالی هر کشور از مهمترین نهادهاست زیرا تربیتکنندۀ نیروهایی است که ادارۀ کشور را به عهده میگیرند، لذا سیاستگذاریهای غلط در این نهاد میتواند آسیب جدی به کشور وارد سازد. یکی از این رویکردهای نادرست به علم که در آموزش عالی ایران در دهههای اخیر وارد شده است نگاه کمّی و اقتصادی به علم و تجاریسازی دانش است. این ...
بیشتر
نظام آموزش عالی هر کشور از مهمترین نهادهاست زیرا تربیتکنندۀ نیروهایی است که ادارۀ کشور را به عهده میگیرند، لذا سیاستگذاریهای غلط در این نهاد میتواند آسیب جدی به کشور وارد سازد. یکی از این رویکردهای نادرست به علم که در آموزش عالی ایران در دهههای اخیر وارد شده است نگاه کمّی و اقتصادی به علم و تجاریسازی دانش است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی استعارۀ علم/دانش در گفتار سه رئیسجمهور، نشان دهد که چگونه نگاه اقتصادی و تجاری به علم، در سخنان آنها بازتاب یافته است. به لحاظ چارچوب نظری و روشی، این پژوهش مبتنی بر نظریه و رویکرد لیکاف و جانسون (1998) و چارتریسبلک (2004) است. نتایج بررسی دادهها نشان میدهد که محمود احمدینژاد در مقایسه با دو رئیسجمهور دیگر، در سخنرانیهای خود، از گفتمان استعاری بیشتر بهره برده است. همچنین حوزههای مفهومی کالا، مکان، سفر، به ترتیب پربسامدترین حوزههای مفهومی بهکاررفته به مثابه حوزۀ مبدأ استعارهها در پیکرۀ مرجع هستند. حوزۀ مبدأ "کالا" با تخصیص 78% از آمار استخراج شده از استعارههای مفهومی، پربسامدترین حوزۀ شناخته شده است. به علاوه، برجسته بودن نگاه کالایی و اقتصادی به علم، در سخنان هر سه رئیس جمهوری نشاندهندۀ ذهنیاتی است که منجر به وضعیت ناهنجار کنونی در دانشگاهها شده است.
زبانشناسی اجتماعی
زهره شهرستانی؛ سید علی اصغر سلطانی؛ سید عبدالمجید طباطبایی لطفی
چکیده
بازنمایی جنسیت درروایتهای زنانه و مردانه و کاربرد استعارههای مفهومی و طرحوارههای مورد استفاده آنها در روایتها تفاوتهایی دارد که نشان از تفاوتهای ذهنی، روحی و شناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایتهای نویسندگان زن و مرد برای تعیین میزان تأثیر جنسیت در بهکارگیری استعارههای مفهومی و طرحوارهها ...
بیشتر
بازنمایی جنسیت درروایتهای زنانه و مردانه و کاربرد استعارههای مفهومی و طرحوارههای مورد استفاده آنها در روایتها تفاوتهایی دارد که نشان از تفاوتهای ذهنی، روحی و شناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایتهای نویسندگان زن و مرد برای تعیین میزان تأثیر جنسیت در بهکارگیری استعارههای مفهومی و طرحوارهها بر مبنای نظریه لیکاف و جانسون (1980) است. روش پژوهش مقاله تحلیل محتوای کیفی است. هشت داستان با مضمون جنگ، چهار روایت زنانه و چهار روایت مردانه مورد بررسی قرار گرفت که درنهایت حدود 3021 استعاره بدست آمد. نتایج بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد در آثار نویسندگان زن، بیشترین تعداد استعارهها هستیشناختی و کمترین استعاره جهتی، و در آثار راویان مرد بیشترین تعداد استعارهها ساختاری و کمترین آنها جهتی بود که این تفاوت در بهکارگیری نوع استعاره در زنان نسبت به مردان حاکی از نوع نگرش آنها و توانایی و یا تمایل بیشتر در بهعینیت درآوردن مفاهیم انتزاعی است. نتایج پژوهش گویای آنست که روش فوق میتواند روش مناسبی برای تحلیل روایت از منظر تحلیل انتقادی استعاره در ادبیات دفاع مقدس باشد، زیرا طرحوارهها از یکسو نشاندهنده ساختهای زبانی و از سوی دیگر نشاندهنده شکلگیری تصاویر ذهنی در نتیجه مفهومسازیاند.
تحلیل گفتمان
مینا مهدیخانی؛ سید علی اصغر سلطانی؛ حسین اسکندری
چکیده
روانشناسی گفتمانی بدن را برساختة گفتمان میداند و گفتمان در این رویکرد کنشمحور است. رشد فزایندة جراحیهای زیبایی و پیامدهای آن بررسی پدیدة زیبایی و شکلگیری مفهوم جدید آن را در سالهای اخیر در کشور به امری جدی تبدیل کرده است. ازاینرو هدف از نگارش مقالة حاضر استخراج سازوکارهای اقناع در گفتمان زنان در ایران با تکیه ...
بیشتر
روانشناسی گفتمانی بدن را برساختة گفتمان میداند و گفتمان در این رویکرد کنشمحور است. رشد فزایندة جراحیهای زیبایی و پیامدهای آن بررسی پدیدة زیبایی و شکلگیری مفهوم جدید آن را در سالهای اخیر در کشور به امری جدی تبدیل کرده است. ازاینرو هدف از نگارش مقالة حاضر استخراج سازوکارهای اقناع در گفتمان زنان در ایران با تکیه بر رویکرد روانشناسی گفتمانی است. روانشناسی گفتمانی رویکردی تحلیلی ـ نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار میدهد و فهم پدیدههای روانشناختی را در بستر اجتماعی ممکن میداند. پژوهش حاضر کیفی و روش تحلیل دادهها سازوکارهای اقناعی روث ووداک، الگوی تالمین (1958-1995) است. دادهها از راه مصاحبه و ضبط لایو بلاگرها در اینستاگرام گردآوری شدند. مصاحبهشوندگان ده نفر با جنسیت زن و ردة سنی بیست الی سی سال، از منطقهای یکدست در تهران هستند. نتایج نشان میدهد بدن زنانه و هویت جسمیتیافته از راه کنشهای ساده و روزمره تولید، درک و دارای اعتبار میشوند و فیزیک انسان در شکلگیری هویت (من ) نقشی اساسی دارد. استفاده از سازوکارهای اقناعی مانند زیبا بودن، درآمدزایی و موفقیت کاری در زیرساخت گفتمان بلاگرها تضمینی برای تحقق کنش تقدیر از بدن عملشده و شکایت از بدن فعلی و پذیرش مسئولیت جراحیها است.
زبان و ارتباطات
تینا چهارسوقی امین؛ سید علی اصغر سلطانی؛ محمدجواد حجازی
چکیده
نطقِ نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی ایران، یکی از امور موثر در اقناعِ نمایندگان به منظور دستیابی به نظرات همسو در موافقت یا مخالفت با موارد مطرح شده در صحن است. یکی از روشهای متقاعد ساختن مخاطبان در یک فرایند گفتمانی، توسل جستن به استدلال است. چنانچه در فرآیندِاستدلالسازی، که یکی از نکات کلیدی در رتوریک است، به منظور دستیابی به بیشینة ...
بیشتر
نطقِ نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی ایران، یکی از امور موثر در اقناعِ نمایندگان به منظور دستیابی به نظرات همسو در موافقت یا مخالفت با موارد مطرح شده در صحن است. یکی از روشهای متقاعد ساختن مخاطبان در یک فرایند گفتمانی، توسل جستن به استدلال است. چنانچه در فرآیندِاستدلالسازی، که یکی از نکات کلیدی در رتوریک است، به منظور دستیابی به بیشینة اقناع، انحرافی در یکی از ارکان استدلال صورت گیرد، آنچه موجب اقناع میشود سفسطه خواهد بود. در این پژوهش به منظور واکاوی ساختهای اقناعی در نطقهای مخالف و موافق در طرح بررسی برنامه و رأی اعتماد به کابینة پیشنهادی دولت دوازدهم، مغلطههایی که جایگزین استدلالهای رسمی شدهاند از نطقهای نمایندگان تقطیع شده، از طریق روش تحلیل رتوریکیِ مغالطات، مواضع اقناعی در بستر گفتمان مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. باتوجه به آنچه از نتایج بررسیها برمیآید، بزرگنمایی، کوچکنمایی، برجستهسازی و حاشیهرانیهایی که در نتیجة کاربرد مغالطات صورت میگیرد، شاید منجر به اقناعِ لحظهای و اولیة مخاطبان شوند؛ اما این اقناع تضمینکنندۀ کارایی و کفایت افرادی که از گذرگاه رأی اعتماد عبور میکنند نخواهد بود.
زبان و ارتباطات
سید علی اصغر سلطانی؛ زهرا کرمی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 9-20
چکیده
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که این نکته مطالعة آنها را ارزشمند میسازد. اگرچه ترانههای مردمپسند دارای مضامین مختلفی هستند اما، همواره، «عشق» از مفاهیم کلیدی و تکرارشونده در آنهاست. پژوهش حاضر به بررسی این نکته میپردازد که در هر برهة تاریخی، این مفهوم چگونه در ترانههای بیانشده انعکاس یافته است. همچنین در پی آن است که از دریچة نظریه و روشِ تحلیل گفتمان و با تمرکز بر نظریة گفتمان پساساختگرای لاکلا و موف، چگونگی تعریف مفهوم عشق و بهویژه شگردهای گفتمانی استفادهشده برای تثبیت معنای پیشنهادی ترانه از این مفهوم، و نیز زنجیرههای همارزی و تفاوت شکلگرفته حول آن را بررسی کند. نمونۀ مورد تحلیل 16 ترانة عاشقانة ایرانی را شامل میشود که از میان ترانههای اجراشده توسط خوانندگان مرد و زن، در فاصلة سالهای 1350 تا 1357 ش، به روش نمونهگیری اتفاقی انتخاب شده است. نتایج نشان میدهد که ترانههای بررسیشده از «حضور طبیعت»، «ارجاع به گذشته»، «جاودانهسازی» و توسل به «نظم گفتمانهای حاضر»، بهخصوص «نظم گفتمانهای دینی و سیاسی»، برای تثبیت معنا بهره بردهاند.