و سایر موضوعات پیشنهادی
حسین رحمانی
چکیده
الگوی یول (1996) پیشانگاریها را به 6 دستۀ وجودی، واقعی، واژگانی، ساختاری، غیرواقعی و خلاف واقع تقسیمبندی میکند. پیشانگاریها ساختهایی زبانی هستند که توجه خواننده/شنونده را به خود جلب نمیکنند و در جریان گفتگو بدون بحث پذیرفته میشوند، به کسب اطلاعات در زمینههای مختلف کمک میکنند و این مهم در نمایشنامه از آن جهت ...
بیشتر
الگوی یول (1996) پیشانگاریها را به 6 دستۀ وجودی، واقعی، واژگانی، ساختاری، غیرواقعی و خلاف واقع تقسیمبندی میکند. پیشانگاریها ساختهایی زبانی هستند که توجه خواننده/شنونده را به خود جلب نمیکنند و در جریان گفتگو بدون بحث پذیرفته میشوند، به کسب اطلاعات در زمینههای مختلف کمک میکنند و این مهم در نمایشنامه از آن جهت که به شخصیتپردازی و پیشبرد طرح نمایشنامه کمک میکند، حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر نگارنده با بررسی پیشانگاریهای موجود در نمایشنامۀ ارثیۀ ایرانی، در پی آن است که نشان دهد فرادستی و فرودستی در استفاده از پیشانگاریها مؤثر بوده و اعضای خانوادۀ فرادست از پیشانگاریهای ساختاری برای استنطاق، کسب و یا تکمیل اطلاعات خویش و اعضای خانوادۀ فرودست بیشتر از پیشانگاری واژگانی و در راستای شخصیتپردازی خود و دیگران و پیشبرد طرح نمایشنامه استفاده میکنند. علاوه بر این، بین زنان و مردان در استفاده از پیشانگاری تفاوت وجود دارد و مردان بیشتر از زنان از انواع آن استفاده میکنند؛ این تفاوت در پیشانگاری واقعی بیشتر نمایان است و به این دلیل است که شخصیتهای مرد اطلاعات خود را مستقیم و بدون حاشیهروی ذکر میکنند. این پژوهش با بررسی معناشناختی وکاربردشناختی پیشانگاریها در حوزۀ شخصیتپردازی و پیشبرد طرح داستانِ نمایشنامه، پژوهشی نو و بدیع به شمار میآید.
زبانشناسی اجتماعی
سارا جوکار؛ بهمن زندی؛ حسین رحمانی؛ علی رضا قلی فامیان
چکیده
هدف مقالۀحاضر بررسی میزنوشتههای دبیرستانهای دخترانه از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی است. در این راستا ابتدا پژوهشهای پیشین و همسو، معرفی و سپس مبانی نظری مربوطارائه شدند.برای جمعآوری دادههای این پژوهش از عکسبرداری استفاده شده است که ابتدا دادهها فیشبرداری و سپس با توجه به مضمون طبقهبندی شدند. جامعۀ آماری شامل 705 ...
بیشتر
هدف مقالۀحاضر بررسی میزنوشتههای دبیرستانهای دخترانه از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی است. در این راستا ابتدا پژوهشهای پیشین و همسو، معرفی و سپس مبانی نظری مربوطارائه شدند.برای جمعآوری دادههای این پژوهش از عکسبرداری استفاده شده است که ابتدا دادهها فیشبرداری و سپس با توجه به مضمون طبقهبندی شدند. جامعۀ آماری شامل 705 میزنوشتۀ دو دبیرستان در تهران و کرج بوده است. ابتدا دادهها از لحاظ نظام نوشتاری و سپس از نظرِ مضامین بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع اسنادی بوده است. نتایج بررسی بیانگر این است که خط فارسی بیشترین نوشتهها را به خود اختصاص داده است. همچنین نام خاص، تقلب، دلنوشته، یادگاری، تابو، طنز و شوخی و خداخوانی بیشترین مضامین میز نوشتههارا در بر میگیرند. نتایج آزمون t تک نمونهای تأیید نمود که اکثر میزنوشتهها مضامینی برای بیان احساسات مانند عشق و نفرت است و میزنوشتههای کمتری برای بیان مسائل غیراحساسی است.
زبانشناسی اجتماعی
حسین رحمانی
چکیده
این پژوهش با بررسی مخالفت در میان کارکنان اداری دانشگاه پیام نور در گروه تلگرامیِ «کانون کارکنان نور» بر اساس تقسیمبندی مشهور مونتیگل وترنبول (1998) در بازۀ سه ماهۀ اول سال 1399، درپی تشخیص و توضیح گونههای مخالفت با بیشترین فراوانی و در ارتباط با وجهه است و نیز سعی دارد نشان دهد که کارکنان اداری در ابراز مخالفت همواره نگاهی ...
بیشتر
این پژوهش با بررسی مخالفت در میان کارکنان اداری دانشگاه پیام نور در گروه تلگرامیِ «کانون کارکنان نور» بر اساس تقسیمبندی مشهور مونتیگل وترنبول (1998) در بازۀ سه ماهۀ اول سال 1399، درپی تشخیص و توضیح گونههای مخالفت با بیشترین فراوانی و در ارتباط با وجهه است و نیز سعی دارد نشان دهد که کارکنان اداری در ابراز مخالفت همواره نگاهی به ملاحظات وجهه دارند. دادههای پژوهش مشتمل بر 156 مورد مخالفت در موضوعات مختلف است. بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد که مخالفت از نوع ادعای متناقض رایجترین نوع مخالفت در میان اعضای این کانال است و این به دلیل ایجاد زمینۀ گفتگوی بیشتر است و کمترین تهدید برای وجهۀ مخاطب را با خود دارد. کارکنان دانشگاه پیام نور در ابراز مخالفت از راهکارهایی استفاده میکنند که وجهۀ مخاطب را کمتر مورد تهدید قراردهد. موضوعات 1) احکام، 2) بحث دربارۀ هیأت علمی، 3) تعدیل نیرو، 4) دورکاری، و 5) موارد متفرقه، به ترتیب بیشترین مخالفت را به خود اختصاص میدهند. پژوهشهایی از این دست در زبان فارسی به طور کلی، و به ویژه در ارتباط رایانهبنیان، انگشتشمارند و این پژوهش تلاشی است تا بر ادبیات پژوهش در زمینۀ مخالفت بیافزاید.
زبان و ارتباطات
حسین رحمانی
چکیده
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در برخورد با بیادبی نیز بررسی کند. هدف انواع بیادبی صدمه زدن به وجهۀ مخاطب است. بر اساس مدل بیادبی بوسفیلد، فردی که مورد بیادبی قرارگرفته میتواند سکوت کند یا واکنشی تدافعی یا تهاجمی از خود نشان دهد. این واکنشها بر اساس جنسیت و قدرت افراد متغیر است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که شخصیتهای فرادست و فرودست، به ترتیب، از بیادبی مستقیم و بیادبی غیرمستقیم استفاده میکنند؛ شخصیتهای فرادست و مردان نسبت به بیادبی واکنش تهاجمی دارند؛ و شخصیتهای فرودست و زنان نسبت به آن واکنش تدافعی نشان میدهند. از نظر استفاده از استراتژی بیادبی، میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.