فاطمه جمشیدی؛ زهرا ابوالحسنی چیمه
چکیده
در این پژوهش، با تکیه بر نظریۀ نشانهشناسی اجتماعی ونلیوون، تعدادی از فیلمهای دو فیلمساز ایرانی را بهعنوان بخشی از پیکرۀ زبانی بررسی کردیم. از رهگذر کاوش نشانهشناختی زبان، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که نشانههای مشترک و متفاوت تفکر جنسیّتگرایی در متون سینمایی ایران کدامند و چگونه این نشانهها توانسته ...
بیشتر
در این پژوهش، با تکیه بر نظریۀ نشانهشناسی اجتماعی ونلیوون، تعدادی از فیلمهای دو فیلمساز ایرانی را بهعنوان بخشی از پیکرۀ زبانی بررسی کردیم. از رهگذر کاوش نشانهشناختی زبان، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که نشانههای مشترک و متفاوت تفکر جنسیّتگرایی در متون سینمایی ایران کدامند و چگونه این نشانهها توانسته است بر محوریّت جنسیّتگرایی و اجتماعی جامعۀ ایران دلالت کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام شده و از نوع پژوهشهای کمّی و کیفی است. نمونهگیری هدفمند بوده و موضوع وجهیّت را در فیلم مورد نظر قرار داده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد از تعداد وجهیّتهای بهکاررفته توسط بازیگران زن و مرد در فیلمهای کارگردان زن ایرانی، عکس نتایج مورد انتظار الگوی ونلیوون حاصل شده است و تفکر غالب، دیدگاه فمینیستی و زنسالارانۀ مدنظر فیلمساز بوده است. تحقیقی مشابه بر فیلمهای کارگردان مرد ایرانی نیز انجام شد و نتایج بهدستآمده نشان داد وجهیّتهای استفاده شده توسط شخصیّتهای زن و مرد داستان کاملاٌ مطابق با الگوی ونلیوون است، و نگاه غالب یا حاکم بین دو جنسیّت مشاهده نشده و شخصیّتهای زن و مرد داستان فیلم از وجهیّتهای مورد انتظار الگوی بهکاررفته، بهطور طبیعی استفاده کردهاند.
زبان و ارتباطات
زینب باوندپور؛ پارسا بامشادی
چکیده
جستار حاضر به واکاوی قلمروهای مبدأ استعاری در گفتمان رسانهای فوتبال میپردازد. برای این منظور، عنوانهای خبری هشت روزنامۀ ورزشی فارسیزبان شامل هدف، خبر ورزشی، ایران ورزشی، ابرار ورزشی، گل، پیروزی، شوت و استقلال در یک بازۀ زمانی سهماهه از اول شهریورماه تا پایان آبانماه 1398 استخراج شده و در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی ...
بیشتر
جستار حاضر به واکاوی قلمروهای مبدأ استعاری در گفتمان رسانهای فوتبال میپردازد. برای این منظور، عنوانهای خبری هشت روزنامۀ ورزشی فارسیزبان شامل هدف، خبر ورزشی، ایران ورزشی، ابرار ورزشی، گل، پیروزی، شوت و استقلال در یک بازۀ زمانی سهماهه از اول شهریورماه تا پایان آبانماه 1398 استخراج شده و در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی (لیکاف، 1993؛ لیکاف و جانسون، 1980، 1999) و نیز برپایۀ دیدگاههای کووچش دربارۀ قلمروهای مبدأ استعاری (کووچش، 2010) مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهمترین قلمروهای مفهومی مبدأ عبارتند از: جنگ، مسیر، متافیزیک، پدیدههای طبیعی، حیوانات، ماشین، بازی و ورزش، ساختمان، سلامت و بیماری، هنر، نور و تاریکی، مدرسه، قدرت و سیاست، آشپزی و خوراک، دریا و فعالیتهای دریایی، گیاهان. در کل، استعارهها در عنوانهای خبری فوتبال دارای سه کارکرد عمدهاند: الف) جلب توجه مخاطب و ترغیب او به مطالعه و پیگیری خبر؛ ب) تسهیل بیان مفاهیم و موضوعات پیچیده و انتزاعی فوتبال به شیوهای هنرمندانه و جذاب؛ ج) کمک به درک این مفاهیم از سوی مخاطب. این کارکردها در نهایت موجب تسهیل و تحکیم ارتباط میان رسانه و مخاطب میشوند که تأییدی است بر دیدگاه کووچش (2014) مبنی بر اینکه استعاره علاوه بر کارکرد شناختی، کارکرد ارتباطی مهمی نیز در گفتمان دارد.
سیاستهای زبانی
کمال خالق پناه؛ علی سنائی
چکیده
در نظم فرهنگی- زبانی ایران مدرن زبان همواره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده است. زبان فارسی بهعنوان یکی از دالهای وحدتبخشِ ایرانیان در نتیجۀ سیاستهای زبانی، واجد جایگاه مهمی شد و این وضعیت، موقعیتهایی را برای زبانهای اقلیت تعیین کرد. در این پژوهش برآن بودهایم تا این نظم فرهنگی-زبانی را به مدد روش تحلیل گفتمان ...
بیشتر
در نظم فرهنگی- زبانی ایران مدرن زبان همواره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده است. زبان فارسی بهعنوان یکی از دالهای وحدتبخشِ ایرانیان در نتیجۀ سیاستهای زبانی، واجد جایگاه مهمی شد و این وضعیت، موقعیتهایی را برای زبانهای اقلیت تعیین کرد. در این پژوهش برآن بودهایم تا این نظم فرهنگی-زبانی را به مدد روش تحلیل گفتمان «لاکلائو» و «موفه» مورد واکاوی قرار داده و جایگاه زبانهای اقلیت را در یک صورتبندیِ گفتمانی مشخص کنیم؛ بنابراین به مدد اسناد، قوانین و اساسنامههای دولتی از زمان تأسیس مجلس شورای ملی (1285 ه.ش) تاکنون، نظم مذکور را مورد تحلیل قرار دادهایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در هر سه دورۀ مورد بررسی (مشروطه، پهلوی، جمهوری اسلامی ایران)، زبان فارسی بهعنوان یکی از دالهای اصلی گفتمان سیاست فرهنگی و زبانهای اقلیت بهعنوان مسئلهای برای برساخت هویت ملی بازنمایی شدهاند. در دولت مشروطه سکوتی مبتنی بر انکار، در دولت پهلوی سکوتی مبتنی بر حذف و پس از انقلاب اسلامی حذفی ادغامی در قوانین و اسناد دولتی زبانهای اقلیت را دربرگرفته است.
کتایون مسیب زاده مقدم؛ طیبه خوشبخت؛ حبیب گوهری؛ شهرام ولیدی
چکیده
فرمولوارههای بیان تقاضا، بخش مهمی از فرمولوارهها هستند که مفاهیم آنها از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی قابل تأویل و تفسیر به الگوهای فرهنگی- اجتماعی خاصی است. علیرغم اهمیت این موضوع، پژوهش خاصی در مورد آنها در گویش گیلکی رشت صورت نگرفته است. هدف این مقاله در گام نخست شناسایی و معرفی نشانگرهای ادب و مهیاکنندهها ...
بیشتر
فرمولوارههای بیان تقاضا، بخش مهمی از فرمولوارهها هستند که مفاهیم آنها از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی قابل تأویل و تفسیر به الگوهای فرهنگی- اجتماعی خاصی است. علیرغم اهمیت این موضوع، پژوهش خاصی در مورد آنها در گویش گیلکی رشت صورت نگرفته است. هدف این مقاله در گام نخست شناسایی و معرفی نشانگرهای ادب و مهیاکنندهها در زنجیرۀ فرمولوارههای بیان مؤدبانۀ تقاضا در گویش گیلکی رشت و در گام دوم با دیدگاهی مبتنی بر زبانشناسی اجتماعی، واکاوی نقش این فرمولوارهها در تعاملات اجتماعی است. دادهها، با استفاده از رویکرد کیفی و روش قومنگاری، از منابع سهگانۀ دادههای گفتار طبیعی، شمّ زبانی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته با گویشوران اخذ شده است. نمونۀ آماری، متشکلاز گویشوران میانسال و مسن بومی از سه روستای توابع شهرستان رشت است که با روش گلولهبرفی انتخاب شدند. استخراج فرمولوارهها بر مبنای مدل بلوم-کالکا و همکاران (1989) و تحلیل جامعهشناختی آنها، بر اساس مدل فرگوسن (1976) صورت گرفته است. یافتههای این پژوهش، به شناسایی طیفی از رایجترین نشانگرها و مهیاکنندهها در ساختار فرمولوارههای بیان مؤدبانۀ تقاضا در گویش گیلکی رشت منجر شد. نتایج تحلیل محتوای فرمولوارهها، بیانگر برخی ارزشهای اجتماعی نظیر نقش جامعهپذیری، نقش ادب در تعاملات اجتماعی، اهمیت رعایت حقوق دیگران، تواضع و روحیۀ مشارکت میباشد که در فرهنگ گویشوران منطقه نهادینه شده است.
زبان و ارتباطات
علی کریمی فیروزجایی؛ فاطمه جمشیدی
چکیده
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در ...
بیشتر
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در بازنمایی مسائل اجتماعی در فیلم سینمایی رگ خواب پرداخته که یکی از شاخههای زبانشناسی اجتماعی است. در پژوهش حاضر، فیلمهای سینمایی ایران بهعنوان جامعۀ آماری و فیلم رگ خواب به شیوه هدفمند بهعنوان نمونه تحقیق تحلیل و بررسی قرار شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که گفتمان فیلم رگ خواب جنسیت را چگونه بازنمایی میکند؟ و زن و مرد داستان فیلم چگونه بازنمایی شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شخصیتِ زن داستان خوشبختیاش را وامدار حضور مردی میداند که شناخت درستی از او ندارد و با باورهای احساسی و شکننده، دنیایی برای خود میسازد که نشئتگرفته از نگاه اشتباهش به زندگی است. شخصیت مرد داستان، با خیانت به زن و سوءاستفاده از شرایط شکنندۀ روحی وی بعد از جدایی، درنهایت عشق را در دل زن میکُشد، اما قسمتی از وجود زنِ قصه است. این زن نمایندۀ بخشی از زنان جامعه است که بدون آگاهی و بیتوجه به محیط پیرامون خود رشد یافتهاند و نصیحت پدر را که در این فیلم نمود جامعه است، در نظر نگرفتهاند؛ درنتیجه، با حقیقت تلخ «فریب» مواجه میشوند و سرانجام، این فروپاشی درونی آنان را از نو میسازد و معنا میکند.
زبان و ارتباطات
معلاه واثق؛ مهدی پورمحمد
چکیده
ادبیات کودک و نوجوان نقشی مهم در اجتماعیشدن مخاطب دارد و بازتاب شرایط جامعه، باورها، سنتها و عقایدی است که بر پایۀ آنها، ذهنیت و تلقی خوانندگان از پدیدههای مختلف شکل میگیرد. یکی از مهمترین جنبههای اجتماعیشدن شکلگیری مفهوم هویت جنسیتی در ذهن کودک است که در دوران نوجوانی به ثبات میرسد. ادبیات داستانی ...
بیشتر
ادبیات کودک و نوجوان نقشی مهم در اجتماعیشدن مخاطب دارد و بازتاب شرایط جامعه، باورها، سنتها و عقایدی است که بر پایۀ آنها، ذهنیت و تلقی خوانندگان از پدیدههای مختلف شکل میگیرد. یکی از مهمترین جنبههای اجتماعیشدن شکلگیری مفهوم هویت جنسیتی در ذهن کودک است که در دوران نوجوانی به ثبات میرسد. ادبیات داستانی اجتماعیترین گونۀ ادبیات است که میتواند بهترین منبع برای دستیابی به تصویری باشد که ادبیات کودک و نوجوان ایران در طول زمان از مفهوم جنسیت ارائه داده است. کودکان ازطریق کتاب با دنیای جدیدی آشنا میشوند و تجربیات جدید و متفاوتی کسب میکنند. تحقیق حاضر به بررسی جایگاه و نقش زن، مرد و کلیشههای جنسیتی در ادبیات کودک میپردازد. درمجموع، 200 کتاب داستان فارسی بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد که در میان کتابهای پرفروش از سال 1385-1395، در بازۀ زمانی دهساله، نمونۀ کتابهایی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آنها را کتاب برتر معرفی کرده است، تبعیض جنسیتی یافت میشود. تعداد شخصیتها و اسمهای مردان تقریباً دوبرابر زنان بود. شخصیتهای اصلی زن متن بیشتر دیده میشدند. در این مقاله، دربارۀ قالب کتابهای عکسدار کودکان که در شکلگیری هویت جنسیتی اهمیتی بالا دارد پژوهش شده است.
برخورد زبانها
منیژه میرمکری؛ غلام حسین کریمی دوستان؛ یادگار کریمی؛ وحید غلامی
چکیده
پژوهش حاضر، مطالعهای تجربی برای اندازهگیری قابلیت فهم متقابل بین گونة مهابادی از آذربایجان غربی و گونة بدرهای از استان ایلام، مطابق معیارهای زبانشناختی و فرازبانشناختی در چارچوب اصل چندزبانهپذیری است. به این منظور، از آزمونهای عملکردی برای سنجش فهم زبانی و برای بررسی عوامل فرازبانشناختی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، مطالعهای تجربی برای اندازهگیری قابلیت فهم متقابل بین گونة مهابادی از آذربایجان غربی و گونة بدرهای از استان ایلام، مطابق معیارهای زبانشناختی و فرازبانشناختی در چارچوب اصل چندزبانهپذیری است. به این منظور، از آزمونهای عملکردی برای سنجش فهم زبانی و برای بررسی عوامل فرازبانشناختی مانند نگرش زبانی و برخورد زبانی از آزمون نظرسنجی استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی هدفمند بود. آزمونها در چهار سطح ترجمة جمله، مثل واژه و بازگویی متن، ضبط شدند و به سمع آزمودنیها رسیدند. آزمودنیها ترجمة مواد شنیداری گونة مقابل را به زبان فارسی در پاسخنامه قید میکردند. یافتهها نشان دادند قابلیت فهم دو گونة موردبررسی متقارن نیست و بهرغم آنکه نگرش گویشوران بدرهای نسبت به گونة مهابادی مثبتتر بود، نمرات گویشوران مهابادی در آزمونهای زبانی بالاتر بود. این نتیجه با مطالعات ماورود (1976) و نیز دلسینگ و آکسون (٢٠٠٥) که مدعی بودند میان نگرش مثبت و قابلیت فهم زبانی همبستگی مثبت وجود دارد، مغایرت داشت. همچنین یافتهها نشان داد از میان یازده خصیصة واژگانی که بهعنوان عوامل مؤثر بر قابلیت فهم، مورد تأکید کورشنر و همکاران (٢٠٠٨) است تفاوت آوایی و ریشهشناسی واژگانی نقشی مهمتر در میزان قابلیت فهم میان گویشوران این دو گونة زبانی دارند.