مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
خدیجه نورانی؛ بهمن زندی
چکیده
این پژوهش با اتکا بر چارچوب نظری بیمن و تأکید بر اهمیت تفسیر مبتنی بر بافت فرهنگی، به تحلیل زبان ارتباطی ایرانیان از منظر سفرنامهنویسان خارجی پرداخته است. روششناسی این مطالعه، کیفی و بر اساس تحلیل محتوای موضوعی سفرنامهها بود. در این راستا، ۳۰ سفرنامه خارجی انتخاب شدند. طبق واحد تحلیل که به زبان گفتگوی ایرانیان اشاره داشتند. دادهها ...
بیشتر
این پژوهش با اتکا بر چارچوب نظری بیمن و تأکید بر اهمیت تفسیر مبتنی بر بافت فرهنگی، به تحلیل زبان ارتباطی ایرانیان از منظر سفرنامهنویسان خارجی پرداخته است. روششناسی این مطالعه، کیفی و بر اساس تحلیل محتوای موضوعی سفرنامهها بود. در این راستا، ۳۰ سفرنامه خارجی انتخاب شدند. طبق واحد تحلیل که به زبان گفتگوی ایرانیان اشاره داشتند. دادهها با استفاده از چکلیست جمعآوری و با روش کدگذاری مضاعف همراه با بازبینی همتا تحلیل شدند تا اعتبار و پایایی نتایج تضمین شود. تحلیل دادهها نشان داد زبان ارتباطی ایرانیان در دو مقوله کلیدی «تقابل اندرونی/بیرونی» و «سلسلهمراتب منزلت» و سه مفهوم «تعارف»، «احترام/مودببودگی» و «زرنگی» قابل بررسی است. برخی سفرنامهنویسان با شناخت عمیق توانستهاند ابعاد فرهنگی و کارکردهای اجتماعی این رفتارها را به درستی بازتاب دهند، اما برخی دیگر به دلیل ناآشنایی با نظامهای معنایی و طرحوارههای فرهنگی برداشتهایی سطحی یا کلیشهای ارائه کردهاند. نتایج پژوهش بر ضرورت رویکرد مبتنی بر بافت فرهنگی در تفسیر روایتهای سفرنامهای تأکید دارد و نشان میدهد بی توجهی به زمینههای فرهنگی و اجتماعی میتواند به برداشتهای ناقص و دور از واقعیت درباره رفتارهای زبانی ایرانیان منجر شود.
مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
پروین صادقی؛ مسعود دهقان؛ سید احمد پارسا
چکیده
ماشین نوشتهها بهعنوان یکی از اشکال رسانههای عامیانه، بستری برای بازنمایی دیدگاهها، ارزشها و نگرشهای اقشار فرودست جامعه، بهویژه رانندگان، فراهم میسازند؛ اقشاری که معمولاً به رسانههای رسمی دسترسی ندارند. این پژوهش با هدف تحلیل انتقادی سازوکارهای مشروعیتسازی و مشروعیتزدایی در ماشیننوشتهها، از چارچوب نظری ...
بیشتر
ماشین نوشتهها بهعنوان یکی از اشکال رسانههای عامیانه، بستری برای بازنمایی دیدگاهها، ارزشها و نگرشهای اقشار فرودست جامعه، بهویژه رانندگان، فراهم میسازند؛ اقشاری که معمولاً به رسانههای رسمی دسترسی ندارند. این پژوهش با هدف تحلیل انتقادی سازوکارهای مشروعیتسازی و مشروعیتزدایی در ماشیننوشتهها، از چارچوب نظری ونلیوون (2008) در تحلیل گفتمان انتقادی بهره گرفته است. ماهیت روششناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و دادهها شامل ۴۸۱۰ ماشین نوشتۀ گردآوریشده از سه منبع مکتوب معتبر اتولنامه (هادیان طبایی زواره، ۱۳۹۰)، ماشین نوشتهها (پارسا، ۱۳۹۰)، و ماشین نوشتهها: شعرهای بلاگردان (حمیدی، ۱۳۸۱) است. دادهها بر اساس راهبردهای ونلیوون مانند اقتدار، ارزیابی اخلاقی، عقلانیسازی و اسطورهسازی کدگذاری و تحلیل شدهاند. نتایج نشان داد که ماشین نوشتهها، ضمن مشروعیتبخشی به گفتمانهایی چون دینداری، وطنپرستی، خانوادهدوستی و قانونگرایی، بهطور همزمان در مشروعیتزدایی از گفتمانهایی چون نابرابری اقتصادی، ناکارآمدی نهادی، تبعیض جنسیتی، مصرفگرایی و فقدان اعتماد عمومی نیز نقش ایفا میکنند. فراوانی بالای راهبردهایی چون ارزیابی اخلاقی و عقلانیسازی نشان داد که این نوشتارها، فراتر از کارکرد زیباییشناسانه، ابزاری مؤثر برای بازتاب و نقد گفتمانهای مسلط در جامعۀ امروز ایران هستند.
مقاله پژوهشی
زبان و فرهنگ
مریم زمانی؛ بهناز پیامنی
چکیده
بررسی نگاره «خان سوم: گفتار اندر نبرد اسفندیار با اژدها» از شاهنامه شاه طهماسبی از منظر نشانهشناسی فرهنگی موضوع مورد بحث در این پژوهش است. بدین منظور پس از معرفی مختصر آراء نظریه پردازان دانش نشانهشناسی، از دیدگاه یوری لوتمان در حوزه تقابل طبیعت و فرهنگ برای تبیین نشانههای تصویری و بازیافت معانی بهره گرفته شده است. تطبیق ...
بیشتر
بررسی نگاره «خان سوم: گفتار اندر نبرد اسفندیار با اژدها» از شاهنامه شاه طهماسبی از منظر نشانهشناسی فرهنگی موضوع مورد بحث در این پژوهش است. بدین منظور پس از معرفی مختصر آراء نظریه پردازان دانش نشانهشناسی، از دیدگاه یوری لوتمان در حوزه تقابل طبیعت و فرهنگ برای تبیین نشانههای تصویری و بازیافت معانی بهره گرفته شده است. تطبیق نشانههای فرهنگی مسلط بر نگاره و متن، همچنین جستجوی وجوه معناشناختی آنها لایههای پنهان این نگاره را آشکار میسازد. این شیوه از بررسی به خواننده کمک میکند تا به ذهنیت نگارگر در بارۀ داستان طرح شده دسترسی بیشتری داشته باشد. این پژوهش از نوع نظری، به روش توصیفی و با شیوۀ تحلیل محتوا انجام شده است و هدف آن شناخت و تفسیر نشانههای تصویری و ارتباط آن با متن شاهنامه است. پس از بررسی نگاره به مقایسۀ عناصر نشانه شناختی آن و ارتباط و میزان اشتراک و افتراق آن با متن و شرایط تولید نگاره پرداخته شده است. یافتهها حاکی از آن است که نگارگر علاوه بر پایبندی به متن شاهنامه در ایجاد نشانههای بصری از نشانههای فرهنگی روزگار خود هم بهره جسته است.
مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
محمدرضا طوسی نصرآبادی؛ عبدالحسین حیدری
چکیده
شعارهای مردمی انقلاب اسلامی ایران، بهعنوان یکی از جلوههای زبانی مقاومت و بازنمایی گفتمان اجتماعی، حاوی مضامین متنوعی از فرهنگ عامه هستند که تحلیل آنها میتواند به درک ژرفتری از سازوکارهای زبانی، ایدئولوژیک و فرهنگی آن دوره بینجامد. هدف این پژوهش، تحلیل زبان عامیانه در شعارها و دیوارنوشتههای انقلاب اسلامی با تکیه بر نظریه ...
بیشتر
شعارهای مردمی انقلاب اسلامی ایران، بهعنوان یکی از جلوههای زبانی مقاومت و بازنمایی گفتمان اجتماعی، حاوی مضامین متنوعی از فرهنگ عامه هستند که تحلیل آنها میتواند به درک ژرفتری از سازوکارهای زبانی، ایدئولوژیک و فرهنگی آن دوره بینجامد. هدف این پژوهش، تحلیل زبان عامیانه در شعارها و دیوارنوشتههای انقلاب اسلامی با تکیه بر نظریه گفتمان قدرت–دانش میشل فوکو و چارچوب سهسطحی تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف است. روش پژوهش، کیفی و کمی از نوع توصیفی–تحلیلی است. پیکره مورد بررسی شامل ۳۰۱ نمونه از شعارها و دیوارنوشتههای دوره انقلاب اسلامی است که بر اساس شش شاخص اصلی فرهنگ عامه (تابو، گفتار محاورهای، اشعار عامیانه، نفرین، باورهای عامه و ضربالمثل) تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهد که زبان عامیانه، نهتنها وسیلهای برای بیان احساسات لحظهای، بلکه ابزاری گفتمانی برای بازتعریف مشروعیت سیاسی و مقاومت فرهنگی بوده است. تحلیلها نشان میدهد که مردم، با تصرف زبان عامیانه، نوعی گفتمان مقاومت از پایین را شکل دادهاند که از طریق آن توانستهاند روایت رسمی قدرت را به چالش بکشند. در این گفتمان، زبان بدن، طنز، کودک و زن نیز وارد عرصه سیاست شده و به تعبیر فوکویی، شکل قدرت از پایین را پدید آوردهاند.
مقاله پژوهشی
تحلیل گفتمان
محمودرضا مرادیان؛ پریسا نجفی؛ حمزه نادری نسب
چکیده
تعدیلگرها عناصر زبانیاند که با کاهش قطعیت و شدت ادعاها، به گوینده کمک میکنند تا ضمن حفظ وجهه خود و مخاطب، مسئولیت گزارهها را مدیریت و مناسبات اجتماعی را تنظیم کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیلگرها در گفتمان دادگاه خانواده انجام شده است. چارچوب نظری مطالعه، مدل بینافردی هایلند (1996, 1998) است که تعدیلگرها را منابع تعاملمحور زبان ...
بیشتر
تعدیلگرها عناصر زبانیاند که با کاهش قطعیت و شدت ادعاها، به گوینده کمک میکنند تا ضمن حفظ وجهه خود و مخاطب، مسئولیت گزارهها را مدیریت و مناسبات اجتماعی را تنظیم کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیلگرها در گفتمان دادگاه خانواده انجام شده است. چارچوب نظری مطالعه، مدل بینافردی هایلند (1996, 1998) است که تعدیلگرها را منابع تعاملمحور زبان میداند. دادهها از ۲۳ جلسه دادگاه طلاق در شهرستان دورود گردآوری شده و با روش کمّی و تحلیل کیفی بررسی شدهاند. مشارکان به دو گروه حقوقی (قضات و وکلا) و عادی (همسران) تقسیم شدند و استفاده از تعدیلگرها براساس نوع (واژگانی/نحوی)، نقش جنسیتی و موقعیت تعاملی تحلیل شد. یافتهها نشان داد که کاربرد تعدیلگرها تابع نقش اجتماعی، جنسیت و هدف گفتمان است. برخلاف انتظار، مردان بیشتر از زنان از تعدیلگرها استفاده کردهاند؛ نشاندهنده بهرهگیری راهبردی برای حفظ وجهه و پرهیز از قاطعیت. مشارکان حقوقی به دلیل جایگاه نهادی، کمترین استفاده را داشتهاند. همچنین، تعدیلگرهای واژگانی بسامد بالاتری داشتند که ناشی از فشار روانی، محدودیت زمانی و ضرورت انتقال سریع اطلاعات است. این مطالعه، نقش کنشگرانه تعدیلگرها را در تعاملات حقوقی-عاطفی نشان میدهد.یافتهها میتوانند در تحلیل گفتمان حقوقی، زبانشناسی نهادی، و آموزش ارتباطات مؤثر در حوزه حقوق مورد استفاده قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
زبانشناسی اجتماعی
مریم حاجی محمد جعفر؛ حامد عبدی
چکیده
این مطالعه، راهبردهای نامگذاری شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از دریچهی نامشناسی اجتماعی - شناختی بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه این نامها، هویت فرهنگی، ارزشهای ایدئولوژیک و چارچوبهای اجتماعی شناختی را منعکس میکنند. این تحقیق با استفاده از رویکردی نامشناختی اجتماعی، 20 نام هواپیمایی را تجزیه و تحلیل کرده و آنها ...
بیشتر
این مطالعه، راهبردهای نامگذاری شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از دریچهی نامشناسی اجتماعی - شناختی بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه این نامها، هویت فرهنگی، ارزشهای ایدئولوژیک و چارچوبهای اجتماعی شناختی را منعکس میکنند. این تحقیق با استفاده از رویکردی نامشناختی اجتماعی، 20 نام هواپیمایی را تجزیه و تحلیل کرده و آنها را به گروههای ملی-تاریخی، مذهبی-ایدئولوژیکی، جغرافیایی-منطقهای و فراملی-ترکیبی دستهبندی کرد. یافتهها، یک ترجیح سلسله مراتبی را نشان داد که نامهای جغرافیایی (35٪) غالب هستند و بر غرور منطقهای و جذابیت گردشگری تأکید دارند و پس از آن نامهای ملی-تاریخی (25٪) قرار دارند که هویت پیش از اسلام و پس از انقلاب ایران را تقویت میکنند. نامهای فراملی-ترکیبی (40٪) تعادل راهبردی بین میراث محلی و قابلیت فروش جهانی را نشان میدهند، در حالی که نامهای صریحاً مذهبی (5٪) کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند که نشاندهندهی فاصلهگیری عملی صنعت هوانوردی از پیامرسانی ایدئولوژیک آشکار است. این مطالعه با تحقیقات قبلی انجام شده در حوزههای مرتبط با نام شناسی اجتماعی - شناختی همسو است و نشان میدهد که چگونه نامهای خطوط هوایی به عنوان نقاط تلاقی پویای حافظه فرهنگی، برجستگی شناختی و عملگرایی اقتصادی عمل میکنند. نتایج، تنش بین سنت و جهانی شدن را برجسته میکند.
مقاله پژوهشی
زبان و ارتباطات
معصومه حسین زاده شهری؛ زهرا رضایی ترشیزی؛ نرجس منفرد
چکیده
پژوهش حاضر با رویکردی بینارشتهای به بررسی تأثیر اخبار جعلی تولیدشده توسط کاربر در گفتمان رسانه اجتماعی بر اعتماد و رفتار خرید مصرفکننده با توجه به نقش تعدیلگری مسئولیت اجتماعی شرکت پرداخت. به سبب ماهیت بینارشتهای پژوهش از رویکردی ترکیبی (کمّی و کیفی) بهره گرفته شد. در بررسی کیفی، با تلفیق مفاهیم نظری از حوزه تحلیل گفتمان و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با رویکردی بینارشتهای به بررسی تأثیر اخبار جعلی تولیدشده توسط کاربر در گفتمان رسانه اجتماعی بر اعتماد و رفتار خرید مصرفکننده با توجه به نقش تعدیلگری مسئولیت اجتماعی شرکت پرداخت. به سبب ماهیت بینارشتهای پژوهش از رویکردی ترکیبی (کمّی و کیفی) بهره گرفته شد. در بررسی کیفی، با تلفیق مفاهیم نظری از حوزه تحلیل گفتمان و بازاریایی، به واکاوی رویة تولید خبر جعلی توسط کاربر و کنش گفتمانی مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت پرداختیم. سپس، با تکیه بر مدل مفهومی پژوهش، پرسشنامه استانداردی تهیه شد و بر روی جامعة آماری پژوهش آزمون شد. جامعه آماری پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند و فرمول کوکران به دست آمد که مشتملبر 384 نفر از کاربران اینستاگرامی بودند. یافتههای پژوهش کیفی، به بازنمایی مفاهیم نهفته در گفتمان خبر جعلی و مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت منجر شد. نتایج پژوهش کمی نشان داد اخبار جعلی تولیدشده توسط کاربر در گفتمان رسانه اجتماعی بر رفتار خرید مصرفکننده تأثیر مثبتی دارند. همچنین اعتماد مصرفکننده به برند، نقش میانجی دررابطه بین اخبار جعلی تولید شده توسط کاربر در گفتمان رسانه اجتماعی و رفتار خرید مصرفکننده داشت و مسئولیت اجتماعی شرکت، رابطه بین اخبار جعلی تولید شده توسط کاربر در گفتمان رسانه اجتماعی و اعتماد مصرفکننده به برند را تعدیل نمیکند.