دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1401، ، صفحه 1-8
زبان و فرهنگ
زهرا براتی؛ بلقیس روشن؛ شیرین پورابراهیم؛ فاطمه یوسفی راد
چکیده
پژوهش حاضر، با ارائة تحلیلی معنایی، به مطالعة میانفرهنگی استعارههای مجازبنیاد دست و پا در زبانهای فارسی و انگلیسی میپردازد. روش پژوهش از نوع اکتشافی است و دادههای آن شامل 32 عبارت استعاری متعارف حاوی بدنواژههای دست و پا برگرفته از اصطلاحات موجود در فرهنگ رایگان است که معادل فارسی آنها براساس فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی-فارسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با ارائة تحلیلی معنایی، به مطالعة میانفرهنگی استعارههای مجازبنیاد دست و پا در زبانهای فارسی و انگلیسی میپردازد. روش پژوهش از نوع اکتشافی است و دادههای آن شامل 32 عبارت استعاری متعارف حاوی بدنواژههای دست و پا برگرفته از اصطلاحات موجود در فرهنگ رایگان است که معادل فارسی آنها براساس فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی-فارسی یکجلدی (حقشناس و همکاران، 1381) استخراج شده است. هدف پژوهش تبیین خاستگاه زیستی این استعارهها در زبانهای فارسی و انگلیسی براساس طب کلنگر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تعدادی از عبارات استعاری مربوط به دست و پا برمبنای خاستگاه زیستی آنها در طب کلنگر قابل بررسی و برخی نیز در اصل طرحوارهای و نمادین هستند و برحسب رویدادها و عملکردهای بدنی قابلمشاهدة بیرونی شکل گرفتهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که اگرچه با وجود خاستگاه زیستی یکسان، مَجازهای نسبتاً یکسانی را در دو زبان فارسی و انگلیسی شاهد هستیم، اما الگوهای فرهنگی استعارههای متفاوتی را در آنها بهوجود آوردهاند.
یوسف آرام؛ مهرداد مشکین فام
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1397، ، صفحه 9-21
چکیده
گفتماننماها عناصری زبانی هستند که روابط بین واحدهای کلام را برقرار میکنند. بهعبارتی، این عناصر زبانی در گفتمان پیوستگی بهوجود میآورند و اجازۀ انحراف از مسیر را به گفتمان نمیدهند. گفتماننماها نقشهای متفاوتی در زبان ایفا میکنند و، از همین رو، تا به حال طبق الگوهای مختلف و در رویکردها و حوزههای متفاوتی ...
بیشتر
گفتماننماها عناصری زبانی هستند که روابط بین واحدهای کلام را برقرار میکنند. بهعبارتی، این عناصر زبانی در گفتمان پیوستگی بهوجود میآورند و اجازۀ انحراف از مسیر را به گفتمان نمیدهند. گفتماننماها نقشهای متفاوتی در زبان ایفا میکنند و، از همین رو، تا به حال طبق الگوهای مختلف و در رویکردها و حوزههای متفاوتی مطالعه شدهاند. در این پژوهش، براساس الگوی برینتون (1996) که الگویی دو لایهای است، نقشهای متفاوت گفتماننمای «خُب»، که بر اساس این پژوهش بیشترین کاربرد را در زبان فارسی دارد، از منظر نقشگرایی و کاربردشناسی زبان بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش ازنوع پیکرهبنیاد است و دادههای آن از فیلمهای تلویزیونی «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عمو جان هیتلر» (بر روی لوح فشرده) گردآوری شده است. براساس دادههای این پژوهش، بیشتر نقشهای گفتماننمای «خب» در فرانقش بینافردی یافت میشوند و بیشترین نقشی که این گفتماننما ایفا میکند، نقش واکنش است.
زبان و فرهنگ
زهرا عباسی؛ محبوبه باقری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تغییرات در نگرشهای هویت قومی-فرهنگی و تأثیر زبان (فارسی یا عربی) بر دیگر مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی در بین سه نسل از ایرانیان مهاجر در بحرین، با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد ارتباطات متقابل بینفرهنگی در جوامع متکثر (MIRIPS) انجام شد. زبان در حال کاربرد، نگرش نسبت به زبان فارسی دربرابر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تغییرات در نگرشهای هویت قومی-فرهنگی و تأثیر زبان (فارسی یا عربی) بر دیگر مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی در بین سه نسل از ایرانیان مهاجر در بحرین، با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد ارتباطات متقابل بینفرهنگی در جوامع متکثر (MIRIPS) انجام شد. زبان در حال کاربرد، نگرش نسبت به زبان فارسی دربرابر زبان عربی، حفظ سنتهای ایرانی در برابر سنتهای عربی، نگرش نسبت به فعالیتهای اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و دوستان و حس تعلق به فرهنگ ایرانی دربرابر فرهنگ عربی، به عنوان مؤلفههای موردنظر این پژوهش انتخاب شدند. بررسی یافتهها نشان داد از لحاظ نگرش نسبت به این مؤلفهها تفاوت معناداری میان سه نسل وجود دارد و نسل اول مهاجران احساس تعلق خاطر بیشتر و بهتری به گروه هویتی اولیۀ خود، یعنی هویت قومی-فرهنگی ایرانی، نسبت به بقیه گروهها دارند و این وابستگی فرهنگی و حس تعلق در نسلهای دیگر به تدریج کم شده است. این نکته در همۀ مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی قابل مشاهده است. همچنین، براساس یافتهها، نمیتوان فاصلۀ مشخصی میان نسلها قائل شد، بلکه باید هویت قومی-فرهنگی را در میان نسلهای مختلف به صورت پیوستاری تلقی کرد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که زبان بر تمامی مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی تأثیرگذار است و با آنها رابطهای مثبت و معنادار دارد.
زبان و فرهنگ
سهیلا صادقی؛ علی پدرام میرزایی
چکیده
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ آن بپردازد. با توجه به اینکه هدف تحلیل گفتمان انتقادی، رمزگشایی از لایههای زیرین مفهومی اثر است، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زیدری به موازات مولفۀ اظهار با قرینۀ لفظی و فحوایی که وجه غالب و دلیل ادبیتِ اثر است، از مولفۀ حذف استفاده بسیار کرده است؛ این سکوت یا جای خالی در بافت گفتمانی مورد نظر به مدلولی دلالت میکند که پیوسته به تعویق میافتد؛ مدلولی که در نگاه نخست، حکایت از درونگرا بودن نویسنده دارد. اما آنچه به پسزمینه رانده میشود این است که زیدری با وجود اینکه در بخشهایی از کتابش اعتراض و انتقاد شدیدی نسبت به کارگزاران دربار خوارزمشاه و فضای غیر دوستانۀ آن دربار دارد، با چینش ناخودآگاه یا خودآگاه اجزای اثرش و با تکیه برگفتهمداریِ مطابق با اندیشهاش، سعی در ساخت پیکرهای از حوادث روزگار خویش داشته است که شکل کلی آن سرنوشتی محتوم و جبری مطلق است. ساختار کلی اثر به مخاطب القا میکند که در شکلگیری فرجام تلخ این تاریخ، پادشاه مطلوب زیدری «سلطان جلال الدین خوارزمشاه» و مردم مظلوم سرزمینش در برابر جبر سرنوشت چارهای جز انفعال نداشتهاند.
زبانشناسی اجتماعی
بهزاد رهبر؛ ارسام بابائی
چکیده
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ ...
بیشتر
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ دشواژهها در ورزشگاه و نیز تأثیر دو متغیر اجتماعیِ سن و تحصیلات بر ایجاد همگرایی و تولید دشواژهها از سوی تماشاگران است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با ۵۲ تماشاگر در ۴ مسابقه در ورزشگاه آزادی جمعآوری شده است. شرکتکنندگان در پژوهش از سنین مختلف و دارای سطوح متفاوت تحصیلی بودند. نتایج پژوهش نشان داد میان متغیر سن و همگرایی زبانی و نیز تولید دشواژه رابطهای معنادار وجود دارد. از سوی دیگر متغیر تحصیلات با همگرایی زبانی رابطهای معنادار دارد اما با تولید دشواژه رابطهای معنادار را نشان نمیدهد. در نهایت، پژوهش به طبقهبندیِ ۷۶ شعار بیانشده در ورزشگاه براساس ساختار و کارکرد آنها در ۷ گروه مختلف میپردازد. نتایج این پژوهش میتواند به زبانشناسان، جامعهشناسان و مدیران ارشد و پژوهشگران حوزة فرهنگ برای شناسایی هرچه بهتر فرهنگ و زبان در ایران و در شبکههای اجتماعیِ سست یاری رساند.
تحلیل گفتمان
نگار داوری اردکانی؛ احسان حاجیانی؛ فرشته صابر لتباری
چکیده
استفاده از راهبردهای کلامی مناسب در توفیق ارتباطی و بالطبع در رقم زدن مطلوب جهان برای همگان و به ویژه برای سیاستمداران خصوصاً در روزگار بحران مؤثر است. این مقاله با هدف کشف راهبردهای کلامی رهبران سیاسی (روبین و جیگلیوتی، ۲۰۱۶)، کلیشههای جنسیتی-زبانی (لیکاف، ۱۹۷۵ و لویس و لوپیان، ۲۰۲۰) و هویتهای فعال شده (جی، ۲۰۱۸) به تحلیل گفتمان ...
بیشتر
استفاده از راهبردهای کلامی مناسب در توفیق ارتباطی و بالطبع در رقم زدن مطلوب جهان برای همگان و به ویژه برای سیاستمداران خصوصاً در روزگار بحران مؤثر است. این مقاله با هدف کشف راهبردهای کلامی رهبران سیاسی (روبین و جیگلیوتی، ۲۰۱۶)، کلیشههای جنسیتی-زبانی (لیکاف، ۱۹۷۵ و لویس و لوپیان، ۲۰۲۰) و هویتهای فعال شده (جی، ۲۰۱۸) به تحلیل گفتمان نخستوزیران نیوزلند و بریتانیا و صدراعظم آلمان در اعلام قرنطینۀ موج اول همهگیری کرونا در مارس ۲۰۲۰ میپردازد و نشان میدهد که تنها معدودی از کلیشههای جنسیتی یعنی همدلی و وحدتجویی زنان و رقابتجویی مردان صادق هستند. به علاوه، جهتدهیهای آردرن و مرکل عمدتاً تعلیمی و از آن جانسون، در مواردی برتریجویانه است. «ما»ی شامل در سخن آردرن و «ما»ی غیرشامل در سخن جانسون غالب بوده و مرکل از این منظر در میان دو نخستوزیر دیگر قرار دارد. این مطالعه شکلگیری گفتمان رهبری مؤثر و نوی را گمانهزنی میکند که کارآمدی گفتمان سیاسی کلیشهای به اصطلاح «مردانه» را تا حدی زیر سوال میبرد. برنامهریزی راهبردهای کلامی رهبران میتواند بلاغت سیاسی را به پایگاه تأثیرگذارتری برکشد.
تحلیل گفتمان
نسترن کیانپور؛ محمد رضا اروجی؛ بهزاد رهبر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای آماری منویتنی نیز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد سخنرانی هر دو رئیسجمهور خالی از ایدئولوژی نیست و آمریکاستیزی در گفتمان روحانی و ایرانهراسی در گفتمان ترامپ نمایان است. در سخنان هر دو رئیسجمهور برجستگی نکات مثبت خودی و نکات منفی دیگری مشهود است و هر دو درصدد بودند یکدیگر را مقصر اوضاع نابسامان منطقه نشان دهند. روحانی بر وحدت ملی، نقش سپاه پاسداران در یاری رساندن به مردم مظلوم منطقه، و نقش حکومت ایران در ایجاد صلح و آرامش در منطقه تأکید داشت درحالیکه ترامپ به جاهطلبی ایران در توسعۀ انرژی هستهای و نقش مخرب سپاه در برافروختن آتش درگیری و بیثباتی در منطقه اشاره میکند. دستور نقشگرایی بهتنهایی میتواند از پس تحلیل انتقادی گفتمانهای سیاسی برآید. همچنین این مدل زبانی با کمک سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی میتواند سخنان هر دو رئیسجمهور را تحلیل و براساس عناصر موجود در هر یک از فرانقشها از قبیل کاربرد ضمیر، زمان، افعال وجهی، فرایندها و آغازگرهای بهکاررفته در هر دو متن، ایدئولوژی نهفته در پس هر یک را شناسایی و اهدافشان را مشخص کند.
و سایر موضوعات پیشنهادی
حسین رحمانی
چکیده
الگوی یول (1996) پیشانگاریها را به 6 دستۀ وجودی، واقعی، واژگانی، ساختاری، غیرواقعی و خلاف واقع تقسیمبندی میکند. پیشانگاریها ساختهایی زبانی هستند که توجه خواننده/شنونده را به خود جلب نمیکنند و در جریان گفتگو بدون بحث پذیرفته میشوند، به کسب اطلاعات در زمینههای مختلف کمک میکنند و این مهم در نمایشنامه از آن جهت ...
بیشتر
الگوی یول (1996) پیشانگاریها را به 6 دستۀ وجودی، واقعی، واژگانی، ساختاری، غیرواقعی و خلاف واقع تقسیمبندی میکند. پیشانگاریها ساختهایی زبانی هستند که توجه خواننده/شنونده را به خود جلب نمیکنند و در جریان گفتگو بدون بحث پذیرفته میشوند، به کسب اطلاعات در زمینههای مختلف کمک میکنند و این مهم در نمایشنامه از آن جهت که به شخصیتپردازی و پیشبرد طرح نمایشنامه کمک میکند، حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر نگارنده با بررسی پیشانگاریهای موجود در نمایشنامۀ ارثیۀ ایرانی، در پی آن است که نشان دهد فرادستی و فرودستی در استفاده از پیشانگاریها مؤثر بوده و اعضای خانوادۀ فرادست از پیشانگاریهای ساختاری برای استنطاق، کسب و یا تکمیل اطلاعات خویش و اعضای خانوادۀ فرودست بیشتر از پیشانگاری واژگانی و در راستای شخصیتپردازی خود و دیگران و پیشبرد طرح نمایشنامه استفاده میکنند. علاوه بر این، بین زنان و مردان در استفاده از پیشانگاری تفاوت وجود دارد و مردان بیشتر از زنان از انواع آن استفاده میکنند؛ این تفاوت در پیشانگاری واقعی بیشتر نمایان است و به این دلیل است که شخصیتهای مرد اطلاعات خود را مستقیم و بدون حاشیهروی ذکر میکنند. این پژوهش با بررسی معناشناختی وکاربردشناختی پیشانگاریها در حوزۀ شخصیتپردازی و پیشبرد طرح داستانِ نمایشنامه، پژوهشی نو و بدیع به شمار میآید.
تحلیل گفتمان
فاطمه فروغان گرانسایه؛ امیرسعید مولودی؛ علیرضا خرمایی
چکیده
جنسیتگرایی زبانی از گفتمانهای مطرح در زبانشناسی است. درزبان جنسیتگرا، با استفاده از انتخابهای زبانی، سوگیری و گرایش به یک جنسیت دیده میشود. این مهم در آثار غیرایرانی با ابزارهای پیکرهای بهطور گسترده مطالعه شدهاست اما در زبان فارسی کاری پیکرهبنیاد در این زمینه انجام نگرفته است. در اثر حاضر جنسیتگرایی ...
بیشتر
جنسیتگرایی زبانی از گفتمانهای مطرح در زبانشناسی است. درزبان جنسیتگرا، با استفاده از انتخابهای زبانی، سوگیری و گرایش به یک جنسیت دیده میشود. این مهم در آثار غیرایرانی با ابزارهای پیکرهای بهطور گسترده مطالعه شدهاست اما در زبان فارسی کاری پیکرهبنیاد در این زمینه انجام نگرفته است. در اثر حاضر جنسیتگرایی زبانی در ساختواژۀ زبان فارسی براساس نظریۀ بیکر (۲۰۰۶، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۷) بهصورت پیکرهبنیاد در نسخۀ دو پیکرۀ همشهری بررسی شدهاست. بدین منظور واژگان حاوی تکواژ مرد و زن بهعنوان نمایندگان جنسیت مذکر و مؤنث با ابزارهای پیکرهای فراوانی و واژهنمایی در نرمافزار اَنتکانک بررسی شدهاند. دادهها پس از ویرایش، ارزشگذاری معنایی شده و با آزمونهای آماری موردمطالعه قرار گرفتهاند. درنهایت اطلاعات حاصل از پیکره شواهدی از وجود جنسیتگرایی در بخش ساختواژۀ زبان فارسی نوشتاری معاصر را نشان میدهد؛ به نظر میرسد در زبان فارسی تمایل به ساخت واژه از تکواژ مرد نسبت به تکواژ زن بیشتر است و در هنگام ساخت واژگان، خصیصههای مثبت با تکواژ مرد و خصیصههای منفی با تکواژ زن بازنمایی میشود. این اثر با مشخص نمودن تظاهر هر جنسیت در زبان فارسی بهنوبۀخود میتواند گوشهای از دیدگاه جامعۀ ایرانی را به هر جنسیت نمایان سازد و از این آسیب اجتماعی جلوگیری نماید.
تحلیل گفتمان
ملاحت شعبانی مینااباد؛ شبنم علی محمدی
چکیده
نیمکتنوشتهها و دیوارنوشتهها یکی از انواع کژرفتاری و تخریب اجتماعی است که عمدهترین مظاهر آن در مدارس، دانشگاهها و مؤسسههای عمومی قابل رؤیت است. این مطالعه بر اساس نظریۀ دورکیم (1995) در بُعد کژرفتاری به بررسی تحلیل محتوای نیمکتنوشتهها و دیوارنوشتههای مدارس متوسطۀ دورۀ دوم و دانشگاههای ...
بیشتر
نیمکتنوشتهها و دیوارنوشتهها یکی از انواع کژرفتاری و تخریب اجتماعی است که عمدهترین مظاهر آن در مدارس، دانشگاهها و مؤسسههای عمومی قابل رؤیت است. این مطالعه بر اساس نظریۀ دورکیم (1995) در بُعد کژرفتاری به بررسی تحلیل محتوای نیمکتنوشتهها و دیوارنوشتههای مدارس متوسطۀ دورۀ دوم و دانشگاههای شهر اردبیل پرداخته است. مطالب جمعآوریشده در قالب مفاهیمی چون عشق، زندگی، اسامی افراد، زمان، تصاویر و مطالب درسی بررسی شده است. پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی-همبستگی است. نتایج تجزیهوتحلیل آماری مبین این موضوع است که تفاوت معناداری در محتوای نیمکتنویسی و دیوارنویسی مدارس متوسطه و دانشگاههای شهر اردبیل از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی وجود دارد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که بین جنسیت، سن، تحصیلات و محتوای دیوارنوشتههای مدارس متوسطه رابطۀ معناداری وجود دارد، درحالیکه تفاوت معناداری در انواع مضامین عشقی و انواع مضامین زندگی در دیوارنوشتهها و نیمکتنوشتههای مدارس و دانشگاهها به چشم نمیخورد.
زبان و ارتباطات
علی کریمی فیروزجایی؛ فاطمه جمشیدی
چکیده
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در ...
بیشتر
رسانههای جمعی زمینهای برای بیان مسائل اجتماعی و زندگی مردم در سطح ملی و بینالمللی فراهم میکنند. سینما ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار در جذب مخاطب است و برای بیان مسائل اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و به روش توصیفیتحلیلی به بحث و بررسی تأثیر متغیر جنسیت در بازنمایی مسائل اجتماعی در فیلم سینمایی رگ خواب پرداخته که یکی از شاخههای زبانشناسی اجتماعی است. در پژوهش حاضر، فیلمهای سینمایی ایران بهعنوان جامعۀ آماری و فیلم رگ خواب به شیوه هدفمند بهعنوان نمونه تحقیق تحلیل و بررسی قرار شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که گفتمان فیلم رگ خواب جنسیت را چگونه بازنمایی میکند؟ و زن و مرد داستان فیلم چگونه بازنمایی شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شخصیتِ زن داستان خوشبختیاش را وامدار حضور مردی میداند که شناخت درستی از او ندارد و با باورهای احساسی و شکننده، دنیایی برای خود میسازد که نشئتگرفته از نگاه اشتباهش به زندگی است. شخصیت مرد داستان، با خیانت به زن و سوءاستفاده از شرایط شکنندۀ روحی وی بعد از جدایی، درنهایت عشق را در دل زن میکُشد، اما قسمتی از وجود زنِ قصه است. این زن نمایندۀ بخشی از زنان جامعه است که بدون آگاهی و بیتوجه به محیط پیرامون خود رشد یافتهاند و نصیحت پدر را که در این فیلم نمود جامعه است، در نظر نگرفتهاند؛ درنتیجه، با حقیقت تلخ «فریب» مواجه میشوند و سرانجام، این فروپاشی درونی آنان را از نو میسازد و معنا میکند.
سهیلا فرهنگی؛ اشرف السادات رشت بهشت
چکیده
همان گونه که در اجتماعات انسانی نام گذاری اهمیت دارد، در داستاننویسی نیز خلق نامهای مناسب از وظایف مهم نویسندگان محسوب میشود. نویسندگان میتوانند با توجّه به فضا و درونمایۀ داستان، انواع نامها را به صورت عام، خاص، ترکیب وصفی و مانند آن برای شخصیتها در نظر بگیرند؛ یا حتّی برای آنان نامی نیاورند. نامگذاری در داستان مانند ...
بیشتر
همان گونه که در اجتماعات انسانی نام گذاری اهمیت دارد، در داستاننویسی نیز خلق نامهای مناسب از وظایف مهم نویسندگان محسوب میشود. نویسندگان میتوانند با توجّه به فضا و درونمایۀ داستان، انواع نامها را به صورت عام، خاص، ترکیب وصفی و مانند آن برای شخصیتها در نظر بگیرند؛ یا حتّی برای آنان نامی نیاورند. نامگذاری در داستان مانند سبک نویسندگی از نویسندهای به نویسندۀ دیگر متفاوت است. آگاهی از این نکته که هدف نویسنده از آوردن هر نام چه بودهاست، میتواند مخاطب را در درک بهتر معانی پنهان و رمزهای نهفته در داستان یاری دهد. این پژوهش با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناختی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به نامشناسی شخصیتها در رمان ملکوت نوشتۀ بهرام صادقی میپردازد. استفاده از نشانهشناسی در این پژوهش به منظور کشف رمز نشانهها (نام شخصیتها) و چگونگی فرایند معنادهی آنهاست. نامها در این داستان از دیدگاه زاویة دید، شخصیتشناسی و از منظر معنایی بررسی و تحلیل شدهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بیشتر نامهای منتخب صادقی در این داستان با شخصیتها تناسب و همخوانی دارند و نامها بر مبنای کنش و رفتار اشخاص انتخاب شدهاند. همچنین استفاده از نامهای نمادین و استعاری در این داستان -که متأثّر از دورۀ خاصّ سیاسی و اجتماعی پس از کودتای 28 مرداد 1332 است- نشان میدهد که مجموعهای از عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به همراه تفکّر خاصّ نویسنده در نامگذاریهای او تأثیرگذار بودهاست.
زبانشناسی اجتماعی
سیده سحر جاوید؛ جلال رحیمیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی غیبت رسانه ای بینافردی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چنین بافتی، زمینه را برای استفادۀ بیشتر از راهبردهای ادب فراهم میکند یا راهبردهای بیادبی. چهارچوبهای نظری ادب و بیادبی مورد استفاده در این مقاله، به ترتیب به براون و لوینسون (1987) و کالپپر (1996) تعلق دارند. دادهها متشکل از 3078 پارهگفتار ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی غیبت رسانه ای بینافردی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چنین بافتی، زمینه را برای استفادۀ بیشتر از راهبردهای ادب فراهم میکند یا راهبردهای بیادبی. چهارچوبهای نظری ادب و بیادبی مورد استفاده در این مقاله، به ترتیب به براون و لوینسون (1987) و کالپپر (1996) تعلق دارند. دادهها متشکل از 3078 پارهگفتار مشتمل بر 50230 واژه هستند که در مورد ده بازیگر مرد و ده بازیگر زن مشهور ایرانی بیان شدهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که درحالی که 2820 پارهگفتار نشاندهندۀ راهبردهای بیادبی هستند، تنها 258 پارهگفتار راهبردهای ادب را در برمیگیرند. همچنین تحلیل آماری حاکی از آن است که از میان راهبردهای بیادبی، بیادبی سلبی با 60 درصد، و از بین راهبردهای ادب، بیادبی ایجابی با 77 درصد بیشترین راهبردهای مورداستفاده هستند.
امیرضا وکیلی فرد؛ محمد باقر میرزایی حصاریان؛ محمد تقی راد
چکیده
بررسی نگرش زبانآموزان در مورد زبان و ادبیات یکی از مسائل مطرح در زبانشناسی اجتماعی و مطالعات آموزشکاوی زبان است. با مطالعۀ نگرش فارسیآموزان، میتوان از رفتار اجتماعی آنان نسبت به یادگیری زبان و نقش متنهای ادبی در یادگیری زبان فارسی و نیز جایگاه آنها در میان زبانآموزان آگاهی یافت. از آنجا که جایگاه متنهای ادبی در ...
بیشتر
بررسی نگرش زبانآموزان در مورد زبان و ادبیات یکی از مسائل مطرح در زبانشناسی اجتماعی و مطالعات آموزشکاوی زبان است. با مطالعۀ نگرش فارسیآموزان، میتوان از رفتار اجتماعی آنان نسبت به یادگیری زبان و نقش متنهای ادبی در یادگیری زبان فارسی و نیز جایگاه آنها در میان زبانآموزان آگاهی یافت. از آنجا که جایگاه متنهای ادبی در آموزش زبان در میان آموزشکاوان زبان فارسی مورد بحث است، چنین بهنظر میرسد که آگاهی از نگرش فارسیآموزان در این زمینه ضروری است. تاکنون نقش متون ادبی در آموزش زبان فارسی از نگاه فارسیآموزان کمتر مطالعه شده است؛ از همین رو، پژوهش حاضر به روش میدانی با بهرهگیری از پرسشنامه انجام گرفته است. پرسشنامهای شامل 45 گویه در مورد دیدگاه فارسیآموزان دربارۀ نقش متون ادبی درآموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در اختیار 166 نفر از فارسیآموزان دورۀ تکمیلی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که در مجموع، نگرش فارسیآموزان نسبت به استفاده از متون ادبی در آموزش زبان فارسی مثبت و معنیدار است و شاخصهای مورد نظر در ترغیب فارسیآموزان نسبت به آموزش زبان فارسی از طریق متون ادبی مؤثّر است. نتایج پژوهش را میتوان در زمینۀ آموزش زبان و برنامهریزیهای درسی برای فارسیآموزان غیرایرانی به کار گرفت
زبان و ارتباطات
سید علی اصغر سلطانی؛ زهرا کرمی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 9-20
چکیده
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی حوزهای میانرشتهای است که میتواند منظری زبانشناختی از حوزة گستردة اجتماع و فرهنگ را به تصویر بکشد. یکی از حوزههای مهم فرهنگ عامه ترانههای مردمپسند است که تا کنون، در ایران، از این چشمانداز مورد مطالعة جدی قرار نگرفته است. اشعار غنایی موجود در این ترانهها انعکاسی از فرهنگ عمومی هر جامعه است که این نکته مطالعة آنها را ارزشمند میسازد. اگرچه ترانههای مردمپسند دارای مضامین مختلفی هستند اما، همواره، «عشق» از مفاهیم کلیدی و تکرارشونده در آنهاست. پژوهش حاضر به بررسی این نکته میپردازد که در هر برهة تاریخی، این مفهوم چگونه در ترانههای بیانشده انعکاس یافته است. همچنین در پی آن است که از دریچة نظریه و روشِ تحلیل گفتمان و با تمرکز بر نظریة گفتمان پساساختگرای لاکلا و موف، چگونگی تعریف مفهوم عشق و بهویژه شگردهای گفتمانی استفادهشده برای تثبیت معنای پیشنهادی ترانه از این مفهوم، و نیز زنجیرههای همارزی و تفاوت شکلگرفته حول آن را بررسی کند. نمونۀ مورد تحلیل 16 ترانة عاشقانة ایرانی را شامل میشود که از میان ترانههای اجراشده توسط خوانندگان مرد و زن، در فاصلة سالهای 1350 تا 1357 ش، به روش نمونهگیری اتفاقی انتخاب شده است. نتایج نشان میدهد که ترانههای بررسیشده از «حضور طبیعت»، «ارجاع به گذشته»، «جاودانهسازی» و توسل به «نظم گفتمانهای حاضر»، بهخصوص «نظم گفتمانهای دینی و سیاسی»، برای تثبیت معنا بهره بردهاند.
زبان و ارتباطات
شادی داوری؛ محسن قاسمی؛ بهناز کوکبی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 9-16
چکیده
هاینه (2013) نقش اصلی گفتماننماها را برقراری ارتباط میان گفتار و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل میان گوینده و شنونده، بیان عقاید گوینده و سازماندهی متن میداند. این عناصر به لحاظ ساخت نحوی مستقل از محیط نحوی جمله هستند. از آنجا که واحدهای مذکور، بهعنوان ابزارهای ویژۀ کاربرد زبان و انتقال مؤثرتر پیام، در ارتباطات اجتماعی نقش برجستهای ...
بیشتر
هاینه (2013) نقش اصلی گفتماننماها را برقراری ارتباط میان گفتار و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل میان گوینده و شنونده، بیان عقاید گوینده و سازماندهی متن میداند. این عناصر به لحاظ ساخت نحوی مستقل از محیط نحوی جمله هستند. از آنجا که واحدهای مذکور، بهعنوان ابزارهای ویژۀ کاربرد زبان و انتقال مؤثرتر پیام، در ارتباطات اجتماعی نقش برجستهای بر عهده دارند، بخشی از مطالعات زبانشناسی اجتماعی را تشکیل میدهند. در این مختصر به بررسی دستهای از گفتماننماها در فارسی میپردازیم که نقش و تا حدود زیادی ساخت نحوی ثابت و مشخصی دارند (مانند «حقیقت این است که ...»). این عبارات را بهخاطر نقش آنها در آمادهسازی روند گفتگو و شخص مخاطب برای افشای حقایق، گفتماننماهای «افشا» نامیدهایم. دادههای پژوهش از میان متون مکتوب فارسی امروز و نیز گفتار فارسیزبانان گردآوری شدهاست. مبنای نظری پژوهش دو انگارۀ دستورشناختی و دستوریشدگی اِیجمر (2007) است. تحلیل دادهها نشان میدهد که گفتماننماهای افشا در زبان فارسی تصویری دستوریشده از بند پایه را به نمایش میگذارند چراکه دیگر حامل مفهوم اصلی جمله نیستند. تصویر حاصل لزوم بازنگری در مفاهیم نحوی بند پایه و بند پیرو را از رهگذر حضور عناصر گفتمانی در جمله تقویت میکند.
تحلیل گفتمان
شهین شیخ سنگ تجن
چکیده
نقشنماهای کلامی شامل دستهای از واژهها یا عناصر زبانی هستند که سبب برقراری ارتباط میانزنجیرههای گفتار میشوند، بیآنکه نقشی در مفهوم معناشناختی آنهاداشته باشند. فریزر (2009) نقشنماها را به سه دستۀبسطی، استنباطی و تقابلی طبقهبندی کرده است.فریزر در میان انواع نقشنماها، and (و)، but (اما) و so (بنابراین) را، که در زبان انگلیسی ...
بیشتر
نقشنماهای کلامی شامل دستهای از واژهها یا عناصر زبانی هستند که سبب برقراری ارتباط میانزنجیرههای گفتار میشوند، بیآنکه نقشی در مفهوم معناشناختی آنهاداشته باشند. فریزر (2009) نقشنماها را به سه دستۀبسطی، استنباطی و تقابلی طبقهبندی کرده است.فریزر در میان انواع نقشنماها، and (و)، but (اما) و so (بنابراین) را، که در زبان انگلیسی از فراوانی بیشتری برخوردارند، به عنوان نقشنماهای اولیه در نظر گرفته است. در این پژوهش به بررسی انواع نقشنماهای مطرحشده از سوی فریزر، به ویژه نقشنماهای اولیه و فراوانی آنها، در زبان فارسی محاورهای پرداختهایم. دادههای پژوهش از دادگان مکالمۀ تلفنی فارسی بزرگ بهدست آمده است. 30 مکالمه به مدت 10 ساعت و 36 دقیقه با موضوعات مختلف انتخاب شدهاند و بر اساس دیدگاه فریزر (2009)، انواع نقشنماها در آنها بررسی و طبقهبندی شدهاند. نتایج نشان داده است که نقشنماهای و، ولی و بعد از فراوانی بیشتری برخوردارند و میتوان آنها را نقشنماهای اولیه در فارسی محاورهای در نظر گرفت. همچنین، اصطلاحات دیگری در زبان فارسیمحاورهایکاربرد دارند که از ترکیب دو نقشنما به دست آمدهاند، مانند ولی خب. گرچه این اصطلاحات در انگارۀ فریزر مطرح نشدهاند، اما در فارسی کاربرد نسبتاً گستردهایدارند که میتوان آنها را نقشنماهای مرکب نامید.
تحلیل گفتمان
سعید خزایی؛ فرزانه خدابنده؛ سبحان نعمتی
چکیده
مطالعۀ شیوههایی که مردمان برای تعامل بهکار میبرند یا بهواسطۀ آن یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند، همواره توجه پژوهشگران زبانشناسی اجتماعی را به خود معطوف نموده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی خطابواژههای بهکار رفته در برنامههای گفتگومحور اجتماعی و سیاسی است که در دو شبکۀ انگلیسی زبان صدای آمریکا و پرستیوی ...
بیشتر
مطالعۀ شیوههایی که مردمان برای تعامل بهکار میبرند یا بهواسطۀ آن یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند، همواره توجه پژوهشگران زبانشناسی اجتماعی را به خود معطوف نموده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی خطابواژههای بهکار رفته در برنامههای گفتگومحور اجتماعی و سیاسی است که در دو شبکۀ انگلیسی زبان صدای آمریکا و پرستیوی پخش میگردد. بهاین منظور، پیکرهای محقق-ساخته دربرگیرندۀ خطابواژههای ایرانی و آمریکایی مستخرج از محتوای الکترونیک برنامههای گفتگومحور از این دو شبکه شکل داده شد. بر اساس الگوهای طبقهبندی مانجولاکشی (2004)، برای شناسایی خطابواژههای موجود در پیکره، طبقهبندی جدیدی ارائه شد. بررسی توصیفی پیکرۀ شکلگرفته نشان داد که که خطابواژههای فارسی بهنسبت رسمی هستند و از غنای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بیشتری برخوردار هستند؛ درحالیکه در برنامههای گفتگومحور سیاسی و اجتماعی آمریکایی، بیشتر از اسمهای خاص برای خطاب قرار دادن افراد استفاده میشود. یافتهها از تمایل آمریکاییها به غیررسمی بودن در رسانه حکایت داشت. با لحاظ کردن تفاوتهای فرهنگی موجود در بافتهای اجتماعی مختلف، نتایج این پژوهش میتواند رهاوردهایی برای دستاندرکاران تولید محتوای یاددهی-یادگیری به همراه داشته باشد.
زبانشناسی اجتماعی
بهمن زندی؛ سید محمود متشرعی؛ فاطمه یوسفی راد
چکیده
زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از دانشی کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرده است. البته نمیتوان نقش نامها را در شکلدهی به ساختشناختی افراد نیز نادیده گرفت، لذا از آنجا که «نام» یک عنصر زبانی چندبعدی است، زبانشناسان شناختی نیز به این موضوع علاقه نشان میدهند. البته ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از دانشی کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرده است. البته نمیتوان نقش نامها را در شکلدهی به ساختشناختی افراد نیز نادیده گرفت، لذا از آنجا که «نام» یک عنصر زبانی چندبعدی است، زبانشناسان شناختی نیز به این موضوع علاقه نشان میدهند. البته نامشناسی اجتماعی مانند مطالعات سنّتی و فلسفی بیشتر به مطالعة اسامی خاص پرداخته است، اما زبانشناسان شناختی، به ویژه گیررتس و همکارانش، به نامهای عام توجه بیشتری نشان دادهاند. لباو (1972) زبانشناسی اجتماعی شهری را «علم تحقیقات میدانی» نام نهاده است. این توصیف را میتوان در مورد مطالعات نامشناسی نیز با اطمینان بالا مورد استفاده قرار داد- به ویژه در رویکردی که نامشناسی را از چشمانداز شناختی - اجتماعی و با تأکید بر کاربرد و بافت مورد مطالعه قرار میدهد. هدف این مقاله تدوین نقشة مطالعاتی نامشناسی شناختی با استفاده از روش پژوهش اسنادی است. نویسندگان پس از مروری گذرا بر پیشینة مطالعات نامشناسی از منظر فلسفی و درزمانی، به مطالعات معاصر نامشناسی از منظر زبانشناسی شناختی- اجتماعی میپردازند. نتیجة سیر مطالعات، بیانگر بزرگتر شدن حوزة پژوهشهای نامشناسی بوده و نشان میدهد که توجه به سازوکارهای تولید واژگانی کمتر و در عوض، توجه به ساختارهای واژگانی و رویکردهای کمّی مختلف، که تفاوت در میزان برجستگی فرایندهای نامشناختی را مطالعه میکنند، بیشتر شده است.
زبانشناسی اجتماعی
محمد دبیرمقدم؛ فاطمه یوسفیراد؛ ویدا شقاقی؛ سید محمود متشرعی
چکیده
در این مقاله پس از معرفی مبانی اصلی رویکردزبانشناسی شناختی اجتماعی از طریق منابع دست اول آن، نشان داده میشود. این نگاه نوین، که محصول همگرایی در مطالعات زبانشناسی شناختی و زبانشناسی اجتماعی است، میتواند چشم اندازی جدید و راهگشا در مطالعةزبان باشد. زبانشناسی شناختی اجتماعی از درون مطالعاتزبانشناسان شناختی سر ...
بیشتر
در این مقاله پس از معرفی مبانی اصلی رویکردزبانشناسی شناختی اجتماعی از طریق منابع دست اول آن، نشان داده میشود. این نگاه نوین، که محصول همگرایی در مطالعات زبانشناسی شناختی و زبانشناسی اجتماعی است، میتواند چشم اندازی جدید و راهگشا در مطالعةزبان باشد. زبانشناسی شناختی اجتماعی از درون مطالعاتزبانشناسان شناختی سر برآورد و در پی تلفیق با دستاوردهای زبانشناسی اجتماعی غنیتر شد. دو ویژگی مهم این رویکرد، یکی ماهیت کاربرد- محور آن و دیگری توجه به تنوعات اجتماعی زبان است که، در کنار هم، قلب تپنده و کانون مطالعات این رویکرد محسوب میشوند. این مقاله در پی آن است که پس از معرفی این رویکرد نوین، نشان دهد حلقة ارتباطی بین رویکردزبانشناسی شناختی و زبانشناسی اجتماعی، همین دو ویژگی بنیادین، یعنی کاربرد- محور بودن آن و تأکید بر تنوعات اجتماعی است. چنین رویکردیباید این واقعیت را نیز قبول کند که تنها راه مطالعةنظاممند تنوعاتی که ابعاد اجتماعی مختلف را در برمیگیرند، لزوماً تجزیه و تحلیل تجربی است. به عبارت دیگر، اتخاذ رویکرد اجتماعی مستلزم روش تجربی است.
تحلیل گفتمان
فرشته محمدپور؛ جلال رحیمیان؛ محمدرضا تقوی؛ رحمان صحراگرد
چکیده
گفتمانِ درمانی نوع ویژهای از گفتمان سازمانی است که در حین رواندرمانی بیماران توسط رواندرمانگران بهکار گرفته میشود و بررسی این پدیده در پژوهشهای جامعهشناسی زبان از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از راهبردهای مهم ارتباطی در مکالمات رواندرمانی، بهکارگیری نشانگرهای بازخورد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، توصیف انواع ...
بیشتر
گفتمانِ درمانی نوع ویژهای از گفتمان سازمانی است که در حین رواندرمانی بیماران توسط رواندرمانگران بهکار گرفته میشود و بررسی این پدیده در پژوهشهای جامعهشناسی زبان از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از راهبردهای مهم ارتباطی در مکالمات رواندرمانی، بهکارگیری نشانگرهای بازخورد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، توصیف انواع نشانگرهای بازخورد تولیدشده توسط رواندرمانگران زن و مرد در جلسات رواندرمانی بیماران دارای اختلال اضطراب تعمیمیافته است. روش به کار رفته در این پژوهش، براساس منطق پژوهشهای کمی و کیفی و در چارچوب روششناسی تحلیل مکالمه میباشد. گردآوری دادهها از طریق ضبط صدا و تصویر جلسات رواندرمانی انجام گرفته است. پیکرۀ زبانی مورد استفاده شامل 1333 نشانه بوده است که از مجموع 630 دقیقه مکالمات جلسات رواندرمانی بهدست آمده است. مهمترین نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: تعداد بازخوردهای زبانی تولیدشده توسط رواندرمانگران مرد بیشتر از رواندرمانگران زن بوده است. رواندرمانگران زن بیشتر از بازخوردهای واژگانی و رواندرمانگران مرد بیشتر از بازخوردهای غیرواژگانی استفاده کردهاند. نقطۀ مرکزی تولید بازخوردها، در پایان جملات، پایان پارهگفتارها با آهنگ افتان و پس از مکث میباشد. در این پژوهش، «درک و پیگیری اظهارات مراجعان» به عنوان معنای کانونی و اصلی بازخوردها میباشد.
یحیی مدرسی؛ شراره مظفری
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1397، ، صفحه 23-52
چکیده
فضاوتهای مثبت و منفی دربارۀ گونههای غیرمعیار، گویندگان این زبانها را به سمت گونههای معیار سوق داده است. این پژوهش به ارزیابی شأن اجتماعی تنوعات گونهای زبان فارسی میپردازد. نگرشهای زبانی در چند شهر استان فارس در قالب مؤلفههای همبستگی و منزلت اجتماعی بررسی شدهاند. گردآوری دادهها با سه شیوۀ پیمایشی، فن مقایسۀ صدا و مصاحبه ...
بیشتر
فضاوتهای مثبت و منفی دربارۀ گونههای غیرمعیار، گویندگان این زبانها را به سمت گونههای معیار سوق داده است. این پژوهش به ارزیابی شأن اجتماعی تنوعات گونهای زبان فارسی میپردازد. نگرشهای زبانی در چند شهر استان فارس در قالب مؤلفههای همبستگی و منزلت اجتماعی بررسی شدهاند. گردآوری دادهها با سه شیوۀ پیمایشی، فن مقایسۀ صدا و مصاحبه صورت گرفته است. 490 نفر از شهرهای شیراز، مرودشت، کازرون، فسا، جهرم و چند شهر در اطراف شیراز به پرسشنامهها پاسخ دادهاند، 223 نفر از آنها در آزمون مقایسۀ صدا و 126 نفر هم در مصاحبه مشارکت کردهاند. یافتهها نشان میدهند که گونههای محلی با هویتبخشی به گویشوران خود، احساس وفاداری آنها را نسبت به شهر بومی و گونۀ محلیشان تقویت کرده و با ایجاد همبستگی در محفل خانواده و دوستان نقش پررنگی دارند. درحالیکه، در محیطهای آموزشی، شغلی، کوچه و بازار، رسانهها و در گفتار افراد تحصیلکرده، تسلط با گونۀ معیار است. اگرچه همبستگی و منزلت اجتماعی هر دو به کاربرد گونۀ معیار نسبت داده میشوند، اما حس صمیمیت و حس تعلق گویشوران گونههای غیرمعیار را پویا نگاه میدارد.
زبانشناسی اجتماعی
عباسعلی آهنگر؛ محبوبه شاهسوار
چکیده
گویشوران مختلف گونههای زبان فارسی دارای گویشهای اجتماعی هستند که تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی شکل میگیرند. پژوهش حاضر، که از نوع توصیفی-تحلیلی است، قصد دارد تنوعات واکهای فارسی معیار در گویش نهبندانی را توصیف و تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، سن و تحصیلات بر میزان استفاده از آنها را بررسی و تحلیل نماید. به این منظور، ...
بیشتر
گویشوران مختلف گونههای زبان فارسی دارای گویشهای اجتماعی هستند که تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی شکل میگیرند. پژوهش حاضر، که از نوع توصیفی-تحلیلی است، قصد دارد تنوعات واکهای فارسی معیار در گویش نهبندانی را توصیف و تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، سن و تحصیلات بر میزان استفاده از آنها را بررسی و تحلیل نماید. به این منظور، گفتار 24 گویشور نوجوان، جوان و مسن نهبندانی واجد شرایط، به منظور استخراج تنوعات واکهای مربوط، به روش میدانی (مصاحبه) ضبط و سپس آوانویسی شد. نمونهها به دلیل مهاجرپذیر بودن منطقه به صورت هدفمند انتخاب شدند. آنگاه فراوانی آن دسته از تنوعات واکهای، که در گفتار گویشوران بسامد وقوع بالایی داشتند، تحلیل و بقیه تنوعات فقط توصیف گردید. یافتههای پژوهش نشان داد تحصیلات عامل مهمی در شکلگیری گویش اجتماعی است. گفتار جنس مونث در هر دو گروه باسواد و بیسواد، بهجز زنان مسن بیسواد، به فارسی معیار نزدیکتر است. افزایش سن در گروه جوانان و گویشوران مسن، در تنوعات واکهای مختلف نتایج متفاوتی در بر داشته است. نتایج، همچنین، آشکار ساخت که نوجوانان در برخی تنوعات مورد مطالعه که ریشۀ تاریخی داشتند، درصد کمتر و در بقیه موارد درصد بیشتری از صورتهای غیر معیار را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مشخص شد جنسیت نقش مهمی در تمایز گفتار گویشوران دارد. در گروه نوجوانان، گفتار دختران نوجوان، در هر دو گروه دارای والدین باسواد و بیسواد، نسبت به پسران همان گروهها به فارسی معیار نزدیکتر است. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که گویشهای اجتماعی فارسی حتی در جوامع زبانی کوچکی که به گونۀ زبانی محلی خودشان صحبت میکنند و همبستگی زبانی آنها زیاد است نیز وجود دارند.