زبانشناسی اجتماعی
فرزانه خدابنده؛ سمیرا شریفی
چکیده
در راستای اهمیت نام و تأثیر آن بر روابط اجتماعی، هدف از پژوهش حاضر بررسی نام رستورانها برای شناسایی گرایش صاحبان آنها به عوامل نامشناختی ـ اجتماعی نظیر هویتهای ملی، بینالمللی و مذهبی در نامگذاری رستورانها در دو منطقه از شهر شیراز با وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی برخوردار و کمتربرخوردار بوده است. نمونۀ مورد مطالعه با استفاده ...
بیشتر
در راستای اهمیت نام و تأثیر آن بر روابط اجتماعی، هدف از پژوهش حاضر بررسی نام رستورانها برای شناسایی گرایش صاحبان آنها به عوامل نامشناختی ـ اجتماعی نظیر هویتهای ملی، بینالمللی و مذهبی در نامگذاری رستورانها در دو منطقه از شهر شیراز با وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی برخوردار و کمتربرخوردار بوده است. نمونۀ مورد مطالعه با استفاده از نظرسنجی از ۶۰ صاحب رستوران در دو منطقه از شهر شیراز جمعآوری شده است. برای جمعآوری داده از پرسشنامة طراحیشده در حسین، نوفال و منصور (2015) استفاده شد. نتایج نشان داد گرایش صاحبان رستورانها در مناطقی از شهر با موقعیت اجتماعی _ اقتصادی بهتر با گرایش صاحبان رستورانها در مناطق کمتربرخوردار شهر متفاوت بوده است. این گروه بیشتر به نامهای خارجی گرایش داشته، معتقد بودند اینگونه نامها به جذب درآمد بیشتر و موفقیت تجاری منجر شده، جذاب، منحصربهفرد و آبرومندند. در مقابل، صاحبان رستورانها در مناطقی از شهر با موقعیت اجتماعی - اقتصادی پایینتر بیشتر به نامهای مذهبی گرایش داشته، این نامها را منحصربهفرد و آبرومند میدانستند. نتایج این پژوهش کاربردهای ارزشمندی در حوزۀ مطالعات نامشناسی اجتماعی برای زبانشناسان، اساتید و دانشجویان به همراه دارد.
زبانشناسی اجتماعی
یایان تانگ؛ لیلا گل پور
چکیده
در این پژوهش سعی شده است با بررسی تفاوتهای فکری که نشأتگرفته از شغل و اقلیم و محیط زیست بوده است و همچنین بررسی مقایسهای تعدادی از ساختارهای صرفی و نحوی زبان فارسی، انگلیسی و چینی به این پرسش پاسخ داده شود که چه رابطهای میان تفکرات اشخاص و روابط فکر و زبان در سه زبان چینی، فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ در این پژوهش از چارچوب ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شده است با بررسی تفاوتهای فکری که نشأتگرفته از شغل و اقلیم و محیط زیست بوده است و همچنین بررسی مقایسهای تعدادی از ساختارهای صرفی و نحوی زبان فارسی، انگلیسی و چینی به این پرسش پاسخ داده شود که چه رابطهای میان تفکرات اشخاص و روابط فکر و زبان در سه زبان چینی، فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ در این پژوهش از چارچوب نظری نسبیت زبانی (ساپیر، ۱۳۷۶: ۳۶) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که چینیزبانان و فارسیزبانان موضوعات را به طور کلی و احساساتی توصیف میکنند و به گروه خیلی اهمیت میدهند؛ بنابراین زبانهای چینی و فارسی به معنای خارج از زبان توجه بیشتری دارند. انگلیسیزبانها به تفکر تحلیلی مسلطترند و موضوعات را جزءبهجزء تحلیل میکنند و از نظر ساختار جمله، به شخص و کامل بودن جمله توجه میکند. با بررسی جملات این سه زبان مشخص شد که افعال زبان انگلیسی و زبان فارسی، بر خلاف زبان چینی دارای زمان است، فاعل غیرجاندار در این زبانها میتواند در جایگاه نهاد قرار گیرد، عبارتهای اسمی از از لحاظ شناختگی (معرفه) و ناشناختگی (نکره) اسم، دارای نشانه است. اما در زبان چینی عبارتهای اسمی دارای نشانه نیستند و فاعل غیرجاندار در جایگاه نهاد قرار نمیگیرد. زبان فارسی از نظر ساختار بیشتر شبیه انگلیسی است و از نظر تفکر و فرهنگ با چینیها شباهت بیشتری دارند.
زبانشناسی اجتماعی
مرتضی دستلان
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی فرایند کاربرد اسم عام بعضی از حیوانات، بعنوان نام خاص انسانها، از منظر شناختی است. چارچوب این مطالعه، برگرفته از نظریات بارسلونا (2003) در فرایند ساخت معنای تمثیلی نامهای خاص افراد مشهور، و الگوی طبقه-شمول درک استعارههای مفهومی گلوکسبرگ و کیسر (1990) است. بر این اساس، اعمال حلقههای مختلف استعاره و مجاز مفهومی، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی فرایند کاربرد اسم عام بعضی از حیوانات، بعنوان نام خاص انسانها، از منظر شناختی است. چارچوب این مطالعه، برگرفته از نظریات بارسلونا (2003) در فرایند ساخت معنای تمثیلی نامهای خاص افراد مشهور، و الگوی طبقه-شمول درک استعارههای مفهومی گلوکسبرگ و کیسر (1990) است. بر این اساس، اعمال حلقههای مختلف استعاره و مجاز مفهومی، به ترتیب، باعث نمود یافتن ویژگی بارز واقعی یا منتسب به یک حیوان، شکلگیری طبقهای متشکل از آن حیوان و افراد جامعه زبانی حائز آن ویژگی، شناسایی اسم عام حیوان بعنوان سرنمون طبقه و کاربرد تمثیلی آن اسم بجای نام خاص سایر افراد طبقه است. در بعضی موارد و بنا به دلایلی از جمله مثبت بودن ویژگی بارز، ساختار واژه شناختی اسم حیوان و باورهای فرهنگی نسبت به آن حیوان، بتدریج، افرادی نیز که حائز آن ویژگی بارز نیستند عضو طبقه میشوند. این پدیده باعث رنگ باختن ویژگی بارز مشترک و تهی شدن طبقه از آن ویژگی و نهایتاً استعمال اسم عام حیوان بعنوان نام خاص برای نامیدن افراد جامعه زبانی میشود. کنش متوالی استعاره و مجازهای مفهومی و تعامل آنها با یکدیگر نشان از شکلگیری پدیده استعجاز در این فرایند دارد.
زبان و فرهنگ
علی عبداللهی نژاد؛ علی ایزانلو؛ اعظم استاجی
چکیده
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج ...
بیشتر
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج و دستهبندی نماید. بر این اساس، ابتدا 28 کاربرد مختلف واژۀ گوشت از جمله ماهیچه، چیز باارزش، اخلاق، حجم توپُر، اعصاب، حلال، زخم، و جز این شناسایی شد. سپس، انگیزشهای مجموع این کاربردها در هفت دستۀ مقدار، کیفیت، تعامل، شکل، مکان، مالکیت و ارزش مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دایرۀ انگیزشهای معناساز این مفهوم، محدود به امکانات محیطی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی جامعۀ زبانی است. این یافته در راستای نتایج تحقیقات قبلی قرار میگیرد و به همراه آنها سرنخی است برای یافتن الگوی کلی مفهومسازی نظام زبانی.
سمیه شوکتی مقرب؛ مهرزاد منصوری؛ حکیمه ایوبیان
چکیده
با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، منطق هویت و غیریت در گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و امریکا متحول گشته و این دو بازیگر از متحد استراتژیک به نیروهایی متخاصم بدل شدند. از این لحظۀ تاریخی، روابط ایران و امریکا و به تبع آن ایران و غرب، در دایرهای از اگونیسم تا آنتاگویسم بازنمایی گردید. این موضوع در سطوح ذهنی و عینی ...
بیشتر
با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، منطق هویت و غیریت در گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و امریکا متحول گشته و این دو بازیگر از متحد استراتژیک به نیروهایی متخاصم بدل شدند. از این لحظۀ تاریخی، روابط ایران و امریکا و به تبع آن ایران و غرب، در دایرهای از اگونیسم تا آنتاگویسم بازنمایی گردید. این موضوع در سطوح ذهنی و عینی قابلتوجه بوده و مسالۀ تحریمها علیه ایران یکی از کانونهای اصلی این موضوع بهشمار میرود. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که «با کانون قراردادن خبرهای منتشرشده در پیکرۀ بهروزشوندۀ NOW در باب مسالۀ تحریمهای اعمالی بر ایران (از سال 2010 همگام با فعالشدن پیکره تا سال 2019)، گفتمان پنهان نهفته در پس این پیکره، چه نشانهها و مفاهیمی را برجستهسازی کرده و یا به حاشیه میراند؟». این پژوهش با طراحی یک سامانۀ روششناختی چندسطحی، در دو سطح خرد و کلان به تحلیل دادهها میپردازد. در سطح خرد با استفاده از پیکرۀ بهروزشوندۀ NOW موارد ناظر بر «تحریمها علیه ایران» را با توجه به مقولههای معنایی و نشانهشناختی دستهبندی کرده و در سطح کلان چگونگی بازنمایی مسالۀ تحریمها علیه ایران با تکیه بر دادههای حاصل از سطح خرد، واکاوی میشود. در سطح کلانِ پژوهش از نظریۀ تحلیل گفتمان (انتقادی) با تاکید بر دیدگاه «گفتمان پنهان» فرکلاف، از دیدگاههای لاکلا و موف و تئون فندیک بهره گرفته میشود. برمبنای یافتهها، در پیکرۀ پژوهش، مسائل بازگشت دگربارۀ تحریمها، نقض آن از سوی برخی کشورها، معافیت برخی دیگر در نتیجۀ همراهی با ایالات متحده، نوع اعمال قانونی آن و مکانها و اشخاص برجستهسازی میشود. پربسامدترین رخدادهای پیکره بیانگر نگرشی یکسویه از منظر ایالات متحده است و از واکنشهای ایران چشمپوشی میکند.
اعظم حکیم؛ زهرا پاکزاد؛ مسعود کوثری
چکیده
کاربرد زبان در هنر معاصر ازجمله نقاشی گونهای رتوریک به شمار میآید. زبان نوشتاری در قالبهای متنوعی تصویر را همراهی میکند؛ ازجمله استفاده از نوشتار در نقاشی به صورت متصل با اثر که به متن دووجهی تصویری و زبانی شکل میدهد. زبانشناسانی چون مایکل اتول به مطالعۀ متنهای غیرزبانی همچون نقاشی و در قالب زبانشناسی سیستمی-کارکردی ...
بیشتر
کاربرد زبان در هنر معاصر ازجمله نقاشی گونهای رتوریک به شمار میآید. زبان نوشتاری در قالبهای متنوعی تصویر را همراهی میکند؛ ازجمله استفاده از نوشتار در نقاشی به صورت متصل با اثر که به متن دووجهی تصویری و زبانی شکل میدهد. زبانشناسانی چون مایکل اتول به مطالعۀ متنهای غیرزبانی همچون نقاشی و در قالب زبانشناسی سیستمی-کارکردی پرداختهاند. مقالۀ حاضر قصد دارد با تعریف سه کارکرد بازنمایی، مودال و ترکیببندی در چارچوب نظری اتول، متن دووجهی نقاشی را مطالعه کند و با انتخاب و تحلیل بخشی از آثار ساغر دئیری از میان نمونههای بیشمار این گونه از آثار در نقاشی معاصر، به دنبال پاسخ این پرسش برآید که: کارکرد زبان نوشتاری در نقاشی معاصر چیست؟ به نظر میرسد بر اساس چارچوب نظری برگزیده شده زبان و نشانههای نوشتاری در نقاشی، وجه مودالیتۀ قدرتمندی برای ایجاد ارتباط و تعامل با مخاطب به اثر میبخشد و از این طریق نوشتار در نقاشی به ابزاری توانمند در انتقال پیامهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و نقد آنها بدل میشود
زبان و ارتباطات
شیرین پورابراهیم
چکیده
تحلیل انتقادی استعاره از رویکردهای بینرشتهای در مطالعات زبانی است که عملاً با لیکاف و جانسون (1980) شروع شد و چارتریس– بلک (2004) به معرفی آن بهعنوان یک نظریه پرداخت. این پژوهش درصدد است به چگونگی مفهومسازی انتخابات در سرخط روزنامههای ایران بپردازد و اینکه چگونه ایدئولوژیهای سیاسی متفاوتِ اصولگرا و اصلاحطلب، در مشروعیتبخشی ...
بیشتر
تحلیل انتقادی استعاره از رویکردهای بینرشتهای در مطالعات زبانی است که عملاً با لیکاف و جانسون (1980) شروع شد و چارتریس– بلک (2004) به معرفی آن بهعنوان یک نظریه پرداخت. این پژوهش درصدد است به چگونگی مفهومسازی انتخابات در سرخط روزنامههای ایران بپردازد و اینکه چگونه ایدئولوژیهای سیاسی متفاوتِ اصولگرا و اصلاحطلب، در مشروعیتبخشی به خودی و مشروعیتزدایی از رقیب عمل میکنند. برای انجام این کار از مدل محورهای اشاری شیلتون (2004) استفاده میشود. دادههای پژوهش از میان استعارههای مفهومی موجود در سرخط 12 روزنامة اطلاحطلب و اصولگرا در بازه زمانی دوماهة قبل و بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 96 ایران استخراج شد. پس از بررسی مشخص شد که سه استعارة «انتخابات سفر است»، «انتخابات نبرد است» و «انتخابات رقابت است» از سوی هر دو جناح سیاسی با کمیتهای متفاوت به کار رفته است. یافتة جدید این پژوهش این است که در این استعارهها، خودی در محورهای حالا، اینجا و مثبت نزدیک به مرکز اشاری و غیرخودی یا رقیب در ابعاد آنوقت، آنجا و منفی، دور از مرکز اشاری و ارزشهای آن مفهومسازی شده است. این مقاله نشان میدهد ساختها و فرایندهای سیاسی مثل تقابل میان خودی/غیرخودی در زبان به صورت استعاری بر روی محورهای اشاری شیلتون قابل بازنمایی است.
تحلیل گفتمان
شادی انصاریان؛ نگار داوری اردکانی
چکیده
کارتون یکی از ابزارهای رسانهای است که در بسیاری از روزنامهها، مجلات، پایگاههای خبری اینترنتی و حتی شبکههای مجازی در حوزهها و زمینههای مختلف منتشر میشود و نقش مهمی در بیان و انتقال مفاهیم گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره دارد. در کارتونها از استعاره و آمیختگی مفهومی بهعنوان فرآیندهای شناختی و ابزارهای ...
بیشتر
کارتون یکی از ابزارهای رسانهای است که در بسیاری از روزنامهها، مجلات، پایگاههای خبری اینترنتی و حتی شبکههای مجازی در حوزهها و زمینههای مختلف منتشر میشود و نقش مهمی در بیان و انتقال مفاهیم گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره دارد. در کارتونها از استعاره و آمیختگی مفهومی بهعنوان فرآیندهای شناختی و ابزارهای ارتباطی-گفتمانی، استفادۀ وسیعی صورت میگیرد. این استعارهها اغلب از نوع تصویری یا تصویری-زبانی هستند. در این پژوهش در چارچوبی تلفیقی از نظریۀ استعارۀ مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980)، نظریۀ استعارههای چندوجهی (فورسویل، 1994، 1996، 2009) و نظریۀ آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) به تحلیل انتقادی نمونهای از کارتونهای سیاسی منتشرشده در پایگاه خبری فارس پرداخته میشود. هدف از این تحلیل آن است که نقش و اهمیت استعاره و آمیختگی مفهومی در تحلیل انتقادی گفتمان کارتونهای سیاسی ارزیابی گردد تا مشخص شود چگونه جنبههای شناختی، ارتباطی و گفتمانی استعارهها در این نوع کارتونها با هم در تعامل قرار میگیرند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تجلی استعارۀ «برجام بیمار است» که برگرفته از سخنرانی حسن روحانی است، موجب شکلگیری تناظرهای مفهومی متعددی بین دو فضای مفهومی «عمل جراحی» و «توافق برجام» در کارتون میشود و کارکرد استدلالی این استعاره بهخوبی تصمیم ایران برای کاهش تعهدات برجامی را موجه میسازد.
زبان و ارتباطات
شراره مظفری؛ یحیی مدرسی؛ آزیتا افراشی؛ مصطفی عاصی
چکیده
رفتار زبانیِ گویندگان تحتتأثیر متغیرهای اجتماعیِ سن، جنسیت، تحصیلات و شهر محل سکونت در برابرِ کاربرد تنوعات گونهای (محلی، شیرازی و معیار)، واکنشهای مساعد و نامساعدی را بهدنبال دارد که منجر به شکلگیری مقولهبندیهای اجتماعی از دیدگاه شناختی میشود. این پژوهشِ میدانی به توصیف همبستگی بین لایههای اجتماعی و صورتهای ...
بیشتر
رفتار زبانیِ گویندگان تحتتأثیر متغیرهای اجتماعیِ سن، جنسیت، تحصیلات و شهر محل سکونت در برابرِ کاربرد تنوعات گونهای (محلی، شیرازی و معیار)، واکنشهای مساعد و نامساعدی را بهدنبال دارد که منجر به شکلگیری مقولهبندیهای اجتماعی از دیدگاه شناختی میشود. این پژوهشِ میدانی به توصیف همبستگی بین لایههای اجتماعی و صورتهای زبانی ازمنظر دیدگاه کاربردبنیان در استان فارس میپردازد. دادهها ازطریق شیوۀ پیمایشی توسط 490 گویشور از شهرهای شیراز، مرودشت، کازرون، فسا، جهرم و چند شهر اطراف شیراز گردآوری شده است. نتایج بهدستآمده از شهرهای مورد مطالعه نشان میدهد که ازلحاظ متغیر سن، گروه سنی 15 تا 30 سال بیش از گروههای سنی دیگر و از لحاظ جنسیت، زنها بیشتر از مردها و ازلحاظ میزان تحصیلات، گروههای تحصیلی بالاتر کاربرد گونۀ معیار را در حوزههای اجتماعی مورد مطالعه (خانواده، آموزش، کار، کوچه و بازار، رسانه و در گفتار افراد تحصیلکرده) بر گونههای شیرازی و محلی شهرشان ترجیح میدهند. آنها این گونههای زبانی را برای ابراز وفاداری و هویت بومی در محیطهای اجتماعی غیررسمی و در کنار خانواده و آشنایان بهکار میبرند.
و سایر موضوعات پیشنهادی
بیستون عباسی؛ بلقیس روشن؛ نرجسبانو صبوری؛ مهدی سبزواری
چکیده
مقدمه: مقولات معنایی ساختاری پیشنمونهای دارند و از معانی کانونی و حاشیهای تشکیل شدهاند. در مرزهای نامتعین این مقولات معانی حاشیهای و اتفاقی وجود دارند که چندان پایدار نیستند و با گذر زمان از میان میروند. برخی از این معانی ممکن است دوباره در یک دورۀ زمانی دیگر و مستقل از معنای قبلی ظاهر شوند. گیرارتز (1997) این پدیده را تعدد مبادی ...
بیشتر
مقدمه: مقولات معنایی ساختاری پیشنمونهای دارند و از معانی کانونی و حاشیهای تشکیل شدهاند. در مرزهای نامتعین این مقولات معانی حاشیهای و اتفاقی وجود دارند که چندان پایدار نیستند و با گذر زمان از میان میروند. برخی از این معانی ممکن است دوباره در یک دورۀ زمانی دیگر و مستقل از معنای قبلی ظاهر شوند. گیرارتز (1997) این پدیده را تعدد مبادی معنایی مینامد. تعدد مبادی معنایی از یک سو نشانۀ خصلت پیشنمونهای معنا و از سوی دیگر بیانگر خصلت اجتماعی آن است. در این مقاله تعدد مبادی معنایی را در معانی واژههای زبان فارسی نو از سدۀ چهارم تا امروز بررسی کردیم.روش: برای انجام این پژوهش 10 واژه در حوزۀ معنایی سیاست و حکومتداری در 113 اثر نثر و نظم فارسی از سدۀ چهارم هجری تا دوران کنونی جستجو شدند و معانی مختلف آنها ضبط گردید. سپس معانی حاشیهای مشخص شدند و شرایط صدق تعدد مبادی معنایی برای آنها بررسی شد. برای سهولت بررسی، کل این دوران به دورههای صد سالۀ منطبق بر سدههای هجری قمری تقسیم شد، البته جز دورۀ پس از انقلاب اسلامی که 42 سال است. متون براساس تاریخ تقریبی نگارش به هر دوره تخصیص داده شدند.یافتهها: در این پژوهش معانی مختلف 10 واژۀ آزاد، آزادی، اداره، انقلاب، حکومت، خواجه، دستور، دولت، رژیم و سیاست برای احتمال وجود پدیدۀ تعدد مبادی معنایی بررسی شدند. از این میان پنج واژۀ آزاد، انقلاب، خواجه، دستور و سیاست دارای معانی حاشیهای هستند که تکرار آنها میتواند ناشی از پدیدۀ تعدد مبادی معنایی باشد. در مجموع 9 معنای این پنج واژه (چهار واژۀ نخست هرکدام دو معنا و سیاست یک معنا) در مقطعی از زمان وجود داشته و از بین رفتهاند و پس از زمان قابلتوجهی (احتمالاً) به طور مستقل از وقوع قبلی، بار دیگر کاربرد یافتهاند.بحث و نتیجهگیری: در نتیجۀ این پژوهش مشخص شد، در معانی پنج واژه در مجموع 9 مورد وجود دارد که میتوان تعدد مبادی معنایی به شمار آورد. وجود تعدد مبادی معنایی بدان معنا است که در یک ساختار معنایی پیشنمونهای یک معنای واحد میتواند در دو زمان مختلف در حاشیۀ مقولۀ مفاهیم یک واژه مستقل از هم تولید شود. این امر از یک سو نشاندهندۀ ویژگی پیشنمونهای معنای واژگانی و در سطحی خردتر، نشانۀ مرزهای متزلزل مقوله و معانی حاشیهای اتفاقی است. علاوه بر این، بعد دیگری از پدیدۀ تعدد مبادی معنایی ناظر بر خصلت اجتماعی معنا است، به این صورت که معنا در خلأ وجود ندارد و همچنین به سان ودیعهای ازپیشنهاده در ذهن همۀ گویشوران موجود نیست. معنا توسط گویشوران، و چه بسا توسط یک گویشور، تولید میشود و به گویشوران دیگر منتقل میگردد.
زبانشناسی اجتماعی
حمیدرضا شعیری
چکیده
هویت و مٌد در درون یک نظام گفتمانی قرار میگیرند و همانند یک فرایند جریان معناسازی را دنبال میکنند. مٌد در تلاش است تا با پیوند بین آنچه که خود دارد، اما به عادت تبدیل شده است و آنچه که دیگری دارد و عادت نیست، به حضوری آرمانی دست یابد که نتیجۀ آن آشتی با خود است. پس گفتمان مٌد در راستای بازسازی هویت حرکت میکند. در واقع، گفتمان مٌد قادر ...
بیشتر
هویت و مٌد در درون یک نظام گفتمانی قرار میگیرند و همانند یک فرایند جریان معناسازی را دنبال میکنند. مٌد در تلاش است تا با پیوند بین آنچه که خود دارد، اما به عادت تبدیل شده است و آنچه که دیگری دارد و عادت نیست، به حضوری آرمانی دست یابد که نتیجۀ آن آشتی با خود است. پس گفتمان مٌد در راستای بازسازی هویت حرکت میکند. در واقع، گفتمان مٌد قادر است تنِ آرمانی را ایجاد کند؛ چرا که همواره تصویری از دیگری ارایه میکند که همانندی با آن سبب فاصله از تن- عادت میگردد. به همین دلیل مٌد در درون یک تناقض که دو وجه سلبی و ایجابی دارد حرکت میکند. هدف از مطالعۀ نشانه- معناشناختی مٌد این است که ببینیم چگونه مٌد به شیوهای فرآیندی و در چارچوب عقلمحوری از مرز ساختار و عادت عبور نموده و به گفتمان آشوب و آرمانگرایی درون نظام اجتماعی جهت بازسازی هویت روی میآورد. در این تحقیق نشان خواهیم داد چگونه یک سوی مد با عقلگرایی و سوی دیگر آن با آرمانطلبی در جامعه مرتبط است.
زبان و ارتباطات
حسن ذوالفقاری؛ بهادر باقری
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 17-27
چکیده
آثار مکتوب ادبیات عامۀ ایران علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، سرشار از اطلاعات جامعهشناختی است. در این متون در کنار کلیشههای متعدد چون اصطلاحات، کنایات، نفرینها و سوگندها، از ضربالمثلهای فراوانی استفاده شده است که ضمن شیرینی و جذابیت بخشیدن به متن و مردمپسند کردن آن، ما را با اندیشهها و باورهای مردم، ارزشها و ضدارزشها، ...
بیشتر
آثار مکتوب ادبیات عامۀ ایران علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، سرشار از اطلاعات جامعهشناختی است. در این متون در کنار کلیشههای متعدد چون اصطلاحات، کنایات، نفرینها و سوگندها، از ضربالمثلهای فراوانی استفاده شده است که ضمن شیرینی و جذابیت بخشیدن به متن و مردمپسند کردن آن، ما را با اندیشهها و باورهای مردم، ارزشها و ضدارزشها، اصول اخلاقی، آیین عیاری، نقش زنان در جامعه، مسائل دینی و مذهبی و غیره آشنا میکند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر بررسی 500 ضربالمثل از 30 افسانة پهلوانی منظوم و منثور ازرن ششم تا پایان دورة قاجار به منظور ارائه چشماندازی زبانی-جامعهشناختی بوده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که ضربالمثلهای مورد بررسی را میتوان از نظر موضوعی به چهار دستۀ کلی دنیا، بخت و اقبال؛ مسائل اجتماعی؛ سیاست و حکومت و اندرزهای اخلاقی تقسیمبندی کرد. در این ضربالمثلها گاه رگههایی از اندیشههای مردسالارانه و زنستیزانه دیده میشود.
گویششناسی
عباسعلی آهنگر؛ پاکزاد یوسفیان؛ حسنعلی کدخدا
دوره 1، شماره 1 ، دی 1395، ، صفحه 21-35
چکیده
هر زبانی در قالب تعدادی از گونههای زبانی به حیات خویش ادامه میدهد. یکی از زیرحوزههای مطرح در علم جامعهشناسی زبان بررسی پراکنشهای جغرافیایی این تنوعات زبانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی توزیع جغرافیایی برخی از تنوعات واکهای در گویش سیستانی در دو بخش شهرکی-نارویی و میانکنگی منطقة سیستان است. بدین منظور، در 28 روستا، ...
بیشتر
هر زبانی در قالب تعدادی از گونههای زبانی به حیات خویش ادامه میدهد. یکی از زیرحوزههای مطرح در علم جامعهشناسی زبان بررسی پراکنشهای جغرافیایی این تنوعات زبانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی توزیع جغرافیایی برخی از تنوعات واکهای در گویش سیستانی در دو بخش شهرکی-نارویی و میانکنگی منطقة سیستان است. بدین منظور، در 28 روستا، از گویشوران زن و مرد مسن و بیسواد یا کمسواد بالای 50 سال گفتار آزاد تهیه شد. علاوه بر آن، پرسشنامهای حاوی فهرستی از واژهها تهیه شد و معادلهای گویشی آنها استخراج گردید. سرانجام، حوزة دقیق توزیع هر تنوع واکهای با استفاده از نقشههای زبانی و ترسیم خط مرزهای همگویی، از طریق نرمافزار GISمشخص شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که فرایندهای افراشتگی، افتادگی، پیشینشدگی، پسینشدگی و سادهسازی واکهای به طور بارزی در این دو بخش دیده میشود. همچنین، میتوان به بقایای قابل توجه برخی از واکههای فارسی میانه و نیز برخی از ویژگیهای آن دوره، همچون فرایند کشش واکهای، اشاره کرد. بعلاوه، علیرغم شباهتهای زبانی، به دلیل وجود پارهای از تفاوتها در گفتار گویشوران مورد مطالعه میتوان در گویش سیستانی این دو بخش لهجههایی را شناسایی کرد. بارزترین آنها لهجة بارانی، با تلفظ محلی /bârni/، در بخش میانکنگی است که کاربرد تنوعات واکهای در میان سخنگویان آن به زبان فارسی معیار نزدیکتر است.
و سایر موضوعات پیشنهادی
ساناز قربانی؛ جلال رحیمیان؛ امیرسعید مولودی
چکیده
هدف پژوهش حاضر یافتن پاسخ برای این پرسشها است که دستور (اقسام کلمه، تصریف، دستور واژگانی) چه نقشی در تجلی استعاری حوزۀ مبدأ دست به عنوان عضوی از اعضای حوزۀ مفهومی اندامهای بدن انسان ایفا میکند و دیگر اینکه سهم هریک از سطوح مورد بررسی دستور در تجلی استعاری این حوزۀ مفهومی چقدر است؟ به بیانی دیگر، مشخص شود که کدامیک از این سطوح ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر یافتن پاسخ برای این پرسشها است که دستور (اقسام کلمه، تصریف، دستور واژگانی) چه نقشی در تجلی استعاری حوزۀ مبدأ دست به عنوان عضوی از اعضای حوزۀ مفهومی اندامهای بدن انسان ایفا میکند و دیگر اینکه سهم هریک از سطوح مورد بررسی دستور در تجلی استعاری این حوزۀ مفهومی چقدر است؟ به بیانی دیگر، مشخص شود که کدامیک از این سطوح نقش بیشتری در تجلی استعاری واحدهای واژگانی دست به عنوان یک حوزۀ مبدأ ایفا میکنند. به منظور پاسخ دادن به این پرسشها از پیکرۀ همشهری (نسخۀ 2) استفاده میشود تا نقش دستور در استعاریشدن مفاهیم واژگانی در حوزۀ مفهومی دست بهعنوان یک حوزۀ مبدأ تعیین شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سطح نخست دگنان (2005، 2006) نقشی در استعاریشدن مفاهیم ندارد. از میان مؤلفههای سطح دوم، صورت مفرد در هریک از کاربردهای استعاری و تحتاللفظی تنها صورت معنادار تصریف است. با این وجود، طبق یافتههای حاصل از آزمون آماری مجذور خی این صورت تصریفی جمع است که در مقایسۀ این دوکاربرد، نقش مؤثرتری را در کاربرد تحتاللفظی ایجاد میکند. در نهایت، در سطح سوم الگوهای نسبتاً ثابت معناهای استعاری و الگوی نحوی آزاد دست در معنای تحتاللفظی چگونگی استعاریشدن مقولههای معنایی را بازتاب میدهند.
فاطمه جمشیدی؛ زهرا ابوالحسنی چیمه
چکیده
در این پژوهش، با تکیه بر نظریۀ نشانهشناسی اجتماعی ونلیوون، تعدادی از فیلمهای دو فیلمساز ایرانی را بهعنوان بخشی از پیکرۀ زبانی بررسی کردیم. از رهگذر کاوش نشانهشناختی زبان، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که نشانههای مشترک و متفاوت تفکر جنسیّتگرایی در متون سینمایی ایران کدامند و چگونه این نشانهها توانسته ...
بیشتر
در این پژوهش، با تکیه بر نظریۀ نشانهشناسی اجتماعی ونلیوون، تعدادی از فیلمهای دو فیلمساز ایرانی را بهعنوان بخشی از پیکرۀ زبانی بررسی کردیم. از رهگذر کاوش نشانهشناختی زبان، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که نشانههای مشترک و متفاوت تفکر جنسیّتگرایی در متون سینمایی ایران کدامند و چگونه این نشانهها توانسته است بر محوریّت جنسیّتگرایی و اجتماعی جامعۀ ایران دلالت کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام شده و از نوع پژوهشهای کمّی و کیفی است. نمونهگیری هدفمند بوده و موضوع وجهیّت را در فیلم مورد نظر قرار داده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد از تعداد وجهیّتهای بهکاررفته توسط بازیگران زن و مرد در فیلمهای کارگردان زن ایرانی، عکس نتایج مورد انتظار الگوی ونلیوون حاصل شده است و تفکر غالب، دیدگاه فمینیستی و زنسالارانۀ مدنظر فیلمساز بوده است. تحقیقی مشابه بر فیلمهای کارگردان مرد ایرانی نیز انجام شد و نتایج بهدستآمده نشان داد وجهیّتهای استفاده شده توسط شخصیّتهای زن و مرد داستان کاملاٌ مطابق با الگوی ونلیوون است، و نگاه غالب یا حاکم بین دو جنسیّت مشاهده نشده و شخصیّتهای زن و مرد داستان فیلم از وجهیّتهای مورد انتظار الگوی بهکاررفته، بهطور طبیعی استفاده کردهاند.
زبان و ارتباطات
زینب باوندپور؛ پارسا بامشادی
چکیده
جستار حاضر به واکاوی قلمروهای مبدأ استعاری در گفتمان رسانهای فوتبال میپردازد. برای این منظور، عنوانهای خبری هشت روزنامۀ ورزشی فارسیزبان شامل هدف، خبر ورزشی، ایران ورزشی، ابرار ورزشی، گل، پیروزی، شوت و استقلال در یک بازۀ زمانی سهماهه از اول شهریورماه تا پایان آبانماه 1398 استخراج شده و در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی ...
بیشتر
جستار حاضر به واکاوی قلمروهای مبدأ استعاری در گفتمان رسانهای فوتبال میپردازد. برای این منظور، عنوانهای خبری هشت روزنامۀ ورزشی فارسیزبان شامل هدف، خبر ورزشی، ایران ورزشی، ابرار ورزشی، گل، پیروزی، شوت و استقلال در یک بازۀ زمانی سهماهه از اول شهریورماه تا پایان آبانماه 1398 استخراج شده و در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی (لیکاف، 1993؛ لیکاف و جانسون، 1980، 1999) و نیز برپایۀ دیدگاههای کووچش دربارۀ قلمروهای مبدأ استعاری (کووچش، 2010) مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهمترین قلمروهای مفهومی مبدأ عبارتند از: جنگ، مسیر، متافیزیک، پدیدههای طبیعی، حیوانات، ماشین، بازی و ورزش، ساختمان، سلامت و بیماری، هنر، نور و تاریکی، مدرسه، قدرت و سیاست، آشپزی و خوراک، دریا و فعالیتهای دریایی، گیاهان. در کل، استعارهها در عنوانهای خبری فوتبال دارای سه کارکرد عمدهاند: الف) جلب توجه مخاطب و ترغیب او به مطالعه و پیگیری خبر؛ ب) تسهیل بیان مفاهیم و موضوعات پیچیده و انتزاعی فوتبال به شیوهای هنرمندانه و جذاب؛ ج) کمک به درک این مفاهیم از سوی مخاطب. این کارکردها در نهایت موجب تسهیل و تحکیم ارتباط میان رسانه و مخاطب میشوند که تأییدی است بر دیدگاه کووچش (2014) مبنی بر اینکه استعاره علاوه بر کارکرد شناختی، کارکرد ارتباطی مهمی نیز در گفتمان دارد.
زبانشناسی اجتماعی
حمیده بنیادی؛ بلقیس روشن
چکیده
پژوهش حاضر بنیادی و از نوع تحلیل محتواست و سعی دارد در چارچوب زبانشناسی اجتماعی- شناختی به بررسی برخی عناصر شناختی و اجتماعیِ متون موجود در آموزش زبان فارسی به فارسی (کتاب ششم) (مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی، 1395) ویژة غیرفارسیزبانان بپردازد که در دانشگاه جامعةالمصطفی العالمیه آموزش داده میشود. واحد تحلیل ”جمله“ ...
بیشتر
پژوهش حاضر بنیادی و از نوع تحلیل محتواست و سعی دارد در چارچوب زبانشناسی اجتماعی- شناختی به بررسی برخی عناصر شناختی و اجتماعیِ متون موجود در آموزش زبان فارسی به فارسی (کتاب ششم) (مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی، 1395) ویژة غیرفارسیزبانان بپردازد که در دانشگاه جامعةالمصطفی العالمیه آموزش داده میشود. واحد تحلیل ”جمله“ و دادهها بهشیوة اسنادی و تمامشماری استخراج شده است. به این منظور، از میان 1150 جملة موجود در این کتاب، جملات حاوی طرحوارههای تصوری پیشنهادی جانسون (1987)، 430 جمله استخراج شد. سپس، از این میان جملات حاوی متغیرهای اجتماعی (400 عدد) مشخص و چگونگی تعامل طرحوارهها و متغیرهای اجتماعی و همگرایی و تلفیق آنها بازنمایی گردید. نتایج نشان دادند که طرحوارههای تصوری «حرکت»، «نیرو»، «مجموعه» و «حجم» بیشترین درک استعاری را مفهومسازی میکنند و طرحوارههایی چون «ارتباط»، «اتحاد» و «جذب» کمترین سهم را دارند. همچنین، متغیرهای اجتماعی «مذهب»، «قدرت»، «نزاکت»، «همبستگی» و «منزلت» بیشترین مشارکت را در ایجاد نظامهای استعاری دارند. تأثیرپذیری محتوای کتاب از نوع مخاطب، هدف از یادگیری زبان فارسی و سبک و نگرش نویسندگان از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
زبان و فرهنگ
بهمن زندی؛ بلقیس روشن؛ مریم امیریخواه
چکیده
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری ...
بیشتر
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری قهوهخانهها بسیار بیشتر از کافیشاپها تجلی یافته است. به لحاظ هویت جنسیتی، نامهای مردانۀ ایرانی در قهوهخانهها رواج بیشتری از کافیشاپها دارد؛ حال آنکه در نامگذاری کافیشاپها تمایز جنسیتی بارزی به چشم نمیخورد. سهم هویت قومی در نامگذاری هر دو مکان تقریباً یکسان و قابلتوجه است. از سوی دیگر، نامهای ملی و مذهبی در نامگذاری قهوهخانهها نقش بیشتری دارند، در حالی که صاحبان کافیشاپها به نامهای ملی توجه بیشتری دارند. همچنین، هویت فراملی حضور معناداری در نامگذاری کافیشاپهای تهران دارد.
نشانهشناسی
مرضیه اطهاری نیک عزم
چکیده
غذا به عنوان یک شیوه ارتباطی میان افراد مختلف جامعه میتواند تجربهای فردی را به تجربه جمعی تبدیل کند. این مقاله قصد دارد کارکرد اجتماعی غذا در جامعه ایران را در چهارچوب نشانه-معناشناسی اجتماعی بررسی کند. پیکره مورد مطالعه غذای نذری میباشد که ارزشها و باورهای خاصی را برای هر فرد شیعه ایرانی تداعی میکند. علت انتخاب غذای ...
بیشتر
غذا به عنوان یک شیوه ارتباطی میان افراد مختلف جامعه میتواند تجربهای فردی را به تجربه جمعی تبدیل کند. این مقاله قصد دارد کارکرد اجتماعی غذا در جامعه ایران را در چهارچوب نشانه-معناشناسی اجتماعی بررسی کند. پیکره مورد مطالعه غذای نذری میباشد که ارزشها و باورهای خاصی را برای هر فرد شیعه ایرانی تداعی میکند. علت انتخاب غذای نذری آن است که دارای ارزشهای متعالی است و نه تنها مانند غذاهای غیرآیینی پیونددهنده میان افراد اجتماع است، بلکه دارای وجاهتی مذهبی است و نقش از پیش تعیینشده ای را ایفا مینماید؛ تنها مسئله لذت بردن از غذا نیست، بلکه آرزوی رسیدن به چیزی، یا برآورده شدن حاجتی در آن مستتر میباشد. این مقاله نشان میدهد که اولا غذای نذری ارزش مذهبی دارد، ثانیا در ضمن برهمزدن لایههای قدرت خود موجب شکلگیری لایههای تازهای از قدرت میگردد و لذت از طریق حواس را به شناخت پیوند میدهد و در نهایت، نظام بینانشانهای بهوجود میآورد.
برخورد زبانها
سهیل دانش زاده؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی ...
بیشتر
در این پژوهش میکوشیم با بهرهگیری از دستاوردهای زبانشناسی شناختیِ اجتماعی، دو باور رایج در حوزۀ مطالعاتی تصریح ترجمهای را ارزیابی انتقادی کنیم. باورهای دوگانۀ طرح و نقد شده در این مقاله عبارتاند از: 1) میتوان واحدهای زبانیِ مستقل از بافت را بر اساس میزان صراحت آنها درجهبندی کرد. 2) تصریح نوعی مشخصسازی است. در ارزیابی باور اول با کاربست تحلیل کیفی این نتیجه حاصل شده است که درجهبندی صورتهای زبانی بر حسب میزان صراحت آنها، بدون در نظر گرفتن بافت و دانش دایرةالمعارفیِ مشترک میان اعضای جامعه امکانپذیر نیست. در نقد باور دوم با تحلیل ثانویۀ دادههایی که در پژوهشهای پیشین نقل شدهاند، نشان دادهایم که تصریحِ معنی، منحصر به عملیات تعبیرگریِ مشخصسازی نیست و دگرگونی در دیگر عملیاتهای تعبیرگری نیز منجر به تصریح ترجمهای میشود؛ دگرگونیهایی که متناسب با زبان-فرهنگ مقصد به کار بسته میشوند. بنابراین، این باورها قابل اتکا به نظر نمیرسند، و غلبۀ آنها بر پژوهشهای حوزۀ تصریح مانع از بازشناسیِ دیگر مصداقهای بالقوۀ تصریح و تبیین آنها شده است. نظر به اتکاناپذیری باورها و رویههای پیشگفته، پیشنهاد میشود که پژوهشهای حوزۀ تصریح بدون اتکا به این باورها و با توجه به انگیزههای شناختی-اجتماعی وقوع این تغییر ترجمهای و تنوع فرایندهای مفهومسازی دخیل در آن انجامپذیرند
زبانشناسی اجتماعی
زهرا باباسالاری؛ غزل باغبانی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی روابط زبان و تصویر در تبلیغات مجلات فارسیزبان در چارچوب مدل معنای اندیشگانی آنزورس (2006) است. در پژوهش حاضر از شیوة کتابخانهای استفاده شده و پژوهش از نوع کیفی است. همچنین برای این کار از ۱۰۰ آگهی تبلیغاتی موجود در مجلات فارسیزبان بهره گرفته شد که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. جامعة آماری پژوهش تبلیغات موجود ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی روابط زبان و تصویر در تبلیغات مجلات فارسیزبان در چارچوب مدل معنای اندیشگانی آنزورس (2006) است. در پژوهش حاضر از شیوة کتابخانهای استفاده شده و پژوهش از نوع کیفی است. همچنین برای این کار از ۱۰۰ آگهی تبلیغاتی موجود در مجلات فارسیزبان بهره گرفته شد که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. جامعة آماری پژوهش تبلیغات موجود در مجلات خانواده سبز، خانواده، روزهای زندگی، عکس، مزرعه، فیلم، سنبله و ثانیه، چاپ ۱۳۹۸، است. نتایج این بررسی بر اساس روابط زبان ـ تصویر در ساختمان معنی اندیشگانی آنزورس (2006) نشان داد که رابطة بسط کاربرد زیادی دارد و از زیرشاخههای بسط، رابطههای همجریانی و مکملسازی بیشتر از رابطة گسترش در این تبلیغات نمود مییابند. همچنین این پژوهش نشان داد که بهکارگیری روابط زبان ـ تصویر با توجه به مدل معنای اندیشگانی آنزورس بر تبلیغات و با در نظر گرفتن علایق افراد و پیشرفتهای روزافزون جامعه، برای ترغیب مخاطبان بسیار مناسب است و با کمک این مدل میتوان تبلیغات مجلات را تحلیل کرد.
زبان و فرهنگ
شهرزاد بهمنی؛ ایوب مرادی؛ علی اصغر شهریاری
چکیده
تحلیل زبانشناختی بخشی از روشهای تحلیل گفتمان برای شناخت ویژگیهای زبانی است که در سطح خُرد توصیف میشود. هدف پژوهش حاضر، رمزگشایی خصوصیات صوری و زبانی گفتمان اساطیری در شاهنامۀ فردوسی در چارچوب نظری فرکلاف است. بر اساس مطالعات زبانی، سازماندهیِ واژگان در سه دورۀ متناوب، با پیشدانستههای گوینده مرتبط است که نقش زبان را بر ...
بیشتر
تحلیل زبانشناختی بخشی از روشهای تحلیل گفتمان برای شناخت ویژگیهای زبانی است که در سطح خُرد توصیف میشود. هدف پژوهش حاضر، رمزگشایی خصوصیات صوری و زبانی گفتمان اساطیری در شاهنامۀ فردوسی در چارچوب نظری فرکلاف است. بر اساس مطالعات زبانی، سازماندهیِ واژگان در سه دورۀ متناوب، با پیشدانستههای گوینده مرتبط است که نقش زبان را بر ساختار جهانبینی تولیدکنندۀ گفتمان از ایدئولوژی و نقش نخستین انسان، ارزشهای بیانی واژگان و روابط اجتماعی هویتهای متنبازنمایی میکنند و طرحی منسجم به شکلگیری گفتمان و داستانها میبخشند. بر مبنای متغیرهای واژگانی، دورۀ سوم به لحاظِ بیشترین کمیت انواع روابط معنایی، در کانون تکرار بنمایۀ ایدئولوژیک اساطیری قراردارد. مشخصههای دستوری مندرج در جدولها، نقش اندیشگانی، رابطهای و بیانی زبان را درگزینش نام شخصیتها و شکلدهی به ژانر حماسی گفتمان مینمایانند. سبک نقل قول آزاد غیرمستقیم در شیوۀگزارش اطلاعات، منبع اقتدار گوینده و ساختمندی اجتماعی متن را در تعامل با زمینۀ نژادی مشترک نشان میدهد. همچنین، ضمایر ارجاع منسجمترین عامل پیوند زبانی در ساخت گزارههای خبری با مرجع هویتهای کهنه(شناختهشده)محسوب میشوند.
تحلیل گفتمان
شیرین اصغری؛ ارسلان گلفام؛ فائزه فرازنده پور
چکیده
پیوند زبان و ادبیات در انتقال ایدئولوژیها از حوزههای جذاب و کاربردی در زبانشناسی معاصر است؛ ازآنجاکه علاوه بر زبان، شیوۀ تفکر ما نیز استعاری است، با بررسی استعارههای یک متن میتوان به تفکر غالب در یک گفتمان دستیافت. ادبیات داستانی، داستان شخصیتها و موقعیتهایی را روایت میکند که با تجربهها و تفکرات و مشاهدات انسانی ارتباط ...
بیشتر
پیوند زبان و ادبیات در انتقال ایدئولوژیها از حوزههای جذاب و کاربردی در زبانشناسی معاصر است؛ ازآنجاکه علاوه بر زبان، شیوۀ تفکر ما نیز استعاری است، با بررسی استعارههای یک متن میتوان به تفکر غالب در یک گفتمان دستیافت. ادبیات داستانی، داستان شخصیتها و موقعیتهایی را روایت میکند که با تجربهها و تفکرات و مشاهدات انسانی ارتباط دارد و خواننده را در کنار لذت بردن به تفکر دربارۀ محتوای داستان و ایدئولوژی نویسنده وامیدارد؛ بنابراین بررسی تفکر غالب در گفتمان به دلیل تعامل بین مخاطب و جامعه اهمیت دارد. در این پژوهش با بررسی استعارههای مفهومی حوزۀ مقصد زن، تأثیر ایدئولوژی فمینیستی ارزیابی شد. دادههای کمی این پژوهش، که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، شامل 136 استعارۀ مفهومی با حوزۀ مقصد زن بود که از بین آثار 6 نویسندۀ زن و مرد (در دهه هشتاد شمسی) نمونهگیری و ارزیابی شد. براساس نتایج، 17حوزۀ مبدأ شامل حیوان، گیاه، غذا، ظرف، مبارزه، مذهب، شئ، تجارت، شغل، چاه، آب، آتش، نور، ابزار، رویداد، کوه و معدن برای مفهومسازی زن بهکاررفته است و استعارههای معدودی تحت تأثیر تفکر فمینیستی است؛ اگرچه میتوان رگههایی از تغییر نگرش کلیشهای به زن را در آثار داستانی مشاهده کرد اما ایدئولوژی غالب همچنان نگاه سنتی است.
زبان و ارتباطات
زهرا جهانبانی؛ فریده حق بین
چکیده
جستار حاضر با هدف بررسی انتقادی دو روزنامه از ایران و پاکستان (روزنامة فارسیزبان همشهری و اردوزبان جنگ) و آشکارساختن مواضع هیأت تحریریه و ناشران این دو روزنامه بهعنوان نمایندگان دو دیدگاه سیاسی متضاد نسبت به بحران یمن، نگاشته شده است. بدینمنظور،88 خبر از روزنامۀ ایرانی همشهری و 88 خبر از روزنامة پاکستانی جنگ بصورت تصادقی ...
بیشتر
جستار حاضر با هدف بررسی انتقادی دو روزنامه از ایران و پاکستان (روزنامة فارسیزبان همشهری و اردوزبان جنگ) و آشکارساختن مواضع هیأت تحریریه و ناشران این دو روزنامه بهعنوان نمایندگان دو دیدگاه سیاسی متضاد نسبت به بحران یمن، نگاشته شده است. بدینمنظور،88 خبر از روزنامۀ ایرانی همشهری و 88 خبر از روزنامة پاکستانی جنگ بصورت تصادقی انتخاب و با استفاده از مدل کنشگران اجتماعی ونلیوون (2008) بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که همشهری، عربستان را بیشتر با مؤلفههای فعالسازی، ارزشدهی منفی و مکانمداری بازنمایی میکند تا با متجاوز و جنایتکار قلمدادکردنِ عربستان، آن را کنشگر فعالی که عامل جنگ و خونریزی است، نشان دهد. از سویدیگر، یمن را بیشتر با مؤلفههای منفعلسازی، مجموعهارجاعی و پیوندزدن بازنمایی میکند تا اتحاد و پیوند بین دولت و مردم یمن رانشان دهد؛ همچنین، اتحاد بین حکومت شیعی و مردم یمن را بهصورت کنشگران منفعلی که مظلوم و موردِ حمله هستند و کشتهها و زخمیهای زیادی دادهاند بازنمایی میکند. روزنامة جنگ هر دو کنشگر عربستان و یمن (دولت مورد حمایت عربستان) را بیشتر با مؤلفههای فعالسازی، مکانمداری و مجموعهارجاعی و حوثیها (شیعیان) را بیشتر با مؤلفة ارزشدهی منفی تحت عنوان شورشی و پیکارجو بازنمایی میکند. همچنین، بهمنظور پنهانسازی جانبداری آشکار از اقدامات عربستان، آن را مکرراً با مؤلفة ابزارمداری و مکانمداری بازنمایی میکند تا بدینوسیله از آن سلب مسئولیت شود.
زبانشناسی اجتماعی
عباسعلی آهنگر؛ صدیقه زینلی دستوئی؛ سمیه میرکازهی
چکیده
انتظار میرود که تسلط اجتماعی مخاطب و نیز سن آزمودنیها بر کاربرد نوع و تعداد راهبردهای درخواست توسط گویشوران هر زبانی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تسلط اجتماعی مخاطب بر کاربرد نوع و تعداد راهبردهای درخواست توسط دختران نوجوان و جوان گویشور بلوچی سرحدی بر اساس راهبردهای الگوی درک کنشهای گفتاری میانفرهنگی ...
بیشتر
انتظار میرود که تسلط اجتماعی مخاطب و نیز سن آزمودنیها بر کاربرد نوع و تعداد راهبردهای درخواست توسط گویشوران هر زبانی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تسلط اجتماعی مخاطب بر کاربرد نوع و تعداد راهبردهای درخواست توسط دختران نوجوان و جوان گویشور بلوچی سرحدی بر اساس راهبردهای الگوی درک کنشهای گفتاری میانفرهنگی بلام-کالکا، هاوس و کاسپر (1989) است. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه تکمیل گفتمان و روش ایفای نقش توسط60 آزمودنی دختر جمعآوری شد. در این راستا، همه راهبردهای درخواست بهکار برده شده بر اساس الگوی پژوهش شناسایی، کدگذاری، توصیف و سپس با استفاده از آزمون خیدو تحلیل شدند. نتایج نشان داد رابطهای معنادار بین تسلط اجتماعی مخاطب و سن آزمودنیها در کاربرد نوع و تعداد راهبردها در هر دو روش تکمیل گفتمان (به جز موقعیت اجتماعی برابر با مخاطب) و روش ایفای نقش وجود ندارد. بعلاوه، پرکاربردترین نوع راهبردهای درخواست مربوط به «ضمیر»، «کنش تعدیلی»، «زمینهسازها» و «نشانگر ادب» بود. همچنین، افزایش میزان تسلط اجتماعی مخاطب نسبت به گوینده موجب بهکارگیری راهبردهای ترکیبی بیشتر توسط آزمودنیها شد. افزونبراین، راهبردهای جدیدی مانند گفتن «ماشاءالله»، «قسمخوردن» و «تعارفکردن» توسط آزمودنیها استفاده گردید. بنابراین، یافتههای پژوهش در تبیین راهبردهای جهانی و خاص میانفرهنگی-زبانی درخواست برپایه الگوی پژوهش سهم دارد.