زبان و فرهنگ
نگار داوری اردکانی؛ مریم پورنوروز؛ فرشته باقری؛ مرضیه کلانتری
چکیده
بیش از دو دهه است که در آموزش زبان خارجی، فرهنگ به عنوان مهارت پنجم تدریس میشود. تعارف راهبردی ارتباطی است که فارسیآموزان خارجی در اولین مواجهات خود با زبان فارسی با آن روبهرو میشوند و نداشتن دانش و مهارت فهم و به کارگیری آن میتواند منجر به سوء ارتباط شود. مروری بر برخی از رایجترین کتابهای آزفا نیاز به یک زیرساخت زبانی و ...
بیشتر
بیش از دو دهه است که در آموزش زبان خارجی، فرهنگ به عنوان مهارت پنجم تدریس میشود. تعارف راهبردی ارتباطی است که فارسیآموزان خارجی در اولین مواجهات خود با زبان فارسی با آن روبهرو میشوند و نداشتن دانش و مهارت فهم و به کارگیری آن میتواند منجر به سوء ارتباط شود. مروری بر برخی از رایجترین کتابهای آزفا نیاز به یک زیرساخت زبانی و آموزشی برای آموزش تعارف را نشان می دهد. مقاله حاضر تلاشی است در جهت فراهم آوردن این زیرساخت از طریق ترسیم تصویر نسبتا منسجمی از موقعیتها، کارکردها و ساختارهای زبانی تعارفات روزمرۀ فارسیزبانان بومی. در این تتبع پیکره تعارفات فراهم آمده توسط کلانتری ( 1398) در چهارچوب طرح ادب و تعارف کوتلاکی(۱۳۹۷) بررسی شد. در مجموع 9 موقعیت پرکاربرد تعارف شامل آغاز دیدار/ مکالمه، پذیرایی، درخواست و پرسش، سپاسگزاری، همدلی و همدردی، تمجید و تشویق، داد و دهش، حضور و غیاب، آمد و رفت و پایان دیدار تشخیص داده شد. سپس کارکردهای هر موقعیت مشخص و سازوکارهای زبانی بیان تعارفات نیز جستجو شد. این پژوهش گامی مقدماتی به سوی تدوین دستور تعارف برای بهرهگیری در تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان فارسی است و طبعا در تسهیل آموزش و یادگیری تعارف تاثیر گذار است.
زبان و فرهنگ
شیما ابراهیمی؛ زهرا جهانی
چکیده
یکی از عوامل مؤثر در کیفیت تدریس مدرسان بررسی دلایل کارگریزی تبلور یافته در گفتمان آنان است که عطف به ارتباط زبان و فرهنگ میتوان آن را از طریق فرهنگکاوی زبان بررسی کرد. ازاینرو، در پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی زباهنگ کارگریزی مدرسان، با 101 نفر از مدرسان شهر مشهد (66 زن و 35 مرد) در بازۀ سنی 21 تا 58 سال و مشغول به تدریس در مقاطع ...
بیشتر
یکی از عوامل مؤثر در کیفیت تدریس مدرسان بررسی دلایل کارگریزی تبلور یافته در گفتمان آنان است که عطف به ارتباط زبان و فرهنگ میتوان آن را از طریق فرهنگکاوی زبان بررسی کرد. ازاینرو، در پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی زباهنگ کارگریزی مدرسان، با 101 نفر از مدرسان شهر مشهد (66 زن و 35 مرد) در بازۀ سنی 21 تا 58 سال و مشغول به تدریس در مقاطع مختلف، مصاحبۀ نیمهساختاریافته به صورت برخط انجام شد و با اشباع پاسخها، دادهها بر مبنای الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ بررسی شد. نتایج نشان داد زباهنگ کارگریزی بیشتر در موقعیتهای خصوصی و غیررسمی با اهدافی نظیر طفرهرفتن از انجام وظیفه، بیمسئولیتی، اعتراض نسبت به حقوق و امکانات، بیانگیزگی، تحمیل نظر، منفعتطلبی و تبرئه کردن خود با لحنهای طعنهآمیز، جدی، دلسوزانه، صمیمانه، نصیحتآمیز، ناامیدانه، معترضانه، بیاعتنا و ترغیبی میان مدرسان کاربرد دارد و آگاهی آنان نسبت به این زباهنگ در سطح درونآگاهی و هیجانشان نسبت به آن منفی است. همچنین این زباهنگ نمایانگر فرهنگ سهلگیری، جهتگیریهای کوتاهمدت، غیرمستقیمگویی و جمعگرایی در جامعۀ مدرسان است که عدم کنترل آن موجب رواج این الگوها در جامعه میگردد. نتایج پژوهش حاضر میتواند به مسئولان نظام آموزشی در رفع دغدغههای مدرسان، در داشتن یک نظام آموزشی پویا یاری رساند.
زبان و فرهنگ
زهرا براتی؛ بلقیس روشن؛ شیرین پورابراهیم؛ فاطمه یوسفی راد
چکیده
پژوهش حاضر، با ارائة تحلیلی معنایی، به مطالعة میانفرهنگی استعارههای مجازبنیاد دست و پا در زبانهای فارسی و انگلیسی میپردازد. روش پژوهش از نوع اکتشافی است و دادههای آن شامل 32 عبارت استعاری متعارف حاوی بدنواژههای دست و پا برگرفته از اصطلاحات موجود در فرهنگ رایگان است که معادل فارسی آنها براساس فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی-فارسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با ارائة تحلیلی معنایی، به مطالعة میانفرهنگی استعارههای مجازبنیاد دست و پا در زبانهای فارسی و انگلیسی میپردازد. روش پژوهش از نوع اکتشافی است و دادههای آن شامل 32 عبارت استعاری متعارف حاوی بدنواژههای دست و پا برگرفته از اصطلاحات موجود در فرهنگ رایگان است که معادل فارسی آنها براساس فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی-فارسی یکجلدی (حقشناس و همکاران، 1381) استخراج شده است. هدف پژوهش تبیین خاستگاه زیستی این استعارهها در زبانهای فارسی و انگلیسی براساس طب کلنگر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تعدادی از عبارات استعاری مربوط به دست و پا برمبنای خاستگاه زیستی آنها در طب کلنگر قابل بررسی و برخی نیز در اصل طرحوارهای و نمادین هستند و برحسب رویدادها و عملکردهای بدنی قابلمشاهدة بیرونی شکل گرفتهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که اگرچه با وجود خاستگاه زیستی یکسان، مَجازهای نسبتاً یکسانی را در دو زبان فارسی و انگلیسی شاهد هستیم، اما الگوهای فرهنگی استعارههای متفاوتی را در آنها بهوجود آوردهاند.
زبان و فرهنگ
کمال نصرتی هشی؛ حمید احمدی هدایت؛ علی شیروانی شیری
چکیده
هدف پژوهش، تبیین نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین و لوازم روششناختی آن در مطالعات تربیتی بود. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی، ابتدا به مطالعه نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین و قواعد آن پرداخته شد و سپس مجموعهای از روشهای سازگار با ماهیت پژوهش و ارزشیابی در مباحث علوم-تربیتی استخراج گردید. توجه ...
بیشتر
هدف پژوهش، تبیین نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین و لوازم روششناختی آن در مطالعات تربیتی بود. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی، ابتدا به مطالعه نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین و قواعد آن پرداخته شد و سپس مجموعهای از روشهای سازگار با ماهیت پژوهش و ارزشیابی در مباحث علوم-تربیتی استخراج گردید. توجه به بافت اجتماعی و غلبه بر سلطه کمیتمحوری در مسائل تربیتی، تحدید دامنه پژوهش و توجه به شبکههای درهمتنیده امور، تأکید بر تمییز در واکاوی مسائل تربیتی، تبعید خودخواسته، غلبه بر سوگیریها، چگونه آموختن، تجربه عاملان تربیتی در بطن جامعه و در نهایت ترویج نگاه نقادانه و رهایی از عادت از جمله روشهای مستخرج از نظریه بازیهای زبانی بود. بهطورکلی، طبق روشهای بحث شده، میتوان جمعبندی کرد که در بحث روششناسی نمیتوان از مراحل دقیق، ثابت و یکنواخت صحبت کرد که در همه شرایط به صورت یکسان بهکار آید. همچنین میتوان نتیجه گرفت که ویتگنشتاین با شناخت زبان و از دریچه آن به دنبال شناخت و حل مشکلات فلسفه و فهم حقیقی جهان پیرامون بود. در نتیجه با معرفی چستی زبان و کارکردهای آن به نسل نو، میتوان فهم و اُفق دید آنها را به پدیدههای جهان پیرامون ارتقاء داد.
زبان و فرهنگ
مریم سادات فیاضی
چکیده
هویت قومی راهکاری است برای درکِ نیاز فرد به ابراز موجودیت در مواجهه با آنچه هویتش را تهدید میکند (واینرایش، 1988) و طبقات اجتماعی برآیند مقولهبندی فرد است بر اساس مؤلفهای خاص. پژوهش پیشرو به بررسی نقش مقولهبندی به عنوان ابزاری شناختی در هویتسازی قوم گیلک میپردازد و بر آن است که مشخص کند چگونه عضویتِ سطح پایه بازتابانندة ...
بیشتر
هویت قومی راهکاری است برای درکِ نیاز فرد به ابراز موجودیت در مواجهه با آنچه هویتش را تهدید میکند (واینرایش، 1988) و طبقات اجتماعی برآیند مقولهبندی فرد است بر اساس مؤلفهای خاص. پژوهش پیشرو به بررسی نقش مقولهبندی به عنوان ابزاری شناختی در هویتسازی قوم گیلک میپردازد و بر آن است که مشخص کند چگونه عضویتِ سطح پایه بازتابانندة نوع نگرش یک قوم به مقولة خوراک است و این مقولهبندی چگونه به تقابل خود و دیگری راه میبرد. گزینش ضربالمثلهای گیلکی در حوزة خوراکیها به عنوان دادههای پژوهش، به خاطر اهمیت نقش این پارههای زبانی است در مقام مؤلفۀ جداییناپذیر فرهنگ عامه و بیانگر رویکردهای قومی. این ضربالمثلها به روش میدانی گردآوری و با استناد به آراء رُش (1975) تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از این است که گیلانیهای جلگهنشین، که «پلو» قوت غالب آنها را تشکیل میدهد، هویت خود را با آن تعریف میکنند و برای این منظور، ضمن مقولهبندی خوراکی در دو مقولة کلی «نان» و «پلو» از راه تقابل این دو، به مقولهبندی خود و دیگری میرسند.«پلو» به عنوان مؤلفهای هویتساز، میزان تعلق اجتماعی یک گیلک را به گروه تعیین میکند.
زبان و فرهنگ
ملیحه انوشه؛ زهرا ابوالحسنی چیمه؛ فواد مولودی؛ فاطمه سیدابراهیمینژاد
چکیده
شاهنامه، بزرگترین اثر ادبی ایران باستان و بازتابدهندهی فرهنگ کهن ایرانیان است که علاوه بر زیبایی و ظرافت ادبی، درسنامهای عمیق در روابط اجتماعی افراد و گروههای انسانی است که درک مفاهیم ارزشی و فرهنگی در ضمن حماسهها و اساطیر آموزش داده میشود. هدف تحقیق بررسی مفهومسازی ارزش فرهنگی احترام در روابط والدین- فرزندان و فرزندان ...
بیشتر
شاهنامه، بزرگترین اثر ادبی ایران باستان و بازتابدهندهی فرهنگ کهن ایرانیان است که علاوه بر زیبایی و ظرافت ادبی، درسنامهای عمیق در روابط اجتماعی افراد و گروههای انسانی است که درک مفاهیم ارزشی و فرهنگی در ضمن حماسهها و اساطیر آموزش داده میشود. هدف تحقیق بررسی مفهومسازی ارزش فرهنگی احترام در روابط والدین- فرزندان و فرزندان – والدین در تمامی داستانها است که در هر گروه به چه صورت مفهومسازی شدهاند و نمادهای این مفاهیم در زبان چه هستند. این پژوهش با رویکرد زبانشناسی فرهنگی به موضوع پرداخته است. چارچوب نظری رویکرد شامل طرح-وارهها، مقولهها و استعارههای فرهنگی است که ابزار تحلیل کاربرد زبانشناسی فرهنگی هستند. طرحواره فرهنگی کاربردی بهعنوان زیرشاخهای از طرحوارههای فرهنگی مبنای مطالعه دادههای جمعآوریشده قرارگرفته و به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی آنها پرداختهاست. مطالعه نشان میدهد که ارزش فرهنگی و اجتماعی احترام به صورت کنش کلامی مانند "آفرین کردن" و یا کنش غیرکلامی مانند "نواختن" و "خاک بوسیدن" مفهومسازی شدهاند که مفاهیمی مانند "نواختن" و "چشم بوسیدن" از جانب والدین و "خاک بوسیدن" و "بر زمین سرنهادن" از جانب فرزندان در روابط اجتماعی به کار میرفته است که نشان از حالت تواضع و فروتنی از سمت فرزندان و حالت حمایت از سمت والدین میباشد.
زبان و فرهنگ
حامد مولایی کوهبنانی؛ عالیه نخعی پور
چکیده
رنگواژهها در زبانشناسی اجتماعی عاملی برای ارتباط میان زبان و فرهنگ محسوب میشوند. در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریۀ برلین و کای (1969) و نظریۀ مکنیل (1972) به بررسی تاثیرپذیری رنگواژههای کرمانی از منابع و ذخایر طبیعی و همچنین تحلیل رنگواژههای مورد استفاده در قالی کرمان پرداخته خواهد شد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. ...
بیشتر
رنگواژهها در زبانشناسی اجتماعی عاملی برای ارتباط میان زبان و فرهنگ محسوب میشوند. در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریۀ برلین و کای (1969) و نظریۀ مکنیل (1972) به بررسی تاثیرپذیری رنگواژههای کرمانی از منابع و ذخایر طبیعی و همچنین تحلیل رنگواژههای مورد استفاده در قالی کرمان پرداخته خواهد شد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. جامعه زبانی مشتمل بر دو گروه 15 نفره از افراد بالای 55 سال بومی مناطق کرمان و راور است. گروه اول دارای سابقه و مهارت در قالیبافی و گروه دوم فاقد آن بودند. داده-های پژوهش در دو مرحله و از طریق مصاحبه جمعآوری شده است. نتایج بخش اول نشان میدهد که رنگواژههای اصلی گونۀ کرمانی شباهت نسبتا بالایی با همگانیهای برلین و کای (1969) و همچنین رنگواژههای اصلی فارسی علیزاده-صحرایی و راسخمهند (1395) دارند. با اینحال، حضور رنگ-واژۀ پستهای در بین رنگواژههای پربسامد گونۀ کرمانی نشان میدهد که مطابق با فرضیۀ مکنیل (1972) ذخایر طبیعی نیز در انتزاعیسازی رنگواژهای این منطقه موثر هستند. نتایج بخش دوم پژوهش نشان داد که رنگواژههای رایج در قالی کرمان اگرچه در گونۀ گفتاری عامه مردم وارد شدهاند، اما این تاثیرگذاری به حدی نیست که بتوان با قاطعیت از دیدگاه نسبیتگرایی صحبت کرد.
زبان و فرهنگ
شکوفه جعفری؛ شادی داوری؛ رویا صدیق ضیابری
چکیده
زبان با استفاده از منابع عینی مانند اندامواژهها، طبیعتواژهها و برخی افعال مفاهیم جهتی مانند بالا، پایین، شمال، جنوب و جز آن را، که مفاهیمی انتزاعی هستند، رمزگذاری میکند. زبان با استفاده از منابع عینی مانند اندامواژهها، طبیعتواژهها و برخی افعال- مفاهیم جهتی -مانند بالا، پایین، شمال، جنوب و امثالهم که مفاهیمی ...
بیشتر
زبان با استفاده از منابع عینی مانند اندامواژهها، طبیعتواژهها و برخی افعال مفاهیم جهتی مانند بالا، پایین، شمال، جنوب و جز آن را، که مفاهیمی انتزاعی هستند، رمزگذاری میکند. زبان با استفاده از منابع عینی مانند اندامواژهها، طبیعتواژهها و برخی افعال- مفاهیم جهتی -مانند بالا، پایین، شمال، جنوب و امثالهم که مفاهیمی انتزاعی هستند- را رمزگذاری میکند. در این پژوهش، فرآیند تحول منابع واژگانی به واژههایی که بر مفاهیم جهتی دلالت دارند، جهتشدگی نامیده میشود. در جهتشدگی منابع واژگانی که بر مصداقهای عینی در طبیعت دلالت دارند و جزئی از جغرافیای فرهنگی-اجتماعی قلمداد میشوند، یعنی به فرهنگ و زندگی اجتماعی بشر در رابطه با زمین مربوط میشوند، برای درک بیشتر و از رهگذر بسط استعاری برای رمزگذاری جهتهای نسبی، اصلی و استعاری به کار میروند. پژوهش حاضر به بررسی جهت شدگی در فارسی بر اساس رویکرد هاینه (1997) پرداختهاست. و برای تعیین ابعاد جهتشدگی، یا تعیین میزان تحولات معنایی، تصریفی–نحوی و آوایی منابع از انگارۀ داوری و نغزگوی کهن (1396؛ 2017) بهره جستهاست. در این پژوهش از کتب نظم و نثر، ضرب المثل، رمان، روزنامه و تارنماها برای جمع آوری دادها استفاده شدهاست. بازۀ زمانی دادهها شامل دورۀ باستان، میانه تا فارسی امروز است. نتایج نشان میدهد زبان فارسی در دورههای مختلف از طبیعتواژههای آسمان، هوا، بام و جزآن برای بیان جهتهای اصلی، نسبی و استعاری استفاده کرده و منابع واژگانی مذکور، نهایتاً متحمل درجۀ دوم دستوریشدگی شدهاند.
زبان و فرهنگ
جواد نبیزاده مقدم؛ رؤیا صدیق ضیابری؛ محمدرضا عادل
چکیده
مسائل زیستمحیطی عمدتاً پیامد رفتار انسان هستند؛ به طوری که در بررسی رفتارهای زیستمحیطی توجه به دانش، نگرش و نیت عملی افراد از مسائل زیستمحیطی و نحوة رویارویی با آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق پیشرو و مسئلة اساسی آن، بررسی هویت زیستمحیطی از نظر دانشجویان ایرانی از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی است. این تحقیق کیفی ...
بیشتر
مسائل زیستمحیطی عمدتاً پیامد رفتار انسان هستند؛ به طوری که در بررسی رفتارهای زیستمحیطی توجه به دانش، نگرش و نیت عملی افراد از مسائل زیستمحیطی و نحوة رویارویی با آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق پیشرو و مسئلة اساسی آن، بررسی هویت زیستمحیطی از نظر دانشجویان ایرانی از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی است. این تحقیق کیفی با الهام از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (1395) و نظریة بوتکین و کلر (2011) به عنوان چارچوب نظری، از نظریة دادهبنیاد سازهگرای چارمز (2008) استفاده میکند. شرکتکنندگان شامل 20 دانشجوی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) رشتة زبان انگلیسی در دانشگاه حکیم سبزواری بودند. با استفاده از مصاحبة نیمهساختاری دادهها گردآوری و صدای شرکتکنندگان ضبط شد. سپس کدگذاری آنها بر اساس سه سطح کدگذاری روش دادهبنیاد انجام گرفت. فرایند کدگذاری به 187 کد اولیه، 18 زیرکد، 6 عنوان مهم و کد انتخابی نهایی یعنی هویت زیستمحیطی منتهی شد. بر پایة سازههای استخراجشده، یعنی اهمیت محیط زیست، طبیعتگردی، خاطراتی از طبیعت، رفتار مسئولانه، سواد زیستمحیطی و دغدغة محیط زیست، مدلی پیشنهاد شد که با اصول نظریة بوتکین و کلر همخوانی دارد.
زبان و فرهنگ
سهیل دانش زاده؛ بهروز محمودی بختیاری
چکیده
در شش دهۀ اخیر توصیف مصادیق جنسیتزدگی در زبان و ارزیابی انتقادی این مظاهر گسترش چشمگیری یافته است. انگیزۀ نظری این توجه کمسابقه این مدعای زبانشناسی انتقادی است که بر حسب آن رویدادهای زبانی، همزمان، مولّد و فراوردۀ ساختارهای اجتماعیاند و الگوهای حاکم بر بازنماییهای زبانی بالقوه متأثر از علایق گروههای اجتماعی مسلط هستند. ...
بیشتر
در شش دهۀ اخیر توصیف مصادیق جنسیتزدگی در زبان و ارزیابی انتقادی این مظاهر گسترش چشمگیری یافته است. انگیزۀ نظری این توجه کمسابقه این مدعای زبانشناسی انتقادی است که بر حسب آن رویدادهای زبانی، همزمان، مولّد و فراوردۀ ساختارهای اجتماعیاند و الگوهای حاکم بر بازنماییهای زبانی بالقوه متأثر از علایق گروههای اجتماعی مسلط هستند. در چارچوب چنین نگرشی است که ردیابیِ مصادیق جنسیتزدگی، به عنوان یک گرایش اجتماعی، در شیوههای کاربری زبان اهمیتی برونزبانی مییابد. جستوجوی نابرابری جنسیتی در آن دسته از فراوردههای زبانی که درآمیخته با فرهنگ عامه هستند، میتواند سرنخهای قابلاعتنایی از نظم اجتماعی مولد آنها به دست دهد. جوک را میتوان یکی از مصادیق پیشنمونهایِ چنین فرآوردههایی دانست. این پژوهش نیز میکوشد در چارچوب بصیرتهای زبانشناسی انتقادی و با نظر به کردارِ اجتماعی برسازندۀ جوک فارسی مصادیق جنسیتزدگی گفتمانی را در زبان- فرهنگ جوکگویی فارسی شناسایی، شمارش و تبیین کند. به منظور دستیابی به این هدف نُه شاخص جنسیتزدگی متناسب با ویژگیهای این گونۀ گفتمانی خاص استخراج شدند و در پیکرهای متشکل از جوکهای محبوب فارسی وارسی گشتند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مظاهر گوناگون جنسیتزدگی در زبان-فرهنگ جوکگویی فارسی فراوانیِ قابلاعتنایی دارند؛ افرونبراین، این نتیجه حاصل شده است که جنسیتزدگی در جوک منحصر به بهرهبرداری از درونمایههای جنسیتزده به عنوان عوامل خندهآفرین نیست و مظاهر زبانی- ساختاری جنسیتزدگی گفتمانی در کلیّت جوک فارسی و فراتر از محدودۀ جوکهای جنسیتزده حضوری چشمگیر دارند.
زبان و ارتباطات
معصومه پلوئی؛ محمدرضا احمدخانی؛ مهدی سمایی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی میزان کاربرد واژگان زبان مخفی در دو گروه جنسیتی میپردازد. زبان مخفی مجموعة کلمات و عباراتی است که گروههای خاص برای مخفی نگاهداشتن اسرار درونگروهیشان به کار میبرند. این مقاله با استناد به رویکرد زبانشناسی اجتماعی به توصیف تفاوتهای کاربردی واژگان این زبان در دو گروه زنان و مردان پرداخته ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی میزان کاربرد واژگان زبان مخفی در دو گروه جنسیتی میپردازد. زبان مخفی مجموعة کلمات و عباراتی است که گروههای خاص برای مخفی نگاهداشتن اسرار درونگروهیشان به کار میبرند. این مقاله با استناد به رویکرد زبانشناسی اجتماعی به توصیف تفاوتهای کاربردی واژگان این زبان در دو گروه زنان و مردان پرداخته است. دادههای این پژوهش با استفاده از 60 مصاحبة حضوری به روش نمونهگیری تصادفی گلولۀ برفی گردآوری شده است. این پژوهش کاربردی و توصیفی است و با روش مطالعة موردی انجام شده است. هدف پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین فراوانی واژگانی مشاهدهشده و فراوانیهای موردانتظار اختلافی معنیدار وجود دارد یا خیر. فرض این است که مردان بیشترین واژههای زبان مخفی را در بین مصاحبهشوندهها دارند؛ که برای آزمودن آن از روش ناپارامتریک خی2 (χ 2) استفاده شده است. در این پژوهش، متغیر وابسته فراوانیِ واژگان زبان مخفی، و متغیر مستقلْ جنسیت است. به نظر میرسید که جنسیت نقشی مهم در فراوانی واژهها داشته باشد، اما نتایج یافتههای این پژوهش نشان داد میان دو متغیر جنسیت و استفادة واژگان زبان مخفی تفاوت معناداری وجود نداشت؛ بااینحال گرایش زنان در بیان برخی واژهها از مردان کمتر بود.
زبان و ارتباطات
معلاه واثق؛ مهدی پورمحمد
چکیده
ادبیات کودک و نوجوان نقشی مهم در اجتماعیشدن مخاطب دارد و بازتاب شرایط جامعه، باورها، سنتها و عقایدی است که بر پایۀ آنها، ذهنیت و تلقی خوانندگان از پدیدههای مختلف شکل میگیرد. یکی از مهمترین جنبههای اجتماعیشدن شکلگیری مفهوم هویت جنسیتی در ذهن کودک است که در دوران نوجوانی به ثبات میرسد. ادبیات داستانی ...
بیشتر
ادبیات کودک و نوجوان نقشی مهم در اجتماعیشدن مخاطب دارد و بازتاب شرایط جامعه، باورها، سنتها و عقایدی است که بر پایۀ آنها، ذهنیت و تلقی خوانندگان از پدیدههای مختلف شکل میگیرد. یکی از مهمترین جنبههای اجتماعیشدن شکلگیری مفهوم هویت جنسیتی در ذهن کودک است که در دوران نوجوانی به ثبات میرسد. ادبیات داستانی اجتماعیترین گونۀ ادبیات است که میتواند بهترین منبع برای دستیابی به تصویری باشد که ادبیات کودک و نوجوان ایران در طول زمان از مفهوم جنسیت ارائه داده است. کودکان ازطریق کتاب با دنیای جدیدی آشنا میشوند و تجربیات جدید و متفاوتی کسب میکنند. تحقیق حاضر به بررسی جایگاه و نقش زن، مرد و کلیشههای جنسیتی در ادبیات کودک میپردازد. درمجموع، 200 کتاب داستان فارسی بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد که در میان کتابهای پرفروش از سال 1385-1395، در بازۀ زمانی دهساله، نمونۀ کتابهایی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آنها را کتاب برتر معرفی کرده است، تبعیض جنسیتی یافت میشود. تعداد شخصیتها و اسمهای مردان تقریباً دوبرابر زنان بود. شخصیتهای اصلی زن متن بیشتر دیده میشدند. در این مقاله، دربارۀ قالب کتابهای عکسدار کودکان که در شکلگیری هویت جنسیتی اهمیتی بالا دارد پژوهش شده است.
زبان و ارتباطات
مریم تفرجی یگانه؛ زهرا انصاری
چکیده
زبان مهمترین ابزار برای ایجاد ارتباط است، اما گونهای رمزی از آن، برای محدود کردن ارتباط بهکار میرود .زبان رمزی جابری یکی از ناشناختهترین زبانهای رمزی در ایران است که در گذشته بر حسب نیاز، توسط مردم روستای جابر (از توابع شهرستان بدره، استان ایلام) ساخته شده است. این زبان در گویش محلی به (rzuwânakiêž) معروف است. هدف ...
بیشتر
زبان مهمترین ابزار برای ایجاد ارتباط است، اما گونهای رمزی از آن، برای محدود کردن ارتباط بهکار میرود .زبان رمزی جابری یکی از ناشناختهترین زبانهای رمزی در ایران است که در گذشته بر حسب نیاز، توسط مردم روستای جابر (از توابع شهرستان بدره، استان ایلام) ساخته شده است. این زبان در گویش محلی به (rzuwânakiêž) معروف است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای زبانشناختی زبان رمزی جابری است و دادهها به صورت میدانی، بر اساس شمّ زبانی نگارنده و مصاحبه با گویشوران بومی این زبان بهدست آمدهاند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که زبان رمزی جابری از لحاظ دستگاه واجی، صرف و نحو، همچون زبان معیار در این منطقه است ولی از لحاظ واژگانی کاملاً با آن متفاوت است. مبدعان این زبان نیز دعانویسان جابری هستند که در گذشته برای دعانویسی به نواحی مختلف سفر میکردند و نیاز به یک زبان مخفی داشتند که به وسیلۀ آن بتوانند اسرار خود را از غریبهها مخفی نگهدارند. بررسیها نشان میدهد که مبدعان زبانهای رمزی و از جمله زبان رمزی جابری، معمولاً صاحبان مشاغلی هستند که برای حفظ اسرار شغلی خود، دست به ابداع چنین زبانهایی زدهاند.
زبان و فرهنگ
علی عبداللهی نژاد؛ علی ایزانلو؛ اعظم استاجی
چکیده
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج ...
بیشتر
پژوهش زبانشناسیاجتماعی حاضر بر مبنای این فرض که کاربردهای گوناگون واژهها برانگیخته هستند، به گردآوری و تحلیل عبارات حاوی واژۀ گوشت در پیکرۀ بیجنخان و 18 فرهنگ لغت و کتب اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی پرداخته است و با تجزیه و تحلیل معانی مختلف گوشت، تلاش کرده است انگیزشهای معناساز کاربردهای گوناگون این واژه را استخراج و دستهبندی نماید. بر این اساس، ابتدا 28 کاربرد مختلف واژۀ گوشت از جمله ماهیچه، چیز باارزش، اخلاق، حجم توپُر، اعصاب، حلال، زخم، و جز این شناسایی شد. سپس، انگیزشهای مجموع این کاربردها در هفت دستۀ مقدار، کیفیت، تعامل، شکل، مکان، مالکیت و ارزش مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دایرۀ انگیزشهای معناساز این مفهوم، محدود به امکانات محیطی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی جامعۀ زبانی است. این یافته در راستای نتایج تحقیقات قبلی قرار میگیرد و به همراه آنها سرنخی است برای یافتن الگوی کلی مفهومسازی نظام زبانی.
زبان و فرهنگ
شهرزاد بهمنی؛ ایوب مرادی؛ علی اصغر شهریاری
چکیده
تحلیل زبانشناختی بخشی از روشهای تحلیل گفتمان برای شناخت ویژگیهای زبانی است که در سطح خُرد توصیف میشود. هدف پژوهش حاضر، رمزگشایی خصوصیات صوری و زبانی گفتمان اساطیری در شاهنامۀ فردوسی در چارچوب نظری فرکلاف است. بر اساس مطالعات زبانی، سازماندهیِ واژگان در سه دورۀ متناوب، با پیشدانستههای گوینده مرتبط است که نقش زبان را بر ...
بیشتر
تحلیل زبانشناختی بخشی از روشهای تحلیل گفتمان برای شناخت ویژگیهای زبانی است که در سطح خُرد توصیف میشود. هدف پژوهش حاضر، رمزگشایی خصوصیات صوری و زبانی گفتمان اساطیری در شاهنامۀ فردوسی در چارچوب نظری فرکلاف است. بر اساس مطالعات زبانی، سازماندهیِ واژگان در سه دورۀ متناوب، با پیشدانستههای گوینده مرتبط است که نقش زبان را بر ساختار جهانبینی تولیدکنندۀ گفتمان از ایدئولوژی و نقش نخستین انسان، ارزشهای بیانی واژگان و روابط اجتماعی هویتهای متنبازنمایی میکنند و طرحی منسجم به شکلگیری گفتمان و داستانها میبخشند. بر مبنای متغیرهای واژگانی، دورۀ سوم به لحاظِ بیشترین کمیت انواع روابط معنایی، در کانون تکرار بنمایۀ ایدئولوژیک اساطیری قراردارد. مشخصههای دستوری مندرج در جدولها، نقش اندیشگانی، رابطهای و بیانی زبان را درگزینش نام شخصیتها و شکلدهی به ژانر حماسی گفتمان مینمایانند. سبک نقل قول آزاد غیرمستقیم در شیوۀگزارش اطلاعات، منبع اقتدار گوینده و ساختمندی اجتماعی متن را در تعامل با زمینۀ نژادی مشترک نشان میدهد. همچنین، ضمایر ارجاع منسجمترین عامل پیوند زبانی در ساخت گزارههای خبری با مرجع هویتهای کهنه(شناختهشده)محسوب میشوند.
زبان و ارتباطات
سهراب آذرپرند
چکیده
دنیای معاصر در نتیجۀ انقلاب دیجیتال، رشد فزایندۀ رسانههای ارتباط جمعی و پدیدۀ جهانی شدن، همواره در معرض تغییرات گوناگونی قرار گرفته که جوامع بشری را با چالشهای تازهای روبرو کرده است. ازطرفی، به دلیل ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی اجتماع و زبان، تغییرات اجتماعی به دلایل ذکرشده، در نهایت تغییرات زبانی گوناگون را هم به دنبال داشته ...
بیشتر
دنیای معاصر در نتیجۀ انقلاب دیجیتال، رشد فزایندۀ رسانههای ارتباط جمعی و پدیدۀ جهانی شدن، همواره در معرض تغییرات گوناگونی قرار گرفته که جوامع بشری را با چالشهای تازهای روبرو کرده است. ازطرفی، به دلیل ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی اجتماع و زبان، تغییرات اجتماعی به دلایل ذکرشده، در نهایت تغییرات زبانی گوناگون را هم به دنبال داشته است و چارچوبهای فرهنگ سنتی حاکم بر بسیاری از زبانها را درهم شکسته است. در پژوهش حاضر، با بررسیهای میدانی، صورتهای «خطاب» در چهار نوع کنش زبانی در محیط دانشگاه تهران، در چارچوب نظریۀ ادب براون و لوینسن (1987) مورد بررسی قرار گرفته است. 200 استاد با ردۀ سنی 29-69 سال بهعنوان دانشجویان نسل قبل و 200 دانشجوی دورۀ کارشناسی دانشگاه تهران با ردۀ سنی 18-25 سال بهعنوان دانشجویان نسل حاضر، با توزیع پرسشنامه مخاطب این پژوهش بودهاند. نتایج بهدستآمده نشانگر این است که در مقایسه با گذشته، در فضای نسبتاً رسمی دانشگاه، ادب مثبت بهتدریج در حال افزایش و پیشی گرفتن از ادب منفی در کنشهای زبانی خطاب است.
زبان و فرهنگ
سهیلا صادقی؛ علی پدرام میرزایی
چکیده
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ آن بپردازد. با توجه به اینکه هدف تحلیل گفتمان انتقادی، رمزگشایی از لایههای زیرین مفهومی اثر است، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زیدری به موازات مولفۀ اظهار با قرینۀ لفظی و فحوایی که وجه غالب و دلیل ادبیتِ اثر است، از مولفۀ حذف استفاده بسیار کرده است؛ این سکوت یا جای خالی در بافت گفتمانی مورد نظر به مدلولی دلالت میکند که پیوسته به تعویق میافتد؛ مدلولی که در نگاه نخست، حکایت از درونگرا بودن نویسنده دارد. اما آنچه به پسزمینه رانده میشود این است که زیدری با وجود اینکه در بخشهایی از کتابش اعتراض و انتقاد شدیدی نسبت به کارگزاران دربار خوارزمشاه و فضای غیر دوستانۀ آن دربار دارد، با چینش ناخودآگاه یا خودآگاه اجزای اثرش و با تکیه برگفتهمداریِ مطابق با اندیشهاش، سعی در ساخت پیکرهای از حوادث روزگار خویش داشته است که شکل کلی آن سرنوشتی محتوم و جبری مطلق است. ساختار کلی اثر به مخاطب القا میکند که در شکلگیری فرجام تلخ این تاریخ، پادشاه مطلوب زیدری «سلطان جلال الدین خوارزمشاه» و مردم مظلوم سرزمینش در برابر جبر سرنوشت چارهای جز انفعال نداشتهاند.
زبان و ارتباطات
مجید رحیمی جعفری؛ بهروز محمودی بختیاری؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
با توجه به پیدایش نظریۀ بینارسانهای در چندسال اخیر، هدف این مقاله، ترسیم وضعیت خرد شدن فضای گفتمانی تئاتر به چند فضای رسانهای و خوانش اشکال مشارکت آنها در تئاتر از طریق مطالعۀ کارکردهای بینرسانهای آن است. در ارتباط بین-رسانهای و مواجهۀ رسانههای میهمان و میزبان فضای ارتباطی شکل میگیرد. در این فضای ارتباطی و رسانهای، ...
بیشتر
با توجه به پیدایش نظریۀ بینارسانهای در چندسال اخیر، هدف این مقاله، ترسیم وضعیت خرد شدن فضای گفتمانی تئاتر به چند فضای رسانهای و خوانش اشکال مشارکت آنها در تئاتر از طریق مطالعۀ کارکردهای بینرسانهای آن است. در ارتباط بین-رسانهای و مواجهۀ رسانههای میهمان و میزبان فضای ارتباطی شکل میگیرد. در این فضای ارتباطی و رسانهای، ممکن است ویژگیهای اولیه حفظ شود یا به موقعیت یا گفتمان جدید گذار کنیم. در این راستا به تعاریفی چون روابط و ارجاعات رسانهای، ترکیب رسانهای، چندرسانهای، ترارسانهای و بینارسانهای به صورت مجزا خواهیم پرداخت و علاوه بر تحلیل هریک از این وضعیتهای گفتمانی، تفاوت آنها را شرح خواهیم داد. مفهوم بینارسانهای پس از پیدایش، همواره در تقابل با بینامتنیت قرار داشت و گاه برخی از مناسبات متنی و رسانهای به اشتباه با یکدیگر خلط میشدند. حال، پس از بحث در مورد پیدایش نظریۀ بینارسانه، جایگاه آن را در تحلیل گفتمان هنر و رسانه، در عصر گسترش تکنولوژی، با تکیه بر برخی نمایشهایی که از سال 1390 تا 1395 بر روی صحنه رفتهاند، مشخص خواهیم کرد
زبان و فرهنگ
آرزو مولوی وردنجانی؛ ساسان شرفی؛ الخاص ویسی؛ منصوره شکرآمیز
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل شناختی معناسازی در گفتمان سینما بر پایۀ شبکههای آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) است. مطالعۀ حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد توصیفی-تفسیری، شیوههای انطباق و عناصر سازندۀ شبکۀ مفهومی آمیختۀداستان فیلم ایرانی فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی را از نظر میگذراند. نظریۀآمیختگی مفهومی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تحلیل شناختی معناسازی در گفتمان سینما بر پایۀ شبکههای آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) است. مطالعۀ حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد توصیفی-تفسیری، شیوههای انطباق و عناصر سازندۀ شبکۀ مفهومی آمیختۀداستان فیلم ایرانی فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی را از نظر میگذراند. نظریۀآمیختگی مفهومی نظامی از شناخت پشت صحنه را نشان میدهد که در بر گیرندۀ مقولهبندی، نگاشتها، فرافکنیهای ساختاری و محرکهای ذهنی پویا است. وجود فضاهای درونداد متعدد، روابط حیاتی مختلف چون هویت، علت و معلول، تغییر، زمان و بازنمایی از جمله مواردی است که به فروشنده یک ساختار آمیختۀ آینهای میدهد و مفهوم آمیختۀ خسران و هبوط از آن استنباط میشود. نتایج این مطالعه بر ضرورت توجه به ذهن در مطالعات گفتمانی تأکید میکند و نشان میدهد گسترش کاربرد نظریۀ آمیختگی مفهومی به واکاوی گفتمان سینما میتواند در تبیین شیوههای معناسازی در صنعت فیلمسازی و سینما مؤثر باشد.
زبان و فرهنگ
زهرا عباسی؛ محبوبه باقری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تغییرات در نگرشهای هویت قومی-فرهنگی و تأثیر زبان (فارسی یا عربی) بر دیگر مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی در بین سه نسل از ایرانیان مهاجر در بحرین، با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد ارتباطات متقابل بینفرهنگی در جوامع متکثر (MIRIPS) انجام شد. زبان در حال کاربرد، نگرش نسبت به زبان فارسی دربرابر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تغییرات در نگرشهای هویت قومی-فرهنگی و تأثیر زبان (فارسی یا عربی) بر دیگر مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی در بین سه نسل از ایرانیان مهاجر در بحرین، با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد ارتباطات متقابل بینفرهنگی در جوامع متکثر (MIRIPS) انجام شد. زبان در حال کاربرد، نگرش نسبت به زبان فارسی دربرابر زبان عربی، حفظ سنتهای ایرانی در برابر سنتهای عربی، نگرش نسبت به فعالیتهای اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و دوستان و حس تعلق به فرهنگ ایرانی دربرابر فرهنگ عربی، به عنوان مؤلفههای موردنظر این پژوهش انتخاب شدند. بررسی یافتهها نشان داد از لحاظ نگرش نسبت به این مؤلفهها تفاوت معناداری میان سه نسل وجود دارد و نسل اول مهاجران احساس تعلق خاطر بیشتر و بهتری به گروه هویتی اولیۀ خود، یعنی هویت قومی-فرهنگی ایرانی، نسبت به بقیه گروهها دارند و این وابستگی فرهنگی و حس تعلق در نسلهای دیگر به تدریج کم شده است. این نکته در همۀ مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی قابل مشاهده است. همچنین، براساس یافتهها، نمیتوان فاصلۀ مشخصی میان نسلها قائل شد، بلکه باید هویت قومی-فرهنگی را در میان نسلهای مختلف به صورت پیوستاری تلقی کرد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که زبان بر تمامی مؤلفههای هویت قومی-فرهنگی تأثیرگذار است و با آنها رابطهای مثبت و معنادار دارد.
زبان و فرهنگ
بهمن زندی؛ بلقیس روشن؛ مریم امیریخواه
چکیده
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری ...
بیشتر
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری قهوهخانهها بسیار بیشتر از کافیشاپها تجلی یافته است. به لحاظ هویت جنسیتی، نامهای مردانۀ ایرانی در قهوهخانهها رواج بیشتری از کافیشاپها دارد؛ حال آنکه در نامگذاری کافیشاپها تمایز جنسیتی بارزی به چشم نمیخورد. سهم هویت قومی در نامگذاری هر دو مکان تقریباً یکسان و قابلتوجه است. از سوی دیگر، نامهای ملی و مذهبی در نامگذاری قهوهخانهها نقش بیشتری دارند، در حالی که صاحبان کافیشاپها به نامهای ملی توجه بیشتری دارند. همچنین، هویت فراملی حضور معناداری در نامگذاری کافیشاپهای تهران دارد.
زبان و ارتباطات
حسین رحمانی
چکیده
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تأثیر قدرت و جنسیت بر اتخاذ رویکردهای بیادبی و برخورد با آن در نمایشنامة افول اثر اکبر رادی (1386[1342])، بر اساس مدل بیادبی دِرِک بوسفیلد (2008)، مورد بررسی قرار گرفته است. بوسفیلد مدل خود را براساس مدل بیادبی کالپپر (1996، 2005) و کالپپر و دیگران (2003) تعریف کرده است، اما در آن تغییراتی به عمل آورده تا بتواند واکنش مخاطبان را در برخورد با بیادبی نیز بررسی کند. هدف انواع بیادبی صدمه زدن به وجهۀ مخاطب است. بر اساس مدل بیادبی بوسفیلد، فردی که مورد بیادبی قرارگرفته میتواند سکوت کند یا واکنشی تدافعی یا تهاجمی از خود نشان دهد. این واکنشها بر اساس جنسیت و قدرت افراد متغیر است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که شخصیتهای فرادست و فرودست، به ترتیب، از بیادبی مستقیم و بیادبی غیرمستقیم استفاده میکنند؛ شخصیتهای فرادست و مردان نسبت به بیادبی واکنش تهاجمی دارند؛ و شخصیتهای فرودست و زنان نسبت به آن واکنش تدافعی نشان میدهند. از نظر استفاده از استراتژی بیادبی، میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
زبان و ارتباطات
حسن ذوالفقاری؛ بهادر باقری
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 17-27
چکیده
آثار مکتوب ادبیات عامۀ ایران علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، سرشار از اطلاعات جامعهشناختی است. در این متون در کنار کلیشههای متعدد چون اصطلاحات، کنایات، نفرینها و سوگندها، از ضربالمثلهای فراوانی استفاده شده است که ضمن شیرینی و جذابیت بخشیدن به متن و مردمپسند کردن آن، ما را با اندیشهها و باورهای مردم، ارزشها و ضدارزشها، ...
بیشتر
آثار مکتوب ادبیات عامۀ ایران علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، سرشار از اطلاعات جامعهشناختی است. در این متون در کنار کلیشههای متعدد چون اصطلاحات، کنایات، نفرینها و سوگندها، از ضربالمثلهای فراوانی استفاده شده است که ضمن شیرینی و جذابیت بخشیدن به متن و مردمپسند کردن آن، ما را با اندیشهها و باورهای مردم، ارزشها و ضدارزشها، اصول اخلاقی، آیین عیاری، نقش زنان در جامعه، مسائل دینی و مذهبی و غیره آشنا میکند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر بررسی 500 ضربالمثل از 30 افسانة پهلوانی منظوم و منثور ازرن ششم تا پایان دورة قاجار به منظور ارائه چشماندازی زبانی-جامعهشناختی بوده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که ضربالمثلهای مورد بررسی را میتوان از نظر موضوعی به چهار دستۀ کلی دنیا، بخت و اقبال؛ مسائل اجتماعی؛ سیاست و حکومت و اندرزهای اخلاقی تقسیمبندی کرد. در این ضربالمثلها گاه رگههایی از اندیشههای مردسالارانه و زنستیزانه دیده میشود.
زبان و فرهنگ
رزا میرزایی؛ نگار داوری اردکانی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 28-36
چکیده
دُشواژهها بهعنوان یکی از ابزارهای زبانی توأمان بیانگر عواطف و احساسات فردی و شاخصهای جامعهشناختی هر منطقه است. هدف از انجام این پژوهش، طبقهبندی دشواژههای رایج در شهر شوشتر و مطالعۀ تفاوت کاربرد آنها تحت تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت، قومیت و تحصیلات است. ابزار این پژوهش توصیفی-تحلیلی مشاهده و پرسشنامه بود. 140 نفر از ...
بیشتر
دُشواژهها بهعنوان یکی از ابزارهای زبانی توأمان بیانگر عواطف و احساسات فردی و شاخصهای جامعهشناختی هر منطقه است. هدف از انجام این پژوهش، طبقهبندی دشواژههای رایج در شهر شوشتر و مطالعۀ تفاوت کاربرد آنها تحت تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت، قومیت و تحصیلات است. ابزار این پژوهش توصیفی-تحلیلی مشاهده و پرسشنامه بود. 140 نفر از میان 160 آزمودنی به سوالات پرسشنامه بهطور کامل پاسخ گفتند و پاسخها با توجه به آزمونهای آماری مورد تحلیل قرار گرفتند. بررسیها نشان داد که هم زنان و هم مردان شهر شوشتر، بیشتر به هنگام عصبانیت و ناراحتی، از دشواژه استفاده میکنند و این دشواژهها را میتوان در یازده طبقه جای داد. نتایج نشان میدهد که از بین متغیرهای اجتماعی مورد بحث سن و جنسیت بر میزان بهکارگیری دشواژهها تأثیر معناداری دارد (015/0P=). مردان بیش از زنان و ردة سنی 15 تا 19 سال بیش از دیگر ردهها از دشواژه استفاده میکنند. علاوه بر این، قومیت و سطح تحصیلات اثر معناداری بر کاربرد دشواژهها ندارد (89/0P=).
زبان و ارتباطات
شهین شیخ سنگ تجن؛ آزاده یوسفی گراکوئی
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1396، ، صفحه 46-63
چکیده
کاربرد عبارات خطاب نوعی رعایت ادب اجتماعی در جامعه محسوب میگردد و گویشوران هر زبان به روش خاص خود این عبارات را بهکار میبرند. مقالۀ حاضر مطالعهای تحلیلی - توصیفی است که به روش میدانی به بررسی و مقایسه عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی پرداخته است. در این تحقیق 50 گویشور گیلکیزبان و 50 گویشور فارسیزبان در ردۀ سنی 25-40 سال به عنوان ...
بیشتر
کاربرد عبارات خطاب نوعی رعایت ادب اجتماعی در جامعه محسوب میگردد و گویشوران هر زبان به روش خاص خود این عبارات را بهکار میبرند. مقالۀ حاضر مطالعهای تحلیلی - توصیفی است که به روش میدانی به بررسی و مقایسه عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی پرداخته است. در این تحقیق 50 گویشور گیلکیزبان و 50 گویشور فارسیزبان در ردۀ سنی 25-40 سال به عنوان نمونههای تحقیق انتخاب شدهاند. محققان در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشها هستند: 1) پربسامدترین عبارات خطاب در زبان فارسی و گیلکی کدامند و 2) چه تفاوتی میان عبارات خطاب در این دو زبان وجود دارد؟ نتایج تحقیق بیانگر آن است که گویشوران زبان فارسی و گیلکی در کاربرد عبارات خطاب «نام کوچک» و «عبارات خویشاوندی» مشابه هستند، اما پس از این دو دسته، گویشوران فارسیزبان بیشتر از «عناوین احترامآمیز» و گویشوران گیلکی بیشتر از عبارات «عناوین» برای خطاب قرار دادن یکدیگر استفاده میکنند. علاوه بر این، عبارات خطاب «کوتاهشدگی»، «اسامی مذهبی» و «سایر نامها» نیز دارای کمترین میزان کاربرد در زبان فارسی و گیلکی هستند. اگرچه تفاوت معناداری میان شیوة کاربرد عبارات خطاب در این دو زبان دیده نمیشود اما وجود افتراقات فوقالذکر نشانگر اختلافهای فرهنگی دو جامعة نمونه است.